پرسش :
آيا صحيح است كه يك فرد همه جور فردي را دوست داشته باشد و نسبت هيچ كس احساس نفرت نكند ؟ توضيح دهيد بهترين روش برخورد با انسانها چيست؟
پاسخ :
انسان موجودى اجتماعى است و نيازمند است با ديگر همنوعان خود معاشرت داشته باشد. لازمه اصلى معاشرت و ارتباط با ديگران داشتن احساس دوستى و محبت به آنان است. بسيارى از افراد دوست دارند در ارتباط با همنوعان خويش زندگى موفقى داشته باشند. ولى به جهت ناآگاهى از چگونگى معاشرت و آداب آن و نيز رعايت نكردن آن آداب، توانايى برقرارى روابط مناسب و اسلامى را از دست مىدهند و به ناچار منزوى مىشوند. ما در اين جا خطوط كلى آداب معاشرت را براى شما بازگو مىكنيم تا بر اساس آن رفتار خود را با ديگران تنظيم نماييد.
1ـ از نظر اسلام و اولياء الهى يك انسان واقعى كسى است كه نسبت به همه انسانها، بلكه نسبت به همه موجودات عالم خيرخواه و با محبت باشد و اگر توان داشته باشد به آنان خدمت كند.
2ـ دوستى و محبت به ديگران هميشه به معناى يارى كردن مستقيم آنان نيست. چه بسا شخص گناهكارى كه محبّت كردن به او در قالب مانع شدن او از ارتكاب گناه است. هر چند او از اين كار ناراحت شود. اما اگر دوستى ما با افراد بد باعث تشويق آنها به كارهاى خلاف شود، معلوم مىشود كه به آنها محبت نكردهايم، بلكه به آنها ضرر زدهايم. هر چند آنها از ما راضى باشند.
3ـ گاهى بعضى افراد از دوستى و محبت انسان برداشت درستى ندارند و از صافى و يكرنگى او سوء استفاده مىكنند. در اين موارد نيز بايد شكل دوستى را عوض كرد. در روايتى آمده است تا جايى به ديگران خدمت كنيد كه قدر شما را بدانند، ولى اگر احساس كرديد آنها مىخواند بر شما تكبر ورزند و شما را تحقير كنند به آنان خدمت نكنيد تا از كارهايشان دست بردارند. يا در روايت ديگرى آمده كه با متكبر رفتار تكبرآميز داشته باشيد. بنابر اين خدمت و محبت به اين دو گروه از دوستان نيز لازم است. ولى شكل آن فرق مىكند. يعنى بايد به آنها بىاعتنائى كرد تا متوجه اشتباهشان شوند.
4ـ دوستى و محبت به ديگران نبايد به وسيله اذيت و آزار افراد ديگر باشد. چه بسا افرادى كه براى كمك به فردى، حق ديگر افراد را پايمال مىكنند و يا گناهى مرتكب مىشوند.
در پايان باز هم توجه شما را به اين نكته جلب مي نماييم كه در عين ارتباط با مردم و دوستان و اقوام مواظب باشيد تحت تأثير محيط و افكار نادرست و عملكردهاي غلط و غير منطبق بر موازين شرعي و اخلاقي قرار نگيريد و تا جايي با محيط و اجتماع همراه و هماهنگ باشد كه منافاتي با اصول و موازين نداشته باشد مثلا با دوستان مي توان رفيق و دوست بود ولي بايد مراقب بود اعمال آنها و جو حاكم بر خوابگاه و اطاق اگر بر خلاف احكام شرع و دستورات اسلامي بود، ما را با آنها همرنگ و هماهنگ نسازد و در اين فضا، موقعيت و باورها و اصول و ارزش هاي خود را به دست فراموشي نسپاريم.
