پرسش :
چرا بچه حضرت نوح(ع) ناخلف شد؟( يخرج الميت من الحي) مثل بچه هاي يعقوب(ع). نطفه او كه خراب نبود، لقمه اش هم كه حلال بود، اگر پسرش هم خوب تربيت مي شد كه در محيط و رفيق و معاشر بد نبايد مي افتاد و مسلما نوح بهترين تربيت زمان را داشت پس چرا اين گونه شد؟ اصلا بگوييد چه چيز باعث خروج حي از ميت و چه چيز باعث خروج ميت از حي ميشه؟
پاسخ :
همچنانكه اشاره كرده ايد از نظر قرآن فرزند نوح به جهت اعمال ناپسندش نجات نيافت و غرق شد: «انه ليس من اهلك انه عمل غيرصالح . «هود/46» و بي ترديد يكي از عوامل مهم انحراف پسر نوح دوستان او بوده اند.
دوستى گاهى آنقدر افراد را به هم نزديك مىنمايد كه ديگران قدرت تميز و تفكيك ميان آنها را از دست مىدهند.
تأثير دوست بر دوست نيز ناگهانى و ملموس نيست تا به راحتى بتوان نيك و بد آن را بازشناخت. تأثير دوستى بسيار تدريجى، اندكاندك و پنهان است به همين دليل كسانى كه از طريق دوستى منحرف مىشوند، گاهى هرگز متوجه انحراف خود نمىگردند.
به طور كلي سه دسته عوامل هستند كه در شكل گيري شخصيت انسان نقش قابل توجهي دارند يكي عوامل وراثتي و ديگري عوامل محيطي , و مهمتر از عوامل محيطي و وراثتي افعال اختياري , اراده و به عبارتي ديگر خود انسان است كه در شكل گيري شخصيت خود نقش اساسي دارد براي روشن شدن مطلب بطور اجمال تأثير عواملي كه به آنها اشاره شد مورد بررسي قرار مي دهيم:
الف . نقش عوامل وراثتي:
از هنگامي كه نطفه منعقد مي شود يعني اسپرماتوزئيد با تخمك (اووم ) تركيب مي شوند بسياري از صفات ارثي از طريق ژنها از والدين و اجداد گذشته منتقل مي شوند از جمله ي اين ويژگيهايي كه از همان ابتدا تعيين مي شود جنسيت يعني مرد يا زن بودن است به دنبال آن ويژگي هاي ديگري مانند رنگ پوست , قد, قيافه , رنگ موها از جمله اموري است كه تحت تأثير ژنها و عوامل وراثتي است البته عوامل محيطي نيز در ميزان اين تأثيرپذيري از والدين نقش دارد گاهي اوقات شرايط محيطي ممكن است زمينه ي تأثيرپذيري را بيشتر فراهم كند در نتيجه فرزندي خيلي شبيه به والدين باشد و گاهي اوقات نيز برعكس خواهد شد يعني عوامل محيطي و شرايط زندگي زمينه ي اين تأثيرپذيري را به حداقل مي رساند و فرزندان شباهت كمتري به والدين دارند. طبيعي است كه اين تأثيراتي كه فرزند از والدين پذيرفته در شكل گيري شخصيت او نقش دارد البته نه به صورت صد در صد يعني اين تأثيرات زمينه ي بوجود آمدن بعضي ويژگيها را در انسان بيشتر فراهم مي كند و هرگز به معناي اين نست كه سرنوشت انسان فقط و فقط به اين تأثيرات وراثتي گره خورده باشد.
ب . تأثير عوامل محيطي:
شكي نيست كه عوامل محيطي مانند محيط جغرافيايي , آب و هوا, تغذيه و همچنين عواملي مانند خانه و مدرسه , كوچه , معلم , دوست , آداب و رسوم اجتماعي , عقايد حاكم بر خانواده و جامعه , مسائل اجتماعي , فرهنگي , اقتصادي و حتي سياسي از جمله عوامل محيطي هستند كه در شكل گيري شخصيت انسان تأثير دارند مثلا دوست آنقدر تأثير دارد كه بسياري از افراد گمراه در روز قيامت با ندامت و پشيماني مي گويند اي كاش با فلان كس دوست نشده بودم چه اينكه سرنوشت مرا با افكار و رفتارش تحت تأثير قرار داد و به همين ترتيب ساير مواردي كه ذكر شد همه ي اينها در رفتار افكار و عقايد و شخصيت انسان مؤثر هستند.
