پرسش :
ديدگاه امام على (عليه السلام) نسبت به وحدت امت اسلام چگونه است؟
پاسخ :
وحدت و يكپارچگى امت اسلام نزد امير مؤمنان(عليه السلام) از جايگاه و اهميت ويژه اى برخوردار است و اهتمام آن حضرت در حفظ يكپارچگى مسلمانان بر كسى پوشيده نيست.
على(عليه السلام) را بى گمان مى توان بزرگ ترين منادى وحدت امت رسول الله(صلى الله عليه وآله) ناميد و پژواك وحدت خواهى را از كلام و رفتار او شنيد.
آن حضرت در تبيين جايگاه ارزشى و اهميت فوق العاده وحدت و نقش مخرّب تفرقه و جدايى، خطاب به مردم كوفه مى فرمايد: «آگاه باشيد كه شما اكنون دست از رشته اطاعت كشيديد و با زنده كردن ارزش هاى جاهليت، دژ محكم الهى را در هم شكستيد، در حالى كه خداوند بر امت اسلامى با وحدت و برادرى منت گذارده بود تا در سايه آن زندگى كنند; نعمتى بود كه هيچ ارزشى را همانند آن نمى توان تصور كرد...».[1]
آن حضرت اعتقاد به خداى سبحان و تمسك به كتاب، شريعت و پيامبر واحد را محور گردهمايى مسلمانان و عروة الوثقاى آنان مى داند، و اجراى صحيح قوانين شريعت و پيروى از رهبرى را عامل تداوم و بقاى آن مى شمرد، و سرپيچى و تمرد از دستورات رهبرى را عامل تضعيف و متلاشى شدن آن معرفى مى كند.[2]
آن حضرت در يكى از خطبه هاى خود مى فرمايد: «پيروزى و شكست اسلام، به فراوانى و كمى طرفداران آن نبود. اسلام، دين خداست و هموست كه آن را پيروز ساخت... .
جايگاه رهبر، چونان ريسمانى محكم است كه مهره ها را متحد ساخته، به هم پيوند مى دهد. اگر اين رشته از هم بگسلد، مهره ها پراكنده و هر كدام به سويى افكنده خواهند شد... . عرب امروز، گرچه از نظر مقدار اندكند، اما به نعمت اسلام فراوان اند و با اتحاد و هماهنگى عزيز و قدرتمند مى باشند».[3]
وحدت طلبى، در سيره عملى و رفتار آن حضرت نيز به راحتى مشاهده مى شود; چنان كه در مقابل حق به غارت رفته ى خويش 25 سال سكوت كرد و با آن كه خار در چشم و استخوان در گلو خانه نشين شده بود، از هيچ تلاشى براى اتحاد مسلمانان دريغ نورزيد. امام على(عليه السلام) آن زمان كه سستى مسلمانان را در جنگ با مرتدان مشاهده كرد، با خليفه اول بيعت نمود.
شاهد اين مطلب، گفتار عثمان خطاب به امام(عليه السلام) است كه گفت: «اگر تو بيعت نكنى، مسلمانان متفرق شده و كسى به دستور خليفه براى جنگ با مرتدان نخواهد رفت».[4]
آن حضرت در جواب نامه ابوموسى اشعرى درباره حكميت مى نويسد: «پس بدان در امت اسلام هيچ كس وجود ندارد كه به وحدت امت محمد(صلى الله عليه وآله) و به انس گرفتن آنان به يكديگر از من دلسوزتر باشد. من در اين كار پاداش نيك و سرانجام شايسته را از خدا مى طلبم و به آنچه پيمان بسته ام وفادارم».[5]
كوتاه سخن آن كه على(عليه السلام) بزرگ ترين منادى وحدت امت اسلامى بوده است كه در راه تحقق و تداوم وحدت از هيچ تلاشى دريغ نورزيده است.
پی نوشتها:
[1]. نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتى، خطبه 192.
[2]. همان، خطبه 18.
[3]. همان، خطبه 146.
[4]. ر.ك: امام على و زمامداران، على محمد ميرجليلى، ص 79، (انتشارات وثوق). به نقل از انساب الاشراف، بلاذرى، ج 1، ص 587، (نشر دارالمعارف، مصر).
