يکشنبه، 6 فروردين 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

جهان بينى مدرنيسم غربى را توضيح دهيد.


پاسخ :
يكى از مباحثى كه بايد در بررسى ويژگى هاى مدرنيسم غربى به آن پرداخت، جهان بينى آن است كه همواره از سوى سنّت گرايان مورد انتقاد قرار گرفته است. مدرنيست ها، بى آن كه به محدوديّت هاى علم جديد توجه كنند، از آن جهان بينى اى ساخته اند، كه مهم ترين مشخّصات آن عبارتند از:[1]
1. جهان بينى علمى مدرنيسم، متّكى بر مشاهده، آزمايش و تجربه است؛ به اين معنا كه از نظر معرفت شناختى، تنها راه رسيدن به معرفت حقيقى را مشاهده، آزمايش و تجربه ى حسى ظاهرى مى داند.[2]
2. تنها به عقل ابزارى، جزئى و استدلال گر (Rationalism) معتقد است؛ عقلى كه تنها شأن آن استدلال بر اساس قواعد منطق صورى است و تنها قدرت و هنر آن اين است كه گزاره هاى به دست آمده از مشاهده، آزمايش و تجربه ى حسى ظاهرى را در قالب استدلال هاى منتج منطقى بريزد و نتايج جديدى به دست دهد.[3]
3. مادى گرايانه (Materialistic) است؛ يعنى از نظر وجودشناختى، جز به عالم ماده و ماديات، به عالم ديگرى معتقد نيست. البته اين ويژگى از نتايج گريزناپذير دو ويژگى پيشين است؛ چرا كه اگر دست يافتن به معرفت حقيقى جز از راه مشاهده و آزمايش و تجربه ى حسى ظاهرى ممكن نباشد، و كار عقل نيز صرفاً سر و سامان بخشيدن به مواد خامى باشد كه از آن راه به دست آمده است، طبعاً به تدريج آنچه قابل مشاهده وآزمايش و تجربه است، با «واقعى» و «موجود» يكسان گرفته مى شود و لازمه ى اين يكسان انگارى آن است كه آنچه قابل مشاهده و آزمايش حسى نباشد، موجود نيست.[4]
4. درباره ى وجود خدا، موضع انكارى (Atheism) يا دست كم لاادرى گرايانه (Agnosticism) دارد. هرچند اين دو موضع در مقام عمل يكسان اند، اما اولى آتشين و متعصّبانه و شديد مى باشد، ولى دومى خونسردانه و زيركانه است.[5]
5. انسان مدارانه (Humanistic) است؛ يعنى نخستين و يگانه هدف آن انسان محورى است. به عبارت ديگر، براى انسانيّت جايگاهى را قائل است كه گويى همه چيز و همه كار بايد در خدمت آن باشد؛ و اين جايگاهى است كه از نظر سنت گرايان منحصراً از آنِ خداست.[6]
6. فردگرايانه (Individualistic) است. در واقع، حفظ حقوق فردى انسان ها، تضمين استقلال و افزايش رشد فرد انسانى، همه ى دلمشغولى آن را تشكيل مى دهد.[7]
7. برابرطلبانه (Egalitarianistic) است؛ يعنى معتقد به تساوى مطلق انسان ها در آزادى ها، حقوق، حرمت، مقبوليّت و ساير امور مى باشد و در اين مورد هيچ فرقى بين نژاد، جنسيّت، دين، مذهب و توانايى هاى بدنى، ذهنى و روحى و معنوى افراد قائل نيست.[8]
8. آزادانديشانه (Free _ Thinking) است. در واقع با هرگونه تعبّد نسبت به هر شخصى مخالف است و هيچ كس را فوق سؤال و چون و چرا نمى داند، بلكه همگان را مشمول مطالبه ى دليل مى داند.[9]
9. شديداً عاطفه گرا (Sentimentalistic) است. در واقع خاستگاه همه ى افعال اخلاقى و تنها معيار خوبى و بدى و درست و نادرستى اخلاقى را احساسات و عواطف انسان ها مى داند.[10]
10. پيشرفت گرا (Progressionistic) است و به پيشرفت مستمر جامعه و نوع بشرى پاى بند است.[11]
11. سنّت ستيز (Anti _ Traditional) است؛ يعنى هيچ گاه با سنّت سازگار نيست.[12]
پی نوشتها:
[1] . نقد و نظر، سال 4، ش 3 و 4، مصطفى ملكيان (مصاحبه)، صص 48 ـ 49.
[2] . همان.
[3] . همان.
[4] . همان.
[5] . همان.
[6] . همان.
[7] . همان.
[8] . همان.
[9] . همان.
[10] . همان.
[11] . همان.
[12] . همان.
منبع: پرسمان مدرنيسم و پست مدرنيسم، منصور نصيرى، انتشارات مركز مديريت حوزه علميه قم (1385).


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.