پرسش :
آيا مي شود بدون استاد دستوراتي را كه موجب تقرب به خدا مي شود را خود شخص انجام دهد و به قرب الهي رسيد و مراحل سير سلوك را طي نمود و چگونه مي توانيم يك استاد داشته باشيم؟
پاسخ :
نقش استاد در تهذيب نفس و سير و سلوك، بسيار تعيين كننده است و عارفان تأكيد فراوانى؛ بر آن كردهاند. بدون داشتن استاد، قدم نهادن در مسير سلوك، مىتواند آفتهايى براى انسان داشته باشد كه گاهى جبرانناپذير است. مانند وارد آوردن فشار بيش از حد بر خود و خروج از تعادل روحى و روانى بر اثر رياضتهاى شديد و غلبه اوهام بر ذهن انسان يا گرفتار شدن در دام كبر و عجب و يا عدم تشخيص القائات شيطانى از الهامات غيبى و آفات و مفاسد ديگر كه هر يك از آنها، براى سقوط معنوى انسان كافى است.
البته در سير و سلوك، كار اصلى را خود سالك انجام مىدهد؛ اما استاد، نقش يك راهنماى با تجربهاى است را دارد كه از اين راه آگاهى دارد و از خطرات و خصوصيات آن مطلع است و وسيله حركت را به خوبى مىشناسد و آن را در اختيار سالك قرار مىدهد. گاهى انسان سالك، نيازمند ذكر خاصى است تا حالت ومقام معنوى خاصى در او ايجاد شود كه استاد آن را تشخيص مىدهد. همچنين مراقبتهايى كه سالك بايد انجام دهد - كه داراى مراتب مختلف است - تشخيص آن با استاد است. اگر مراقبه سالك بيش از توان روحى و معنوى او باشد، نمىتواند دوام بياورد و از ادامه راه منصرف خواهد شد. فوايد وجود استاد، فراوان است و به همين اندازه اكتفا مىشود.
البته اين بدين معنا نيست كه انسان بدون استاد، نمىتواند به سعادت برسد؛ بلكه عمل به دستوراتى كه به صورت كلى و عمومى در قرآن كريم و روايات آمده است و عمل خالصانه، تقوا داشتن، پاك بودن وظيفه خود را به نحو شايسته انجام دادن، احترام به والدين و... همگى زمينهساز سعادت انسان مىباشند و كم نبودهاند بندگانى كه از اين راهها به قرب الهى رسيده و شايسته لطف ويژه خداوند گشتهاند.
دسترسى به استاد سير و سلوك از طريق كسانى ميسّر است كه در اين راه گام برداشتهاند و اساتيد اين راه را مىشناسند. اما نكته مهم در اين رابطه، اين است كه كسانى كه به اسم ارشاد و هدايت و داشتن منصب استادى در راه معنويت، جوانان را فريب داده و آنان را از مسير حق منحرف كردهاند؛ در طول تاريخ اندك نبودهاند. كسانى كه خود بويى از حقيقت و بندگى خداوند نبردهاند و قدمى در اين راه برنداشتهاند و با كتاب و سنت آشنايى ندارند و تنها به قصد منافع دنيوى و كسب شهرت و دكان باز كردن خود را استاد راه معرفى كرده و دلهاى پاك و با صفا و خداجوى جوانانى را كه به دنبال نداى فطرت خدايى در جست و جوى حقيقت مىباشند، منحرف نمودهاند. بنابراين نمىتوان به سادگى و بدون تحقيق كافى و اطمينان به كسى سرسپرد و او را به عنوان استاد انتخاب نمود.
پس در سير و سلوك، ملازمت به دستورات شرع مقدس، اساس كار مىباشد و نياز به استاد را جبران مىكند. از آيه شريفه سوره «عنكبوت» استفاده مىشود كه: هر كس در راه رسيدن به رضايت و خشنودى الهى تلاش كند، خداوند او را به راههاى خود هدايت مىنمايد:
«والذين جاهدوا فينا لنهدينهم سبلنا ان الله لمع المحسنين»؛ «و كسانى كه در راه ما مجاهده كنند، ما به سوى راههاى خود هدايتشان مىكنيم و خدا همواره با نيكوكاران است».
اينكه مىفرمايد بعد از مجاهده و تلاش، مؤمن مشمول هدايت الهى مىشود، اشاره به اين است كه خداوند اسباب و وسايل هدايت و به عبارتى سير در طريق صراط مستقيم را برايش فراهم مىسازد.