و نيز در رابطه با اقوام و خويشان بايد با آنها مرتبط و صميمي بود ولي اين بدين معنا نيست كه در همه برنامه ها با آنها همراه و همگام و موافق بود. مثلا در همه مجالس آنها كه احتمالا با گناه و اعمال خلاف شرع همراه است شركت نمود، پس مي توان با مردم و اجتماع ارتباط داشت ولي ارتباط كنترل شده و در چارچوب موازين و احكام شرعي.
www.morsalat.com
انسان موجودى اجتماعى است و نيازمند است با ديگر همنوعان خود معاشرت داشته باشد. لازمه اصلى معاشرت و ارتباط با ديگران داشتن احساس دوستى و محبت به آنان است. بسيارى از افراد دوست دارند در ارتباط با همنوعان خويش زندگى موفقى داشته باشند. ولى به جهت ناآگاهى از چگونگى معاشرت و آداب آن و نيز رعايت نكردن آن آداب، توانايى برقرارى روابط مناسب و اسلامى را از دست مىدهند و به ناچار منزوى مىشوند. ما در اين جا خطوط كلى آداب معاشرت را براى شما بازگو مىكنيم تا بر اساس آن رفتار خود را با ديگران تنظيم نماييد.
1ـ از نظر اسلام و اولياء الهى يك انسان واقعى كسى است كه نسبت به همه انسانها، بلكه نسبت به همه موجودات عالم خيرخواه و با محبت باشد و اگر توان داشته باشد به آنان خدمت كند.
2ـ دوستى و محبت به ديگران هميشه به معناى يارى كردن مستقيم آنان نيست. چه بسا شخص گناهكارى كه محبّت كردن به او در قالب مانع شدن او از ارتكاب گناه است. هر چند او از اين كار ناراحت شود. اما اگر دوستى ما با افراد بد باعث تشويق آنها به كارهاى خلاف شود، معلوم مىشود كه به آنها محبت نكردهايم، بلكه به آنها ضرر زدهايم. هر چند آنها از ما راضى باشند.
3ـ گاهى بعضى افراد از دوستى و محبت انسان برداشت درستى ندارند و از صافى و يكرنگى او سوء استفاده مىكنند. در اين موارد نيز بايد شكل دوستى را عوض كرد. در روايتى آمده است تا جايى به ديگران خدمت كنيد كه قدر شما را بدانند، ولى اگر احساس كرديد آنها مىخواند بر شما تكبر ورزند و شما را تحقير كنند به آنان خدمت نكنيد تا از كارهايشان دست بردارند. يا در روايت ديگرى آمده كه با متكبر رفتار تكبرآميز داشته باشيد. بنابر اين خدمت و محبت به اين دو گروه از دوستان نيز لازم است. ولى شكل آن فرق مىكند. يعنى بايد به آنها بىاعتنائى كرد تا متوجه اشتباهشان شوند.
4ـ دوستى و محبت به ديگران نبايد به وسيله اذيت و آزار افراد ديگر باشد. چه بسا افرادى كه براى كمك به فردى، حق ديگر افراد را پايمال مىكنند و يا گناهى مرتكب مىشوند.
در پايان باز هم توجه شما را به اين نكته جلب مي نماييم كه در عين ارتباط با مردم و دوستان و اقوام مواظب باشيد تحت تأثير محيط و افكار نادرست و عملكردهاي غلط و غير منطبق بر موازين شرعي و اخلاقي قرار نگيريد و تا جايي با محيط و اجتماع همراه و هماهنگ باشد كه منافاتي با اصول و موازين نداشته باشد مثلا با دوستان مي توان رفيق و دوست بود ولي بايد مراقب بود اعمال آنها و جو حاكم بر خوابگاه و اطاق اگر بر خلاف احكام شرع و دستورات اسلامي بود، ما را با آنها همرنگ و هماهنگ نسازد و در اين فضا، موقعيت و باورها و اصول و ارزش هاي خود را به دست فراموشي نسپاريم.
و نيز در رابطه با اقوام و خويشان بايد با آنها مرتبط و صميمي بود ولي اين بدين معنا نيست كه در همه برنامه ها با آنها همراه و همگام و موافق بود. مثلا در همه مجالس آنها كه احتمالا با گناه و اعمال خلاف شرع همراه است شركت نمود، پس مي توان با مردم و اجتماع ارتباط داشت ولي ارتباط كنترل شده و در چارچوب موازين و احكام شرعي.
www.morsalat.com