پرسش :
چرا در ايران اگر دختران و پسران با هم ارتباط داشته باشند جرم محسوب مي شود؟ حتي يك درخواست ساده.
پاسخ :
مسأله ارتباط دختر و پسر يا زن و مرد از موارد بسيار حساسي است كه اگر رعايت موازين شرعي و اخلاقي در آن صورت نگيرد ميتواند افراد را دچار مشكلات عمدهاي بنمايد. به همين جهت برنامهريزي دستورات شرعي و اخلاقي اسلام بر اين اساس است كه كمترين رابطه ميان زن و مرد نامحرم صورت بگيرد چرا كه در اين ارتباط، زمينههاي گناه بسيار فراهم است و موارد لغزش به وفور يافت ميشود، به خصوص اگر اين ارتباط همراه با صميميت و روشي خاص باشد. بنابراين توصيه ميشود در ارتباطات كاري و فاميلي به حداقل رابطه با جنس مخالف اكتفا شود و از رابطه در موارد غيرضروري پرهيز شود. بسياري از مفاسد اخلاقي كه براي جوانان پيش ميآيد نتيجه همين ارتباطات عاطفي و محبتآميز است كه البته در ابتدا چندان به نظر نميآيد و انسان گمان ميكند خطري ندارد اما پس از اين كه روابط عميقتر و صميميتر شد و لطافتهاي حساسيتهاي معنوي رفته رفته كم ميشود و احساسات زودگذر و دلبستگيها و وابستگيها رو به سوي انسان ميآورد آنگاه بايد منتظر عواقب شوم اين ارتباطهاي محبتآميز بود. البته ممكن است كسي آن قدر مسلط بر خود باشد كه هرگز گرفتار مشكلي نشود اما اين يك استثناء مي باشد و به طور طبيعي تداوم چنين روابطي به نتايج ناخوشايندي ميانجامد. بنابراين در ارتباطهاي فاميلي نيز مانند پسر دايي و پسر عمو و يا شوهر خواهر بايد با سنگيني و متانت رفتار نمود و از هر رفتاري كه ارتباط صميمي ايجاد ميكند پرهيز نمود مانند شوخي كردن و اظهار علاقه و امثال آن طبيعي است كه چنين محبتي مانع محبت خدا ميشود و انسان را از قرب الهي دور ميكند. از اميرمؤمنان علي (ع) نقل شده است كه آن حضرت به زنان جوان ابتدا سلام نميكرد و ميفرمود ميترسم از شنيدن پاسخ سلام آنها در دلم چيزي وارد شود كه ضررش از ثواب سلام دادن بيشتر باشد، (الف) در سرگذشت حضرت موسي (ع) آمده است: هنگامي كه دختر حضرت شعيب موسي (ع)ِ را به سوي خانه خودشان راهنمايي ميكرد. از پيشرو حركت ميكرد و موسي به دنبال او حركت ميكرد ولي چون باد بر لباس دختر ميوزيد، حضرت موسي (ع) به دختر گفت من جلو حركت ميكنم و بر سر دو راهي مرا راهنماييكن"،(ب). و اينگونه حضرت موسي (ع) عفت و حيا خويش را به نمايش گذاشت، بنابراين در جايي كه اولياي دين چنين احتياطهايي ميكنند وظيفه افراد ديگر روشن است، بنابراين حتي شنيدن صداي نامحرم ممكن است در دل انسان تأثير منفي بگذارد چه رسد به اين كه در حد شوخي و اظهار كلمات محبتآميز باشد. البته ممكن است انسان براي خود توجيهاتي پيدا كند مانند اين كه اين رابطه كاري لازم است و يا اين نوع رابطه طبيعي و انساني است و امثال آن اما بايد توجه نمود كه اينها توجيهاتي است كه نفس انسان و شيطان براي فرار از انجام وظيفه ميكنند و تأثيري در حقيقت امر ندارد. ارتباط زن و مرد نامحرم هر قدر بيشتر باشد و محبت آنها به همديگر هر اندازه عميقتر باشد امكان ناهنجاري در روابط اجتماعي و روابط خانوادگي بيشتر ميشود و دستيابي به محبت و قرب الهي مشكلتر ميشود و چنين لذتهاي زودگذر، آدمي را از لذتهاي پايدار محروم .
