دوشنبه، 25 ارديبهشت 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

آيا تفاوتي در ديدگاه اهل كتاب با مسلمانان درباره معاد و قيامت وجود دارد؟ لطفا توضيح دهيد.اگر كتابي در اين زمينه وجود دارد معرفي نماييد؟


پاسخ :
براي روشن شدن پاسخ بايد در دو بخش جداگانه بحث شود:
الف) معاد در بين يهود:
در اين زمينه سه سوال مطرح مي شود. آيا يهوديان اساسا معاد و رستاخيز را قبول داشتند يا خير؟ بر فرض قبول آيا جزو اصول آنها است يا خير؟ و آيا به معاد جسماني قائلند يا روحاني؟
قبل از پرداختن به جواب اين سوال ها ذكر اين نكته لازم است كه اولا به تصريح قرآن كريم و شهادت تاريخ دين يهوديت و مسيحيت دچار تحريف شده است. ثانيا اين دو دين داراي فرقه هاي بسيار گوناگون و متنوع هستند كه گاه داراي آراي متناقض در يك زمينه هستند.
1- يهود و رستاخيز:
در مورد اعتقاد يهوديان به رستاخيز آقاي دكتر جواد مشكورد در دو مورد از كتاب خلاصه اديان تصريح مي كند بر اينكه بر خلاف مسلمين و نصاري، يهوديان اعتقاد روشني به آخرت و روز جزا ندارند و سزا و جزاي اعمالشان را بيشتر در اين جهان مي دانند و اعتقاد به رستاخير كه در دين ايشان ذكر شده اعتقادي قديم نيست و چنانجه از پيش گفتيم اين عقيده را پس از آزادي ايشان از اسارت بابل به دست كورش از نشست و برخاست با ايرانيان زرتشتي فرا گرفتند.(خلاصه اديان، دكتر محمد جواد مشكور، ص134 و 142) ليكن در كتاب گنجينه از تلمود (احاديث ... در سال 216 م توسط دانشمندي يهودي بنام رابي يهودا همراه يكصد و پنجاه تن از علما يهود جمع آوري شد و ميشتاه ناميده شد چون كتاب ميشتاه نياز به شرح داشت علماي يهود بر آن شرحي نوشتند به نام گمارا از تركيب ميشتاه با گمارا كتابي عظيم در بيان عقايد يهوديت بوجود آمد كه معروف است به تلمود) كه به صورت تفصيلي به اين بحث پرداخته استفاده مي شود كه يهوديان معتقد بر معاد هستند و معاد جزو اصول دين آنهاست. نويسنده در اين كتاب تصريح مي كند كه در تعليمات ديني دانشمدان يهود هيچيك از موضوعات مربوط به جهان آينده مانند اعتقاد به رستاخيز مردگان داراي اهميت نيست اعتقاد به رستاخير يكي از اصول دين و ايمان يهود است و انكار آن گناهي بزرگ محسوب مي شود در تلمود چنين آمده است: «كسي كه به رستاخيز مردگان معتقد نباشد و آن را انكار كند از رستاخيز سهمي نخواهد داشت»(گنجينه اي از تلمود، ص362، نقل از سنهدرين 90 الف) ليكن بايد گفت اين اعتقاد گروهي از يهوديان به نام فرسيان است حال اگر گروهي ديگر به نام صادوقيان چنين تعليم مي داند كه با مردن جسم روح نيز معدوم مي شود و مرگ پايان موجوديت انسان است و دليل صادوقيان بر رد رستاخيز مردگان اين بود كه در اسفار پنجگاه تورات ذكري از اين موضوع به ميان نيامده در مقابل فرسيان مخالفت كرده و مواردي را ذگر كرده اند كه تورات اشاره به مسئله رستاخيز دارد كه فعلا جاي تفصيل نيست.
2- همگاني بودن معاد:
اختلاف عظيم ديگر در بين علمايي از يهود كه معتقد به معاد هستند واقع شده كه آيا معاد براي همه افراد است؟ بعضي قائلند براي همه مردگان و برخي معاد را مختص يهوديان دانسته و عده ديگر محدود تر از اين گفته اند كه حتي يهودياني كه لياقت و امتيازات لازم را كسب نكرده باشند از پاداش زندگي بعد از مرگ محروم خواهند بود.
3- معاد روحاني يا جسماني:
اما در باره اينكه معاد را يهود جسماني مي داند يا روحاني از مجموع نوشته هاي آنها معاد جسماني استفاده مي شود گرچه در نحوه اين معاد جسماني اختلافاتي دارند.
4- چگونگي معاد جسماني:
مثلا پيروان مكتب شماي مي گويند شكل يافتن انسان در جهان آينده مانند شكل يافتن او در اين جهان نخواهد بود در اين جها ن شكل يافتن بدن از پوست و گوشت شروع شده و با رگها و استخوانها خاتمه مي يابد ولي در جهان آينده بر عكس از رگها و استخوانها آغاز و با پوست و گوشت پايان مي پذيرد.(گنجينه اي از تلمود ص368 نقل از حزقيال 8:37) اما پيروان مكتب هيلل مي گويند شكل پذيرفتن بدن انسان در چهان آينده مانند شكل يافتنش در اين جهان خواهد بود يعني از پوست و گوشت شروع شده و با رگها و استخوانها خاتمه مي يابد.
سوال ديگر كه در بين علماي يهود درباره رستاخيز مطرح است درباره افرادي است كه در اين دنيا داراي نقايص جسماني بوده اند آيا در آخرت هم اين نقايص جسماني را دارند يا خير. علماي يهود با استناد به برخي موارد از تورات و منابع ديگر قائل شده اند كه با همان نقايص جسماني برانگيخته مي شوند. مثلا در كتاب جامعه سليمان نقل شده كه نسلي ميرود و نسل ديگري مي آيد در شرح كلين جمله علماي يهود در تلمود مي گويند يك نسل همان طور كه مي رود همانگونه نيز باز مي گرد و اگر كسي با پاي لنگ يا چشم كور از دنيا رفت با پاي لنگ و چشم كور برانگيخته خواهد شد.(جامعه سليمان 4:1) و قائلند كه مأمور واقعه عظيم رستاخيز ايلياس (الياس) نبي است چنانچه در ميشاسوطا جلد 9 ص15 نقل شده كه رستاخيز مردگان توسط ايليا عملي خواهد شد.
حاصل سخن:
از مطالبي كه ذكر كرديم به دست مي آيد كه در تورات نص صريحي بر معاد نيست بلكه اشاراتي است كه بعضي دلالت آنها بر معاد پذيرفته بعضي انكار كرده لهذا وجود معاد در بين علماي يهود خصوصا يهود اوايل محل اختلاف است و ثانيا فرقه اي كه قائل به معاد هستند آنرا جزء اصول دانسته و ليكن در اينكه آيا براي همه است يا بعضي افراد اختلاف داردند و ثالثا از نفل هاي كه در آخر از فرقه شماي و هيلل بيان كرديم روشن شد كه معتقدين به معاد از يهود معاد را جسماني مي دانند نه روحاني.
(براي يافتن مستندات اين مطالب مي توانيد به كتاب افتخار اسلام به ساير اديان تأليف محمد صادق فخر الاسلام ص129 به بعد و كتاب گنجنه اي از تلمود ص362 به بعد و كتاب خلاصه اديان ص134 به بعد مراجعه فرمائيد.)

