جمعه، 4 فروردين 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

چرا ورود به مسجد كه خانه ى خداست براى همگان آزاد نيست و اقليّت هاى مذهبى حق ورود به آن را ندارند؟ آيا اين كار موجب سلب آزادى آنان نمى شود؟


پاسخ :
چون پايه و اساس حكم ناروايى ورود كافران، از مسجدالحرام آغاز شده و سپس به ديگر مساجد سرايت نموده است، بحث را از مسجدالحرام آغاز مى كنيم.
مهم ترين دليل فقهاى شيعه و سنّى بر ناروايى ورود كافران به مسجدالحرام، اين آيه ى شريفه است:
(يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ فَلا يَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرامَ بَعْدَ عامِهِمْ هذا وَ إِنْ خِفْتُمْ عَيْلَةً فَسَوْفَ يُغْنِيكُمُ اللّهُ مِنْ فَضْلِهِ إِنْ شاءَ إِنَّ اللّهَ عَلِيمٌ حَكِيمٌ)؛[1] اى كسانى كه ايمان آورده ايد! مشركان ناپاك اند؛ پس نبايد بعد از امسال نزديك مسجدالحرام شوند؛ و اگر از فقر مى ترسيد، خداوند هرگاه بخواهد، شما را به كرمش بى نياز مى سازد (و از راه ديگر جبران مى كند). خداوند دانا و حكيم است.
در اين آيه چند بحث وجود دارد: 1. كلمه ى نجس و مسئله ى نجس بودن مشركان؛ 2. منع از مسجدالحرام يا همه ى مساجد؛ 3. آيا مشركان شامل اهل كتاب نيز مى شود؟
معناى كلمه ى نجس: «نجس» مصدر است و فقط يك بار در قرآن به كار رفته است. ابوالفتوح مى گويد:
وقتى عرب اسم را با مصدر وصف مى كند براى مبالغه است؛ مثل: رجلٌ صوم و عدل و فطر و رضا؛ يعنى صائم، عادل، مفطر و مرضى.
بعضى نيز نجس را صفت مشبه بر وزن حسن دانسته اند. در اين جا نياز به مجاز نيست، بلكه معناى حقيقى اش همين است و با نجِس فرق ندارد.[2]
راغب در مفردات، نجاست و نجس را به معناى هرگونه پليدى دانسته و آن دو گونه است: 1. پليدى حسّى، 2. پليدى باطنى.
طبرسى نيز در مجمع البيان مى نويسد:
به هر چيزى كه طبع انسان از آن متنفّر است، نجس گويند.[3]
به همين دليل، اين كلمه در موارد زيادى به كار مى رود كه در مفهوم آن معناى نجاست و آلودگى ظاهرى وجود ندارد؛ مثلا عرب به دردهايى كه دير درمان مى شود، نجس گويد.[4] (وداءٌ نجس؛ درد بى درمان).[5]
نجس بودن مشركان: همه ى فقهاى اسلام در نجس بودن مشرك اتّفاق نظر دارند؛ لكن بعضى (مثل ابوالفتوح، مقداد سيورى و...) آنان را مانند خوك و سگ، نجس العين مى دانند و برخى (مثل حايفى، جنب، و...) آنان را نجس الحكم مى دانند. علامه طباطبايى(رحمه الله) نيز نجاست مشركان را كه در اين آيه به آن اشاره شده، پليدى معنوى مى داند.
هم چنان كه براى مسجدالحرام نوعى از طهارت و پاكى و دورى از بدى ها و آلودگى است، براى مشركين نوعى از آلودگى و ناپاكى است.[6]
پی نوشتها:
[1]. سوره ى برائت، آيه ى 28.
[2]. بهاءالدّين خرمشاهى، توضيحات و واژه نامه هاى قرآن، ترجمه، ص 191.
[3]. طبرسى، مجمع البيان، ج 5، ص 38.
[4]. ناصر مكارم شيرازى و ديگران، تفسير نمونه.
[5]. جبران مسعود، فرهنگ الفبايى الوائد، ج 2، ص 1722.
[6]. علامه طباطبايى، الميزان، ج 9، ص 229.
منبع: اسلام و اقليّت هاى مذهبى، محمد باقر طاهرى، انتشارات مركز مديريت حوزه علميه قم (1384).


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.