[5]. نهج البلاغه، نامه 78.
www.mazaheb.ir
وحدت و يكپارچگى امت اسلام نزد امير مؤمنان(عليه السلام) از جايگاه و اهميت ويژه اى برخوردار است و اهتمام آن حضرت در حفظ يكپارچگى مسلمانان بر كسى پوشيده نيست.
على(عليه السلام) را بى گمان مى توان بزرگ ترين منادى وحدت امت رسول الله(صلى الله عليه وآله) ناميد و پژواك وحدت خواهى را از كلام و رفتار او شنيد.
آن حضرت در تبيين جايگاه ارزشى و اهميت فوق العاده وحدت و نقش مخرّب تفرقه و جدايى، خطاب به مردم كوفه مى فرمايد: «آگاه باشيد كه شما اكنون دست از رشته اطاعت كشيديد و با زنده كردن ارزش هاى جاهليت، دژ محكم الهى را در هم شكستيد، در حالى كه خداوند بر امت اسلامى با وحدت و برادرى منت گذارده بود تا در سايه آن زندگى كنند; نعمتى بود كه هيچ ارزشى را همانند آن نمى توان تصور كرد...».[1]
آن حضرت اعتقاد به خداى سبحان و تمسك به كتاب، شريعت و پيامبر واحد را محور گردهمايى مسلمانان و عروة الوثقاى آنان مى داند، و اجراى صحيح قوانين شريعت و پيروى از رهبرى را عامل تداوم و بقاى آن مى شمرد، و سرپيچى و تمرد از دستورات رهبرى را عامل تضعيف و متلاشى شدن آن معرفى مى كند.[2]
آن حضرت در يكى از خطبه هاى خود مى فرمايد: «پيروزى و شكست اسلام، به فراوانى و كمى طرفداران آن نبود. اسلام، دين خداست و هموست كه آن را پيروز ساخت... .
جايگاه رهبر، چونان ريسمانى محكم است كه مهره ها را متحد ساخته، به هم پيوند مى دهد. اگر اين رشته از هم بگسلد، مهره ها پراكنده و هر كدام به سويى افكنده خواهند شد... . عرب امروز، گرچه از نظر مقدار اندكند، اما به نعمت اسلام فراوان اند و با اتحاد و هماهنگى عزيز و قدرتمند مى باشند».[3]
وحدت طلبى، در سيره عملى و رفتار آن حضرت نيز به راحتى مشاهده مى شود; چنان كه در مقابل حق به غارت رفته ى خويش 25 سال سكوت كرد و با آن كه خار در چشم و استخوان در گلو خانه نشين شده بود، از هيچ تلاشى براى اتحاد مسلمانان دريغ نورزيد. امام على(عليه السلام) آن زمان كه سستى مسلمانان را در جنگ با مرتدان مشاهده كرد، با خليفه اول بيعت نمود.
شاهد اين مطلب، گفتار عثمان خطاب به امام(عليه السلام) است كه گفت: «اگر تو بيعت نكنى، مسلمانان متفرق شده و كسى به دستور خليفه براى جنگ با مرتدان نخواهد رفت».[4]
آن حضرت در جواب نامه ابوموسى اشعرى درباره حكميت مى نويسد: «پس بدان در امت اسلام هيچ كس وجود ندارد كه به وحدت امت محمد(صلى الله عليه وآله) و به انس گرفتن آنان به يكديگر از من دلسوزتر باشد. من در اين كار پاداش نيك و سرانجام شايسته را از خدا مى طلبم و به آنچه پيمان بسته ام وفادارم».[5]
كوتاه سخن آن كه على(عليه السلام) بزرگ ترين منادى وحدت امت اسلامى بوده است كه در راه تحقق و تداوم وحدت از هيچ تلاشى دريغ نورزيده است.
پی نوشتها:
[1]. نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتى، خطبه 192.
[2]. همان، خطبه 18.
[3]. همان، خطبه 146.
[4]. ر.ك: امام على و زمامداران، على محمد ميرجليلى، ص 79، (انتشارات وثوق). به نقل از انساب الاشراف، بلاذرى، ج 1، ص 587، (نشر دارالمعارف، مصر).
[5]. نهج البلاغه، نامه 78.
www.mazaheb.ir