پرسش :
آيا حريص بودن، از اوصاف پسنديده است يا خير؟
پاسخ :
در قرآن كريم به صراحت آمده است كه خداوند انسان را حريص آفريده است:
إِنَّ الْإِنْسانَ خُلِقَ هَلُوعاً؛ همانا انسان، حريص خلق شده است.[1]
بسياري از افراد، حريص بودن خود را نسبت به امور دنيوي چنين توجيه مينمايند كه اين صفت، جزء ذات و طبيعت انسان است و اگر صفت زشتي بود و نزد شارع مذموم و ناپسند به شمار ميآمد، اين قدر عموميت نداشت. پس نميتوان صفت حرص را وصف پليد و زشتي به شمار آورد و انسان حريص به امور دنيوي را از حيث اخلاقي، انسان پستي دانست؛ اما پاسخ اين مطلب بسيار روشن است و آن اين كه: بايد ديد آيا صفت حرص و حريص بودن آدمي، في حد نفسه صفت زشتي است يا خير؟ اگر ذاتاً صفت زشتي باشد، چگونه ميتواند با آيات ديگري كه از انسان با عظمت و كرامت ياد ميكند قابل جمع باشد؟ اينجاست كه علامه (ره) با درايت خاصي كه دارند ميفرمايند:
هلوع و حريص به كسي گويند كه هنگام برخورد با ناملايمات بسيار جزع ميكند و چون به خيري ميرسد از انفاق به ديگران خودداري مينمايد و به نظر ما اين وجه بسيار خوبي است؛ چون حرص بر هر چيزي نيست؛ بلكه تنها بر خير و نفع است و خيري كه براي خودش باشد و اين حرص و هلع كه انسان فطرتاً بدين نحو خلق شده است از فروع حب به ذات است و ذاتاً از رذايل اخلاقي نيست؛ پس حرص به خودي خود بد نيست؛ بلكه زماني بد ميشود كه انسان آن را در جهات منفي به كار گيرد. و اين مسئله در ساير صفات هم هست. تمام صفات انساني اگر در حد اعتدال حفظ گردند، فضيلت به شمار ميآيند و هرگاه به سمت افراط و تفريط كشانده شوند، مذموم ميشوند.[2]
بنابراين صفت حرص، مثل بسياري از صفات ديگر، در انسان قرار داده شده است تا انسان را به سوي تكامل و سعادت هدايت كند كه اگر آن صفات نبود، قطعاً آدمي قادر به تكامل نميبود. اگر همين صفت در نهاد انسان قرار داده نميشد، او هرگز به سمت علم و معرفت و كسب تقوا و مقامات عالي انساني گام برنميداشت.
فلسفهي وجود اين گونه صفات در خلقت انساني به خاطر آماده سازي او در مسير تكامل است؛ نه در طريق انحطاط و پستي. آدمي قادر است با تقويت اين گونه صفات، تحت رهبري هدايتگرانهي خوب جامعه، به رشد و ارتقاي بالايي دست يابد كه مسجود ملايكه قرار گيرد و نيز با اراده و اختيار خويش ميتواند با به انحراف كشاندن آن، مقام خويش را از هر حيوان درندهاي نازلتر نمايد؛ چنان كه علامه فرمودند: صفت حرص از فروع حب به ذات است و حب به ذات اگر به راستي فهم گردد، انسان را به سوي كمال سوق ميدهد؛ ولي اگر به خوبي درك نشود و در مسير انحراف قرار گيرد، به انحصار طلبي و حسادت و بخل و ساير صفات زشت اخلاقي ميانجامد.
پی نوشتها:
[1]. سورهي معارج، آيهي 19.
[2]. الميزان، ج 20، ص 14 ـ 15.
منبع: جوانان و پرسشهاي اخلاقی، مصطفي خليلي، ناشر: مركز مطالعات و پژوهشهاي فرهنگي حوزه علميه (بهار 1381)
در قرآن كريم به صراحت آمده است كه خداوند انسان را حريص آفريده است:
إِنَّ الْإِنْسانَ خُلِقَ هَلُوعاً؛ همانا انسان، حريص خلق شده است.[1]
بسياري از افراد، حريص بودن خود را نسبت به امور دنيوي چنين توجيه مينمايند كه اين صفت، جزء ذات و طبيعت انسان است و اگر صفت زشتي بود و نزد شارع مذموم و ناپسند به شمار ميآمد، اين قدر عموميت نداشت. پس نميتوان صفت حرص را وصف پليد و زشتي به شمار آورد و انسان حريص به امور دنيوي را از حيث اخلاقي، انسان پستي دانست؛ اما پاسخ اين مطلب بسيار روشن است و آن اين كه: بايد ديد آيا صفت حرص و حريص بودن آدمي، في حد نفسه صفت زشتي است يا خير؟ اگر ذاتاً صفت زشتي باشد، چگونه ميتواند با آيات ديگري كه از انسان با عظمت و كرامت ياد ميكند قابل جمع باشد؟ اينجاست كه علامه (ره) با درايت خاصي كه دارند ميفرمايند:
هلوع و حريص به كسي گويند كه هنگام برخورد با ناملايمات بسيار جزع ميكند و چون به خيري ميرسد از انفاق به ديگران خودداري مينمايد و به نظر ما اين وجه بسيار خوبي است؛ چون حرص بر هر چيزي نيست؛ بلكه تنها بر خير و نفع است و خيري كه براي خودش باشد و اين حرص و هلع كه انسان فطرتاً بدين نحو خلق شده است از فروع حب به ذات است و ذاتاً از رذايل اخلاقي نيست؛ پس حرص به خودي خود بد نيست؛ بلكه زماني بد ميشود كه انسان آن را در جهات منفي به كار گيرد. و اين مسئله در ساير صفات هم هست. تمام صفات انساني اگر در حد اعتدال حفظ گردند، فضيلت به شمار ميآيند و هرگاه به سمت افراط و تفريط كشانده شوند، مذموم ميشوند.[2]
بنابراين صفت حرص، مثل بسياري از صفات ديگر، در انسان قرار داده شده است تا انسان را به سوي تكامل و سعادت هدايت كند كه اگر آن صفات نبود، قطعاً آدمي قادر به تكامل نميبود. اگر همين صفت در نهاد انسان قرار داده نميشد، او هرگز به سمت علم و معرفت و كسب تقوا و مقامات عالي انساني گام برنميداشت.
فلسفهي وجود اين گونه صفات در خلقت انساني به خاطر آماده سازي او در مسير تكامل است؛ نه در طريق انحطاط و پستي. آدمي قادر است با تقويت اين گونه صفات، تحت رهبري هدايتگرانهي خوب جامعه، به رشد و ارتقاي بالايي دست يابد كه مسجود ملايكه قرار گيرد و نيز با اراده و اختيار خويش ميتواند با به انحراف كشاندن آن، مقام خويش را از هر حيوان درندهاي نازلتر نمايد؛ چنان كه علامه فرمودند: صفت حرص از فروع حب به ذات است و حب به ذات اگر به راستي فهم گردد، انسان را به سوي كمال سوق ميدهد؛ ولي اگر به خوبي درك نشود و در مسير انحراف قرار گيرد، به انحصار طلبي و حسادت و بخل و ساير صفات زشت اخلاقي ميانجامد.
پی نوشتها:
[1]. سورهي معارج، آيهي 19.
[2]. الميزان، ج 20، ص 14 ـ 15.
منبع: جوانان و پرسشهاي اخلاقی، مصطفي خليلي، ناشر: مركز مطالعات و پژوهشهاي فرهنگي حوزه علميه (بهار 1381)