بنابراين ما هيچ گاه اين طور تصور نمي كنيم كه هر صحبتي بين دخترو پسر جنبه ي منفي و حرام دارد. ولي هنگامي كه چيزي خطر دارد بايد از آن پرهيز كنيم. روي لبه ي پرتگاه نبايد راه رفت. حال ممكن است كسي اين كار را انجام دهد و سقوط هم نكند، در آن صورت دليل نمي شود كه بگوييم روي لبه ي پرتگاه راه رفتن اشكالي ندارد و بي خطر است. دختر و پسر آن هم در سنين جواني در اين دوستي ها بسيار آسيب پذير هستند. چون زمينه دروني و روحي آنها آماده است و با كوچك ترين برخوردي ممكن است علاقه اي شديد بين آنها به وجود آيد، كه چون حساب شده و منطقي نبوده، ضربات روحي و عاطفي زيادي را تحمل كنند.
اسلام، قرار گرفتن زن و مرد نامحرم در مكان خلوتي كه ديگري در آن راه ندارد، حرام كرده است. حال ممكن است كه هزاران مورد پيش بيايد و هيچ گناهي انجام نگيرد، ولي براي اين كه انسان در معرض خطر نباشد بايد حكم شرعي فوق را رعايت كند. حكم فوق براي اين نيست كه اسلام همه ي زنان و مردان را بد و خلاف كار مي داند، بلكه مي خواهد از احتمال بروز گناه و سقوط اخلاقي جلوگيري كند. دقيقاً به همين جهت است كه ما بايد از دوستي بين دختر و پسر با هر بهانه اي پرهيز كنيم و البته صحبت عادي دختر و پسري كه فاميل و يا آشناي نزديك هستند در حضور جمع اشكالي ندارد و يا اينكه يكي از نزديكان يا آشنايان انسان در خانه و در كنار پدر و مادر به ما آموزش دهد، اشكالي ندارد.
منظور ما محيطهاي خصوصي و ارتباطات عاطفي است كه به بهانه دوستي سالم بين دختر و پسر مطرح مي گردد و سرآغاز مشكلات و سلب آسايش در دنيا و آخرت است. حتي در همان مورد فوق نيز هرگاه احساس كرديد كه هنگام درخواست چيزي، تمايلات خاص و علاقه ي عاطفي در شما ايجاد شده است؛ به نفعتان است كه زودتر خودتان را كنار بكشيد و خويشتن را گرفتار يك علاقه ي عاطفي نكنيد. براي همين هم سفارش شده است كه افراد نامحرم برخورد با يكديگر و صحبت و مذاكره را به حداقل لازم برسانند؛ زيرا ضرر آن بيش از نفعش مي باشد.
منابع و مآخذ:
الف) اصول كافي، ج 2، ص 648، ح 1، باب التسليم علي النساء
ب)تفسيرنمونه، ج 16، ص 59
eporsesh.com
مسأله ارتباط دختر و پسر يا زن و مرد از موارد بسيار حساسي است كه اگر رعايت موازين شرعي و اخلاقي در آن صورت نگيرد ميتواند افراد را دچار مشكلات عمدهاي بنمايد. به همين جهت برنامهريزي دستورات شرعي و اخلاقي اسلام بر اين اساس است كه كمترين رابطه ميان زن و مرد نامحرم صورت بگيرد چرا كه در اين ارتباط، زمينههاي گناه بسيار فراهم است و موارد لغزش به وفور يافت ميشود، به خصوص اگر اين ارتباط همراه با صميميت و روشي خاص باشد. بنابراين توصيه ميشود در ارتباطات كاري و فاميلي به حداقل رابطه با جنس مخالف اكتفا شود و از رابطه در موارد غيرضروري پرهيز شود. بسياري از مفاسد اخلاقي كه براي جوانان پيش ميآيد نتيجه همين ارتباطات عاطفي و محبتآميز است كه البته در ابتدا چندان به نظر نميآيد و انسان گمان ميكند خطري ندارد اما پس از اين كه روابط عميقتر و صميميتر شد و لطافتهاي حساسيتهاي معنوي رفته رفته كم ميشود و احساسات زودگذر و دلبستگيها و وابستگيها رو به سوي انسان ميآورد آنگاه بايد منتظر عواقب شوم اين ارتباطهاي محبتآميز بود. البته ممكن است كسي آن قدر مسلط بر خود باشد كه هرگز گرفتار مشكلي نشود اما اين يك استثناء مي باشد و به طور طبيعي تداوم چنين روابطي به نتايج ناخوشايندي ميانجامد. بنابراين در ارتباطهاي فاميلي نيز مانند پسر دايي و پسر عمو و يا شوهر خواهر بايد با سنگيني و متانت رفتار نمود و از هر رفتاري كه ارتباط صميمي ايجاد ميكند پرهيز نمود مانند شوخي كردن و اظهار علاقه و امثال آن طبيعي است كه چنين