پرسش :
رابطه مؤمنان با يكديگر بايد چگونه باشد ؟
پاسخ :
پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) فرمودند : « المؤمن مرآه المؤمن » (1) مؤمن ، آئينه مؤمن است . اين تشبيه بسيار زيبا ، مي تواند نكات بسياري را در بر داشته باشد كه به برخي موارد اشاره مي كنيم :
1- مثل آئينه باشيم ، هم زيبايي ديگران را ببينيم و هم نقاط ضعف آنان را . مثل مگسي نباشيم كه فقط روي زخم و جراحت مي نشيند .
2- مثل آئينه باشيم ، نه مثل ذره بين . عيب مردم را بزرگ تر از آنچه هست نبينيم .
3- مثل آئينه باشيم ، نه مثل شانه . آينه روبرو معايب را مي گويد ولي شانه پشت سر رفته و در ميان موها مي گويد .
دوست دارم كه دوست عيب مرا
همچو آئينه پيش رو گويد
نه آنكه چون شانه با هزار زبان
پشت سر رفته مو به مو گويد
4- آئينه ، مراعات مقام و شخصيت افراد را نمي كند و گرفتار تهديد و تطميع نمي شود .
5- آئينه زماني مي تواند كارائي داشته باشد كه غبار نگرفته و صاف و صيقلي باشد . انسان نيز زماني مي تواند انتقاد سازنده داشته باشد كه خودش معيوب نباشد .
6- شكستن آئينه به خاطر آنكه عيب ما را نشان مي دهد خطاست ، آزردن كساني كه انتقاد مي كنند نيز نارواست .
7- اگر آئينه را بشكنند ، قطعات آن هم عيب ما را نشان مي دهد . مؤمن را نيز اگر اذيت كنند ، باز دست از كارش برنمي دارد .
8- آئينه به خاطر صيقلي بودن عيب ما را مي گويد . مؤمن نيز بر اساس صفا و صداقت بايد عيب برادر ديني خود را بگويد نه بر اساس كينه و انتقام .
9- آئينه عيب ما را در خود نگاه نمي دارد ، همين كه از برابر آن كنار برويم ، عيب ما از صفحه آن پاك مي شود . مؤمن نيز بايد روبرو عيب را تذكر دهد و چون از او جدا شديم ، عيب ما را در دل خود نگاه ندارد .
10- كسي عيب خود را مي فهمد كه بخواهد بفهمد وگرنه ممكن است انسان به آئينه نگاه سطحي بكند ، ولي به فكر بررسي نواقص خود نباشد .
پی نوشت:
1- بحارالانوار ، ج 71 ، ص 270.
منبع: پرسش هاي مهم پاسخ هاي كوتاه، حجت الاسلام محسن قرائتي
پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) فرمودند : « المؤمن مرآه المؤمن » (1) مؤمن ، آئينه مؤمن است . اين تشبيه بسيار زيبا ، مي تواند نكات بسياري را در بر داشته باشد كه به برخي موارد اشاره مي كنيم :
1- مثل آئينه باشيم ، هم زيبايي ديگران را ببينيم و هم نقاط ضعف آنان را . مثل مگسي نباشيم كه فقط روي زخم و جراحت مي نشيند .
2- مثل آئينه باشيم ، نه مثل ذره بين . عيب مردم را بزرگ تر از آنچه هست نبينيم .
3- مثل آئينه باشيم ، نه مثل شانه . آينه روبرو معايب را مي گويد ولي شانه پشت سر رفته و در ميان موها مي گويد .
دوست دارم كه دوست عيب مرا
همچو آئينه پيش رو گويد
نه آنكه چون شانه با هزار زبان
پشت سر رفته مو به مو گويد
4- آئينه ، مراعات مقام و شخصيت افراد را نمي كند و گرفتار تهديد و تطميع نمي شود .
5- آئينه زماني مي تواند كارائي داشته باشد كه غبار نگرفته و صاف و صيقلي باشد . انسان نيز زماني مي تواند انتقاد سازنده داشته باشد كه خودش معيوب نباشد .
6- شكستن آئينه به خاطر آنكه عيب ما را نشان مي دهد خطاست ، آزردن كساني كه انتقاد مي كنند نيز نارواست .
7- اگر آئينه را بشكنند ، قطعات آن هم عيب ما را نشان مي دهد . مؤمن را نيز اگر اذيت كنند ، باز دست از كارش برنمي دارد .
8- آئينه به خاطر صيقلي بودن عيب ما را مي گويد . مؤمن نيز بر اساس صفا و صداقت بايد عيب برادر ديني خود را بگويد نه بر اساس كينه و انتقام .
9- آئينه عيب ما را در خود نگاه نمي دارد ، همين كه از برابر آن كنار برويم ، عيب ما از صفحه آن پاك مي شود . مؤمن نيز بايد روبرو عيب را تذكر دهد و چون از او جدا شديم ، عيب ما را در دل خود نگاه ندارد .
10- كسي عيب خود را مي فهمد كه بخواهد بفهمد وگرنه ممكن است انسان به آئينه نگاه سطحي بكند ، ولي به فكر بررسي نواقص خود نباشد .
پی نوشت:
1- بحارالانوار ، ج 71 ، ص 270.
منبع: پرسش هاي مهم پاسخ هاي كوتاه، حجت الاسلام محسن قرائتي