ب) معاد در مسيحيت:
آنچه از كتاب مقدس و كتبي كه درباره مسيحيت نوشته شده به دست مي آيد اين است كه همه مسيحيان معتقد به رستاخيز هستند و در باره اينكه رستاخيز از اصول است يا خير، علماي مسيحي آن را جزء اصول مي دانند ليكن برتراند راسل در كتاب «چرا مسيحي نيستم» مي گويد اعتقاد به دوزخ پيرو دستور شوراي خصوصي، هرچند كه اسقف اعظم كانت بري و اسقف اعظم پورت آن را به رسميت نشناختند، جزء اصول اعتقادي مسيحيت نمي باشد ليكن در تعاليم اساسي كتاب مقدس و به تصريح يونس و ديگر رسولان جزء اصول اعتقادي محسوب مي شود.(انجيل مرقس باب9 آيه 43-49، يوحنا باب 5 آيه 20-27، رساله اولاي يونس باب 15 آيه 15) اما در باره اينكه معاد جسماني است يا روحاني از مواضع متعدد از كتاب مقدس تصريح به جسماني بودن معاد شده چنانچه شيخ محمد صادق فخر الاسلام در كتاب افتخار اسلام بر ساير اديان مي گويد: «اقرار به معاد و حشر جسماني از ضروريات دين نصاري و مجمع عليه جميع فرق ايشان است و در اين مسئله با ما هيچ اختلافي ندارند و اقرار به حشر جسماني مخصوص عليه اناجيل است در مواضع كتبره.» و ايشان شش مورد از مواردي را كه در اناجيل مختلف تصريح به جسماني بودن معاد است ذكر مي فرمايند.افتخار اسلام ...، شيخ محمد صادق فخر الاسلام ص120) ليكن نكته اي كه لازم به يادآوري است كه ولو علماي مسيحي و اناجيل تصريح به جسماني بودن معاد دارند ولي درباره لذات و آلام مي گويند در قيامت لذت و درد روحاني است كه اين خود يكي از موارد تناقض در عقابه مسيحيت است.(همان، ص121)
شايان ذكر است كه گروهي از متألهين ليبرال و نوارتدكس واقعيتهاي كتاب مقدس را انكار و قائل به روحانيت معاد شده اند.
مسئله ديگري كه نبايد از آن غفلت كرد مسئله رستاخيز حضرت مسيح در بين نصاري است كه قائلند مسيح مرد و بعد از مرگ زنده شد و اين رستاخيز جسماني بود كه بر اين مطلب از موارد متعددي از اناجيل تصريح شده است.(انجيل يوحنا 1/23، مرقس 15/45، مثي 28/9، لوقا 24/34 و يوحنا 20/25 و موارد ديگر) كه اين مسئله رستاخيز مسيح نبايد با مسئله معاد خلط شود.
براي مطالعه بيشتر مي توانيد در باره معاد در كيش يهود به كتابهاي خلاصه اديان تأليف راب ترجمه امير فريدوني گرگاني و درباره مسيحيت به كتاب هاي درآمدي بر تاريخ و كلام مسيحيت تأليف محمد رضا زيبائي نژاد، كلام مسيحي تأليف توماس ميشل ترجمه حسن توفيق و منابع ديگر مراجعه فرماييد.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.