محبتي مانع محبت خدا ميشود و انسان را از قرب الهي دور ميكند. از اميرمؤمنان علي (ع) نقل شده است كه آن حضرت به زنان جوان ابتدا سلام نميكرد و ميفرمود ميترسم از شنيدن پاسخ سلام آنها در دلم چيزي وارد شود كه ضررش از ثواب سلام دادن بيشتر باشد، (الف) در سرگذشت حضرت موسي (ع) آمده است: هنگامي كه دختر حضرت شعيب موسي (ع)ِ را به سوي خانه خودشان راهنمايي ميكرد. از پيشرو حركت ميكرد و موسي به دنبال او حركت ميكرد ولي چون باد بر لباس دختر ميوزيد، حضرت موسي (ع) به دختر گفت من جلو حركت ميكنم و بر سر دو راهي مرا راهنماييكن"،(ب). و اينگونه حضرت موسي (ع) عفت و حيا خويش را به نمايش گذاشت، بنابراين در جايي كه اولياي دين چنين احتياطهايي ميكنند وظيفه افراد ديگر روشن است، بنابراين حتي شنيدن صداي نامحرم ممكن است در دل انسان تأثير منفي بگذارد چه رسد به اين كه در حد شوخي و اظهار كلمات محبتآميز باشد. البته ممكن است انسان براي خود توجيهاتي پيدا كند مانند اين كه اين رابطه كاري لازم است و يا اين نوع رابطه طبيعي و انساني است و امثال آن اما بايد توجه نمود كه اينها توجيهاتي است كه نفس انسان و شيطان براي فرار از انجام وظيفه ميكنند و تأثيري در حقيقت امر ندارد. ارتباط زن و مرد نامحرم هر قدر بيشتر باشد و محبت آنها به همديگر هر اندازه عميقتر باشد امكان ناهنجاري در روابط اجتماعي و روابط خانوادگي بيشتر ميشود و دستيابي به محبت و قرب الهي مشكلتر ميشود و چنين لذتهاي زودگذر، آدمي را از لذتهاي پايدار محروم .
بنابراين ما هيچ گاه اين طور تصور نمي كنيم كه هر صحبتي بين دخترو پسر جنبه ي منفي و حرام دارد. ولي هنگامي كه چيزي خطر دارد بايد از آن پرهيز كنيم. روي لبه ي پرتگاه نبايد راه رفت. حال ممكن است كسي اين كار را انجام دهد و سقوط هم نكند، در آن صورت دليل نمي شود كه بگوييم روي لبه ي پرتگاه راه رفتن اشكالي ندارد و بي خطر است. دختر و پسر آن هم در سنين جواني در اين دوستي ها بسيار آسيب پذير هستند. چون زمينه دروني و روحي آنها آماده است و با كوچك ترين برخوردي ممكن است علاقه اي شديد بين آنها به وجود آيد، كه چون حساب شده و منطقي نبوده، ضربات روحي و عاطفي زيادي را تحمل كنند.
اسلام، قرار گرفتن زن و مرد نامحرم در مكان خلوتي كه ديگري در آن راه ندارد، حرام كرده است. حال ممكن است كه هزاران مورد پيش بيايد و هيچ گناهي انجام نگيرد، ولي براي اين كه انسان در معرض خطر نباشد بايد حكم شرعي فوق را رعايت كند. حكم فوق براي اين نيست كه اسلام همه ي زنان و مردان را بد و خلاف كار مي داند، بلكه مي خواهد از احتمال بروز گناه و سقوط اخلاقي جلوگيري كند. دقيقاً به همين جهت است كه ما بايد از دوستي بين دختر و پسر با هر بهانه اي پرهيز كنيم و البته صحبت عادي دختر و پسري كه فاميل و يا آشناي نزديك هستند در حضور جمع اشكالي ندارد و يا اينكه يكي از نزديكان يا آشنايان انسان در خانه و در كنار پدر و مادر به ما آموزش دهد، اشكالي ندارد.
منظور ما محيطهاي خصوصي و ارتباطات عاطفي است كه به بهانه دوستي سالم بين دختر و پسر مطرح مي گردد و سرآغاز مشكلات و سلب آسايش در دنيا و آخرت است. حتي در همان مورد فوق نيز هرگاه احساس كرديد كه هنگام درخواست چيزي، تمايلات خاص و علاقه ي عاطفي در شما ايجاد شده است؛ به نفعتان است كه زودتر خودتان را كنار بكشيد و خويشتن را گرفتار يك علاقه ي عاطفي نكنيد. براي همين هم سفارش شده است كه افراد نامحرم برخورد با يكديگر و صحبت و مذاكره را به حداقل لازم برسانند؛ زيرا ضرر آن بيش از نفعش مي باشد.
منابع و مآخذ:
الف) اصول كافي، ج 2، ص 648، ح 1، باب التسليم علي النساء
ب)تفسيرنمونه، ج 16، ص 59
eporsesh.com