پرسش :
آیا در کتاب هاى هندیان و برهماییان، به مصلح آخرالزمان اشاره شده است؟
پاسخ :
بیش تر ادیان معتقدند که در پایان هر دوره اى از تاریخ، بشر از لحاظ معنوى و اخلاقى رو به انحطاط مى رود و چون طبعاً و فطرتاً در حال هبوط و دورى از مبدأ است و همانند احجار به سوى پایین حرکت مى کند، نمى تواند به خودى خود به این سیر نزولى و انحطاط معنوى و اخلاقى خاتمه دهد؛ پس به ناچار روزى یک شخصیت معنوى بلندپایه که از مبدأ وحى و الهام سرچشمه مى گیرد، ظهور خواهد کرد و جهان را از تاریکى جهل و غفلت و ظلم و ستم نجات خواهد داد. در این مورد در تعالیم هر دینى به صورت رمز به حقایقى اشاره شده است که با معتقدات آیین هاى دیگر، توافق و هماهنگى کامل دارد.[1]
آیین ها و ادیان هندى نیز همانند سایر ادیان، درباره ى ظهور مصلح موعود مطالب متنوع و متعددى دارند که در کلیات، با وعده ها و بشارت هاى سایر ادیان مطابقت دارد؛ البته نباید انتظار داشت که همه ى این آیین ها در جزئیات مسئله نیز با هم توافق داشته باشند. چون منظور آگاهى از بشارت ظهور مصلح آخرالزمان در این آیین هاست. که به چند مورد اشاره مى شود:
1. در کتاب «وشن جوک» آمده است:
سرانجام دنیا به کسى برمى گردد که خدا را دوست دارد و از بندگان خاص او باشد و نام او "فرخنده" و "خجسته" باشد.[2]
2. در کتاب «دید» در مورد مصلح آخرالزمان آمده است:
پس از خرابى دنیا، در آخر زمان پادشاهى پیدا شود که نامش منصور است و پیشواى خلایق تمام عالم را مى گیرد و به دین خود آورد و همه کس را، از مؤمن و کافر، بشناسد و هر چه از خدا خواهد برآید.[3]
3. در کتاب «دداتک» نوشته شده است:
... دست حق در آید و جانشین آخر «ممتاطا» ظهور کند و مشرق و مغرب عالم را بگیرد. همه جا و خلایق را هدایت کند.[4]
4. در کتاب زبدة المعارف و ذخیرة الالباب «پاتیکل» ـ که از بزرگان هندوست ـ نقل شده که چون مدت روز تمام شد، دنیاى کهنه، نو شود و زنده گردد و صاحب ملک تازه پیدا شود، از فرزندان دو پیشواى بزرگ جهان، یکى ناموس آخرالزمان و دیگرى صدیق اکبر، یعنى وصى بزرگ تر که «پشن» نام دارد و نام صاحب آن ملک تازه «راهنما» باشد به حق پادشاه شود و خلیفه «رام»[5] باشد و حکم براند و او را معجزه بسیار باشد. هر که پناه به او برد و دین پدران او اختیار کند، در نزد رام، سرخ روى باشد...[6]
5. در کتاب «باسک» نیز چنین آمده است:
دو دنیا تمام شود به پادشاه عادلى در آخرالزمان که پیشواى فرشتگان و پریان و آدمیان باشد و راستى حق با او باشد و آن چه در دریا و زمین و کوه ها پنهان باشد همه را به دست آورد و از آسمان ها و زمین آن چه باشد خبر مى دهد و از او بزرگ تر کسى به دنیا نیاید.[7]
در آیین بودا نیز دوره هاى متعددى وجود دارد؛ ولى «مسئله ى انتظار در این آیین مطرح است و شخص مورد انتظار آنها، بوداى پنجم است.»[8]
پس آیین هاى مختلف هندى به ظهور مصلح و منجى در آخرالزمان اعتقاد دارند و هواداران خود را به آن بشارت داده اند که مى توان اوصاف ذکر شده براى این مصلح را در موارد زیر خلاصه کرد:
1. در کتاب هاى آیین هاى هندى، مصلح موعود بعد از آن که عالم پر از ظلم و فساد شد، آن را پر از عدل و داد خواهد کرد.
2. خداوند از او پشتیبانى و خواسته هایش را اجابت مى کند.
3. حکومت او عالم گیر است و همه ى مردم را هدایت خواهد کرد.