ج . نقش خود انسان :
گرچه عوامل محيطي و وراثتي و تعامل آنها با يكديگر نقش بسيار چشمگيري مي تواند بر رفتار و افكار و شخصيت انسان داشته باشد ولی اراده و اختيار انسان نقشي عظيم در رقم خوردن سرنوشت وي ايفا مي کند از اين روست که خداوند متعال در قرآن کريم مي فرمايد: «... تخرج الحي من الميت و تخرج الميت من الحي؛ زنده را از مرده بيرون مي آوري و مرده را از زنده خارج مي کني» (آل عمران، آيه 27). علامه طباطبايي در ذيل آيه ي فوق مي فرمايند: «منظور از بيرون کردن زنده از مرده و به عکس، به وجود آوردن مؤمن از صلب پدر کافر و بيرون آوردن کافر از صلب مؤمن است» (طباطبايي، محمد حسين، الميزان، ج 3، ص 136، انتشارات اسماعيليان، قم، چاپ چهارم).
به بیان فلسفی میتوان گفت در تریت صحیح دو عامل باید فراهم باشد یکی تام بودن فاعلیت فاعل ودیگر تام بودن قابلیت قابل؛ یعنی استعدادوزمینه پذیرش در تربیت پذیر بسیار حایزاهمیت است.
مشکل تربیت ناپذیری در بسیاری موارد به عدم قابلیت متربی برمیگردد نه نقصان مربی.
از اين گذشته خداوند با ايجاد اين نمونه ها به انسان مي خواهد بفهماند كه سخن اصلي را در اصلاح و تربيت انسان اراده و اختيار خود انسان مي زند، ممكن است فردي فرزند پيغمبر و امام باشد و از حلال ترين غذاها استفاده كند و... با اين حال با اراده خود و با تأثير پذيري از محيط و دوستان ناباب منحرف گردد. برعكس آن را نيز در تاريخ داريم، موسي در خانه فرعون بزرگ شده و بر عليه او قيام مي كند همسر فرعون در محيط كاخ فرعوني به سر مي برد. ايمان و شهادت در راه خدا را انتخاب مي كند. محمد بن ابي بكر، فرزند خليفه اول از شيعيان خالص علي(ع) مي شود، و معاويه دوم پسر يزيد، متمايل به اهل بيت شده، بر عليه روش پدر قيام مي كند. تمام موارد فوق و غير آنها، نشان از اين دارد كه حرف اصلي را در تربيت ها و انتخاب رفتار و اعمال و اراده خود انسان مي زند، نه خانواده و محيط، هر چند آن دو نقش بسزايي دارند، به اصطلاح علمي خانواده و محيط شرط و زمينه ساز تربيت صحيح است نه «علت تامه» و سبب اصلي.
www.porseman.org
همچنانكه اشاره كرده ايد از نظر قرآن فرزند نوح به جهت اعمال ناپسندش نجات نيافت و غرق شد: «انه ليس من اهلك انه عمل غيرصالح . «هود/46» و بي ترديد يكي از عوامل مهم انحراف پسر نوح دوستان او بوده اند.
دوستى گاهى آنقدر افراد را به هم نزديك مىنمايد كه ديگران قدرت تميز و تفكيك ميان آنها را از دست مىدهند.
تأثير دوست بر دوست نيز ناگهانى و ملموس نيست تا به راحتى بتوان نيك و بد آن را بازشناخت. تأثير دوستى بسيار تدريجى، اندكاندك و پنهان است به همين دليل كسانى كه از طريق دوستى منحرف مىشوند، گاهى هرگز متوجه انحراف خود نمىگردند.
به طور كلي سه دسته عوامل هستند كه در شكل گيري شخصيت انسان نقش قابل توجهي دارند يكي عوامل وراثتي و ديگري عوامل محيطي , و مهمتر از عوامل محيطي و وراثتي افعال اختياري , اراده و به عبارتي ديگر خود انسان است كه در شكل گيري شخصيت خود نقش اساسي دارد براي روشن شدن مطلب بطور اجمال تأثير عواملي كه به آنها اشاره شد مورد بررسي قرار مي دهيم:
الف . نقش عوامل وراثتي:
از هنگامي كه نطفه منعقد مي شود يعني اسپرماتوزئيد با تخمك (اووم ) تركيب مي شوند بسياري از صفات ارثي از طريق ژنها از والدين و اجداد گذشته منتقل مي شوند از جمله ي اين ويژگيهايي كه از همان ابتدا تعيين مي شود جنسيت يعني مرد يا زن بودن است به دنبال آن ويژگي هاي ديگري مانند رنگ پوست , قد, قيافه , رنگ موها از جمله اموري است كه تحت تأثير ژنها و عوامل وراثتي است البته عوامل محيطي نيز در ميزان اين تأثيرپذيري از والدين نقش دارد گاهي اوقات شرايط محيطي ممكن است زمينه ي تأثيرپذيري را بيشتر فراهم كند در نتيجه فرزندي خيلي شبيه به والدين باشد و گاهي اوقات نيز برعكس خواهد شد يعني عوامل محيطي و شرايط زندگي زمينه ي اين تأثيرپذيري را به حداقل مي رساند و فرزندان شباهت كمتري به والدين دارند. طبيعي است كه اين تأثيراتي كه فرزند از والدين پذيرفته در شكل گيري شخصيت او نقش دارد البته نه به صورت صد در صد يعني اين تأثيرات زمينه ي بوجود آمدن بعضي ويژگيها را در انسان بيشتر فراهم مي كند و هرگز به معناي اين نست كه سرنوشت انسان فقط و فقط به اين تأثيرات وراثتي گره خورده باشد.
