دوشنبه، 29 اسفند 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

آيا چشم زخم از اعتقادات اعراب بوده كه قرآن از آن متأثر شده است؟


پاسخ :
نظريه ديگر طرفداران اقتباس قرآن از فرهنگ زمانه اين است كه
قرآن دست كم دوبار، يك بار به تلويح (يوسف، 8-67) و يك بار به تصريح، از چشم زخم سخن گفته است (قلم، 51).اگر از نظر علم امروز يا فرداى جهان، به طور قطعى اثبات شود كه چشم زخم، صرفاً تلقين و توهم است؛ در آن صورت ممكن است بعضى از معاندان و مدّعيان آن را مايه ى بطلان اين كتاب آسمانى بدانند.[1]
بررسى و نقد شبهه
الف. چشم زخم اعتقادى جهانى است و به اعراب و مسلمانان اختصاص ندارد.[2]
ب. تأثير چشم، اعتقادى است كه از اديان گذشته در بين اعراب، وجود داشت و قرآن نيز اين واقعيت را تأييد مى كند. به جهت اينكه، بعضى از نفوس به سبب تعلق روحانى خودشان، تأثير در خارج از بدن دارند[3] و روايت ما نيز آن را تأييد مى كنند؛ «... اصابه بالعين الحق...»[4] چشم زخم، حق است. و حضرت على(عليه السلام) مى فرمايد: «العين حق و الرق حق»؛ چشم زدن حق است و توسل به دعا براى رفع آن نيز حق است.[5]
ج. همان گونه كه اشكال كننده خود اذعان دارد، علوم تجربى تا به حال، تأثير چشم را انكار نكرده است؛ افزون بر آن، اگر چشم زخم نوعى تلقين باشد، مگر خود تلقين بى تأثير است؟ چه بسا انسان هاى افتاده اى را با تلقين، به اوج صلابت مى رسانند و يا با تلقين به پرتگاه مرگ مى كشانند.
د. علاّمه طباطبائى(قدس سره) درباره چشم زخم، مى فرمايد:
مراد آيه چشم زدن است كه خود نوعى از تأثيرهاى نفسانى است و دليل عقلى بر نفى آن وجود ندارد، بلكه حوادثى ديده مى شود كه بر چشم زدن منطبق است، و رواياتى نيز بر طبق آن وارد شده است و با اين حال دليل ندارد كه ما آن را انكار كرده، بگوييم: يك عقيده ى خرافى است.[6]
هـ . امروزه، روش تأثير در ديگران از قوه ى نفسانى يا نيروى اراده از راه چشم و اعصاب، عملى مرسوم است.[7] و اين خود دليل بر نادرستى پندار مستشكل است.[8]
پی نوشتها:
[1]. ر.ك: معرفت، ش 26، ص 45؛ البينات، ش 5، ص 95.
[2]. تفسير نمونه، ذيل آيه 51 سوره قلم.
[3]. مجمع البيان، ج 5، ص 249.
[4]. بحار الانوار، ج 60، ص 235.
[5]. نهج البلاغه، كلمات قصار، 400.
[6]. الميزان، ذيل آيه 51 سوره ى قلم.
[7]. يحيى نورى، اسلام و جاهليت، ص 535.
[8]. ر.ك: مقدمه اى بر تفسير علمى قرآن، ص 177.
منبع: بررسى شبهات قرآن و فرهنگ زمانه، حسن رضا رضايى، نشر انتشارات مركز مديريت حوزه علميه (1382).


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.