وقتى از آيت الله بهجت پرسيده شد؛ استادى به ما معرفى كنيد؛ فرمودند: «به هر آنچه مىدانيد صحيح است عمل كنيد، اگر ديديد در سيرتان وقفهاى رخ داده است، بدانيد از دانستههاى خود عدول نمودهايد»
در هر حال اگر استاد حضوري يافت نشد با مكالمه يا مكاتبه بايد از اهل فن استفاده نمود و اگر اين هم ممكن نيست بايد از كتاب هاي مربوط بهره جست. براي آگاهي بيشتر ر.ك: جعفري، محمد تقي، عرفان اسلامي، نشر آثار علامه جعفري، چاپ 1378 طباطبايي، محمد حسين، طريق عرفان، نشر بخشايش محمود حقيقي، كريم، آداب و مراحل سلوك الهي، انتشارات فلاح
www.morsalat.com
نقش استاد در تهذيب نفس و سير و سلوك، بسيار تعيين كننده است و عارفان تأكيد فراوانى؛ بر آن كردهاند. بدون داشتن استاد، قدم نهادن در مسير سلوك، مىتواند آفتهايى براى انسان داشته باشد كه گاهى جبرانناپذير است. مانند وارد آوردن فشار بيش از حد بر خود و خروج از تعادل روحى و روانى بر اثر رياضتهاى شديد و غلبه اوهام بر ذهن انسان يا گرفتار شدن در دام كبر و عجب و يا عدم تشخيص القائات شيطانى از الهامات غيبى و آفات و مفاسد ديگر كه هر يك از آنها، براى سقوط معنوى انسان كافى است.
البته در سير و سلوك، كار اصلى را خود سالك انجام مىدهد؛ اما استاد، نقش يك راهنماى با تجربهاى است را دارد كه از اين راه آگاهى دارد و از خطرات و خصوصيات آن مطلع است و وسيله حركت را به خوبى مىشناسد و آن را در اختيار سالك قرار مىدهد. گاهى انسان سالك، نيازمند ذكر خاصى است تا حالت ومقام معنوى خاصى در او ايجاد شود كه استاد آن را تشخيص مىدهد. همچنين مراقبتهايى كه سالك بايد انجام دهد - كه داراى مراتب مختلف است - تشخيص آن با استاد است. اگر مراقبه سالك بيش از توان روحى و معنوى او باشد، نمىتواند دوام بياورد و از ادامه راه منصرف خواهد شد. فوايد وجود استاد، فراوان است و به همين اندازه اكتفا مىشود.
البته اين بدين معنا نيست كه انسان بدون استاد، نمىتواند به سعادت برسد؛ بلكه عمل به دستوراتى كه به صورت كلى و عمومى در قرآن كريم و روايات آمده است و عمل خالصانه، تقوا داشتن، پاك بودن وظيفه خود را به نحو شايسته انجام دادن، احترام به والدين و... همگى زمينهساز سعادت انسان مىباشند و كم نبودهاند بندگانى كه از اين راهها به قرب الهى رسيده و شايسته لطف ويژه خداوند گشتهاند.
دسترسى به استاد سير و سلوك از طريق كسانى ميسّر است كه در اين راه گام برداشتهاند و اساتيد اين راه را مىشناسند. اما نكته مهم در اين رابطه، اين است كه كسانى كه به اسم ارشاد و هدايت و داشتن منصب استادى در راه معنويت، جوانان را فريب داده و آنان را از مسير حق منحرف كردهاند؛ در طول تاريخ اندك نبودهاند. كسانى كه خود بويى از حقيقت و بندگى خداوند نبردهاند و قدمى در اين راه برنداشتهاند و با كتاب و سنت آشنايى ندارند و تنها به قصد منافع دنيوى و كسب شهرت و دكان باز كردن خود را استاد راه معرفى كرده و دلهاى پاك و با صفا و خداجوى جوانانى را كه به دنبال نداى فطرت خدايى در جست و جوى حقيقت مىباشند، منحرف نمودهاند. بنابراين نمىتوان به سادگى و بدون تحقيق كافى و اطمينان به كسى سرسپرد و او را به عنوان استاد انتخاب نمود.
پس در سير و سلوك، ملازمت به دستورات شرع مقدس، اساس كار مىباشد و نياز به استاد را جبران مىكند. از آيه شريفه سوره «عنكبوت» استفاده مىشود كه: هر كس در راه رسيدن به رضايت و خشنودى الهى تلاش كند، خداوند او را به راههاى خود هدايت مىنمايد:
«والذين جاهدوا فينا لنهدينهم سبلنا ان الله لمع المحسنين»؛ «و كسانى كه در راه ما مجاهده كنند، ما به سوى راههاى خود هدايتشان مىكنيم و خدا همواره با نيكوكاران است».
اينكه مىفرمايد بعد از مجاهده و تلاش، مؤمن مشمول هدايت الهى مىشود، اشاره به اين است كه خداوند اسباب و وسايل هدايت و به عبارتى سير در طريق صراط مستقيم را برايش فراهم مىسازد.
وقتى از آيت الله بهجت پرسيده شد؛ استادى به ما معرفى كنيد؛ فرمودند: «به هر آنچه مىدانيد صحيح است عمل كنيد، اگر ديديد در سيرتان وقفهاى رخ داده است، بدانيد از دانستههاى خود عدول نمودهايد»
در هر حال اگر استاد حضوري يافت نشد با مكالمه يا مكاتبه بايد از اهل فن استفاده نمود و اگر اين هم ممكن نيست بايد از كتاب هاي مربوط بهره جست. براي آگاهي بيشتر ر.ك: جعفري، محمد تقي، عرفان اسلامي، نشر آثار علامه جعفري، چاپ 1378 طباطبايي، محمد حسين، طريق عرفان، نشر بخشايش محمود حقيقي، كريم، آداب و مراحل سلوك الهي، انتشارات فلاح
www.morsalat.com