ب . تأثير عوامل محيطي:
شكي نيست كه عوامل محيطي مانند محيط جغرافيايي , آب و هوا, تغذيه و همچنين عواملي مانند خانه و مدرسه , كوچه , معلم , دوست , آداب و رسوم اجتماعي , عقايد حاكم بر خانواده و جامعه , مسائل اجتماعي , فرهنگي , اقتصادي و حتي سياسي از جمله عوامل محيطي هستند كه در شكل گيري شخصيت انسان تأثير دارند مثلا دوست آنقدر تأثير دارد كه بسياري از افراد گمراه در روز قيامت با ندامت و پشيماني مي گويند اي كاش با فلان كس دوست نشده بودم چه اينكه سرنوشت مرا با افكار و رفتارش تحت تأثير قرار داد و به همين ترتيب ساير مواردي كه ذكر شد همه ي اينها در رفتار افكار و عقايد و شخصيت انسان مؤثر هستند.
ج . نقش خود انسان :
گرچه عوامل محيطي و وراثتي و تعامل آنها با يكديگر نقش بسيار چشمگيري مي تواند بر رفتار و افكار و شخصيت انسان داشته باشد ولی اراده و اختيار انسان نقشي عظيم در رقم خوردن سرنوشت وي ايفا مي کند از اين روست که خداوند متعال در قرآن کريم مي فرمايد: «... تخرج الحي من الميت و تخرج الميت من الحي؛ زنده را از مرده بيرون مي آوري و مرده را از زنده خارج مي کني» (آل عمران، آيه 27). علامه طباطبايي در ذيل آيه ي فوق مي فرمايند: «منظور از بيرون کردن زنده از مرده و به عکس، به وجود آوردن مؤمن از صلب پدر کافر و بيرون آوردن کافر از صلب مؤمن است» (طباطبايي، محمد حسين، الميزان، ج 3، ص 136، انتشارات اسماعيليان، قم، چاپ چهارم).
به بیان فلسفی میتوان گفت در تریت صحیح دو عامل باید فراهم باشد یکی تام بودن فاعلیت فاعل ودیگر تام بودن قابلیت قابل؛ یعنی استعدادوزمینه پذیرش در تربیت پذیر بسیار حایزاهمیت است.
مشکل تربیت ناپذیری در بسیاری موارد به عدم قابلیت متربی برمیگردد نه نقصان مربی.
از اين گذشته خداوند با ايجاد اين نمونه ها به انسان مي خواهد بفهماند كه سخن اصلي را در اصلاح و تربيت انسان اراده و اختيار خود انسان مي زند، ممكن است فردي فرزند پيغمبر و امام باشد و از حلال ترين غذاها استفاده كند و... با اين حال با اراده خود و با تأثير پذيري از محيط و دوستان ناباب منحرف گردد. برعكس آن را نيز در تاريخ داريم، موسي در خانه فرعون بزرگ شده و بر عليه او قيام مي كند همسر فرعون در محيط كاخ فرعوني به سر مي برد. ايمان و شهادت در راه خدا را انتخاب مي كند. محمد بن ابي بكر، فرزند خليفه اول از شيعيان خالص علي(ع) مي شود، و معاويه دوم پسر يزيد، متمايل به اهل بيت شده، بر عليه روش پدر قيام مي كند. تمام موارد فوق و غير آنها، نشان از اين دارد كه حرف اصلي را در تربيت ها و انتخاب رفتار و اعمال و اراده خود انسان مي زند، نه خانواده و محيط، هر چند آن دو نقش بسزايي دارند، به اصطلاح علمي خانواده و محيط شرط و زمينه ساز تربيت صحيح است نه «علت تامه» و سبب اصلي.
www.porseman.org