4. تمام نعمت هاى زمین و آسمان را به دست خواهد آورد و در دوران او، همه از نعمت هاى فراوان الهى برخوردار خواهند بود.
5. از فرزندان دو پیشواى بزرگ جهان است که اولى ناموس آخرالزمان و دومى صدیق اکبر و وصى بزرگ تر ناموس آخرالزمان است.
6. معجزه هاى بسیار مى آورد.
7. نام او «فرخنده»، «خجسته»، «منصور» و... است.
بنابراین، با دقت در اوصاف مصلح موعود در آیین هاى هندى و بررسى احادیث شیعه و اهل سنت درباره ى امام مهدى(علیه السلام) متوجه خواهیم شد که موعود این دو، شباهت هاى بسیارى به هم دیگر دارند و حتى مى توان ادعا کرد که مصلح مورد نظر آیین هاى هندى، همان مصلح موعود اسلام است؛ زیرا از دیدگاه اسلام نیز امام مهدى(علیه السلام) عالم را پر از عدل و داد خواهد کرد بعد از آن که از ظلم و جور پر شده باشد.
آن حضرت(علیه السلام) به قدرت خداوند، همه ى مردم را هدایت مى نماید و حکومت عدل خویش را بر عالم مى گستراند. وى از فرزندان پیامبر(صلى الله علیه وآله) و امام على(علیه السلام) است که به هنگام ظهورش زمین و آسمان، خوان نعمت خود را خواهند گسترانید و هر چه از خداوند بخواهد به او داده خواهد شد... .
پی نوشتها:
[1]. محمدرضا حکیمى، خورشید مغرب، ص 54.
[2]. ناصر مکارم شیرازى، انقلاب جهانى مهدى(علیه السلام) ، ص 54.
[3]. محمد صادقى، بشارات عهدین، ص 245.
[4]. انقلاب جهانى مهدى(علیه السلام) ، ص 55.
[5]. رام در لغت سانسکریتى، نام خداوند است.
[6]. بشارات عهدین، ص 246 ـ 247.
[7]. همان، ص 246.
[8]. خورشید مغرب، ص 54.
منبع: امام مهدى(عجل الله تعالی فرجه الشریف)، رسول رضوى، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه (1384).
بیش تر ادیان معتقدند که در پایان هر دوره اى از تاریخ، بشر از لحاظ معنوى و اخلاقى رو به انحطاط مى رود و چون طبعاً و فطرتاً در حال هبوط و دورى از مبدأ است و همانند احجار به سوى پایین حرکت مى کند، نمى تواند به خودى خود به این سیر نزولى و انحطاط معنوى و اخلاقى خاتمه دهد؛ پس به ناچار روزى یک شخصیت معنوى بلندپایه که از مبدأ وحى و الهام سرچشمه مى گیرد، ظهور خواهد کرد و جهان را از تاریکى جهل و غفلت و ظلم و ستم نجات خواهد داد. در این مورد در تعالیم هر دینى به صورت رمز به حقایقى اشاره شده است که با معتقدات آیین هاى دیگر، توافق و هماهنگى کامل دارد.[1]
آیین ها و ادیان هندى نیز همانند سایر ادیان، درباره ى ظهور مصلح موعود مطالب متنوع و متعددى دارند که در کلیات، با وعده ها و بشارت هاى سایر ادیان مطابقت دارد؛ البته نباید انتظار داشت که همه ى این آیین ها در جزئیات مسئله نیز با هم توافق داشته باشند. چون منظور آگاهى از بشارت ظهور مصلح آخرالزمان در این آیین هاست. که به چند مورد اشاره مى شود:
1. در کتاب «وشن جوک» آمده است:
سرانجام دنیا به کسى برمى گردد که خدا را دوست دارد و از بندگان خاص او باشد و نام او "فرخنده" و "خجسته" باشد.[2]
2. در کتاب «دید» در مورد مصلح آخرالزمان آمده است:
پس از خرابى دنیا، در آخر زمان پادشاهى پیدا شود که نامش منصور است و پیشواى خلایق تمام عالم را مى گیرد و به دین خود آورد و همه کس را، از مؤمن و کافر، بشناسد و هر چه از خدا خواهد برآید.[3]
3. در کتاب «دداتک» نوشته شده است:
... دست حق در آید و جانشین آخر «ممتاطا» ظهور کند و مشرق و مغرب عالم را بگیرد. همه جا و خلایق را هدایت کند.[4]
4. در کتاب زبدة المعارف و ذخیرة الالباب «پاتیکل» ـ که از بزرگان هندوست ـ نقل شده که چون مدت روز تمام شد، دنیاى کهنه، نو شود و زنده گردد و صاحب ملک تازه پیدا شود، از فرزندان دو پیشواى بزرگ جهان، یکى ناموس آخرالزمان و دیگرى صدیق اکبر، یعنى وصى بزرگ تر که «پشن» نام دارد و نام صاحب آن ملک تازه «راهنما» باشد به حق پادشاه شود و خلیفه «رام»[5] باشد و حکم براند و او را معجزه بسیار باشد. هر که پناه به او برد و دین پدران او اختیار کند، در نزد رام، سرخ روى باشد...[6]
5. در کتاب «باسک» نیز چنین آمده است:
دو دنیا تمام شود به پادشاه عادلى در آخرالزمان که پیشواى فرشتگان و پریان و آدمیان باشد و راستى حق با او باشد و آن چه در دریا و زمین و کوه ها پنهان باشد همه را به دست آورد و از آسمان ها و زمین آن چه باشد خبر مى دهد و از او بزرگ تر کسى به دنیا نیاید.[7]
در آیین بودا نیز دوره هاى متعددى وجود دارد؛ ولى «مسئله ى انتظار در این آیین مطرح است و شخص مورد انتظار آنها، بوداى پنجم است.»[8]
پس آیین هاى مختلف هندى به ظهور مصلح و منجى در آخرالزمان اعتقاد دارند و هواداران خود را به آن بشارت داده اند که مى توان اوصاف ذکر شده براى این مصلح را در موارد زیر خلاصه کرد:
1. در کتاب هاى آیین هاى هندى، مصلح موعود بعد از آن که عالم پر از ظلم و فساد شد، آن را پر از عدل و داد خواهد کرد.
2. خداوند از او پشتیبانى و خواسته هایش را اجابت مى کند.
3. حکومت او عالم گیر است و همه ى مردم را هدایت خواهد کرد.
4. تمام نعمت هاى زمین و آسمان را به دست خواهد آورد و در دوران او، همه از نعمت هاى فراوان الهى برخوردار خواهند بود.
5. از فرزندان دو پیشواى بزرگ جهان است که اولى ناموس آخرالزمان و دومى صدیق اکبر و وصى بزرگ تر ناموس آخرالزمان است.
6. معجزه هاى بسیار مى آورد.
7. نام او «فرخنده»، «خجسته»، «منصور» و... است.
بنابراین، با دقت در اوصاف مصلح موعود در آیین هاى هندى و بررسى احادیث شیعه و اهل سنت درباره ى امام مهدى(علیه السلام) متوجه خواهیم شد که موعود این دو، شباهت هاى بسیارى به هم دیگر دارند و حتى مى توان ادعا کرد که مصلح مورد نظر آیین هاى هندى، همان مصلح موعود اسلام است؛ زیرا از دیدگاه اسلام نیز امام مهدى(علیه السلام) عالم را پر از عدل و داد خواهد کرد بعد از آن که از ظلم و جور پر شده باشد.
آن حضرت(علیه السلام) به قدرت خداوند، همه ى مردم را هدایت مى نماید و حکومت عدل خویش را بر عالم مى گستراند. وى از فرزندان پیامبر(صلى الله علیه وآله) و امام على(علیه السلام) است که به هنگام ظهورش زمین و آسمان، خوان نعمت خود را خواهند گسترانید و هر چه از خداوند بخواهد به او داده خواهد شد... .
پی نوشتها:
[1]. محمدرضا حکیمى، خورشید مغرب، ص 54.
[2]. ناصر مکارم شیرازى، انقلاب جهانى مهدى(علیه السلام) ، ص 54.
[3]. محمد صادقى، بشارات عهدین، ص 245.
[4]. انقلاب جهانى مهدى(علیه السلام) ، ص 55.
[5]. رام در لغت سانسکریتى، نام خداوند است.
[6]. بشارات عهدین، ص 246 ـ 247.
[7]. همان، ص 246.
[8]. خورشید مغرب، ص 54.
منبع: امام مهدى(عجل الله تعالی فرجه الشریف)، رسول رضوى، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه (1384).