پرسش :
بعضى مى گویند اگر انسانها خوب باشند و یک نظام اخلاقى در جامعه حاکم باشد همان نتایج را منتج مى شود که از نتیجه دستورات انبیاء حاصل مى گردد. لطفا این مطلب را توضیح دهید.
پاسخ :
انسان به موجب غریزه خود خواهى، همیشه طالب نفع خویش است این است که مى بینیم قدرتمندان و صاحبان زور و قوه همواره بر ضعیفان ستم نموده و حقوق آنها را پایمال مى کنند و از هیچ جنایتى خوددارى نمى نمایند، بنابراین تنها یک نظام اخلاقى نمى تواند جامعه را به عدالت در تمام شؤون زندگى سوق دهد، زیرا براى جلوگیرى از سرکشیها قانون لازم است و قانونگزار باید به صلاح و فساد جامعه کاملا آگاه باشد و داراى دیدى وسیع و همه جانبه باشد قانون را فقط براى اصلاح جامعه وضع مى کنند حدود معلومات و دید آنها کاملا محدود است و گسترش ندارد این است که مى بینیم نخست قانونى وضع مى کنند و بعد به اشکالى برخورد مى کنند و تبصره ها به آن مى زنند و سرانجام آن را لغو و قانون دیگرى به جاى آن وضع مى کنند، اما قانون انبیاء این طور نیست زیرا قوانین و دستورات پیامبران الهى همه از طرف خداوند متعال وضع شده است خدایى که دانشش همه ى عالم را فراگرفته و هیچ ذره یى از علم غیر محدود وى پوشیده نیست خداوندى که گذشته و حال و آینده براى او مطرح نیست و به آینده هایى بسیار دور همانگونه آگاهى کامل دارد که از حال با خبر است او بى نیاز مطلق است و احتیاج از هیچ رو در ذات مقدسش راه ندارد و چون انسانها را او بوجود آورده و آفریده است به احتیاجات و مصالح و مفاسد آنها کاملا آگاه است چنین خدایى مى بایست قانون جامعه ها را وضع کند و توسط رسولانش به آنان ابلاغ کند. وگرنه انسانها هرگز نمى توانند قانونى جامع و کامل که جوابگوى خواسته هاى جوامع باشد وضع و تدوین نمایند.
به طور خلاصه، غیر از جامعیّت حکم وحى که مشکلات محدودیت بشرى را ندارد جامعه انسانى نیازمند پشتوانه براى اجراى قانون است. در صورت واگذارى به انسان، تجاوز طبیعى است و در صورت روى آوردن به زور ارزش و کرامت انسانى نادیده گرفته شده. پس قانون و نظام اخلاقى بدون ایمان مثل اسکناس بى پشتوانه است. بهترین راه قانون الى است که انبیاء((علیهم السلام)) آورده اند که هم جامع است و هم از پشتوانه اجرایى یعنى ایمان و حکومت برخوردار است.
eporsesh.com
انسان به موجب غریزه خود خواهى، همیشه طالب نفع خویش است این است که مى بینیم قدرتمندان و صاحبان زور و قوه همواره بر ضعیفان ستم نموده و حقوق آنها را پایمال مى کنند و از هیچ جنایتى خوددارى نمى نمایند، بنابراین تنها یک نظام اخلاقى نمى تواند جامعه را به عدالت در تمام شؤون زندگى سوق دهد، زیرا براى جلوگیرى از سرکشیها قانون لازم است و قانونگزار باید به صلاح و فساد جامعه کاملا آگاه باشد و داراى دیدى وسیع و همه جانبه باشد قانون را فقط براى اصلاح جامعه وضع مى کنند حدود معلومات و دید آنها کاملا محدود است و گسترش ندارد این است که مى بینیم نخست قانونى وضع مى کنند و بعد به اشکالى برخورد مى کنند و تبصره ها به آن مى زنند و سرانجام آن را لغو و قانون دیگرى به جاى آن وضع مى کنند، اما قانون انبیاء این طور نیست زیرا قوانین و دستورات پیامبران الهى همه از طرف خداوند متعال وضع شده است خدایى که دانشش همه ى عالم را فراگرفته و هیچ ذره یى از علم غیر محدود وى پوشیده نیست خداوندى که گذشته و حال و آینده براى او مطرح نیست و به آینده هایى بسیار دور همانگونه آگاهى کامل دارد که از حال با خبر است او بى نیاز مطلق است و احتیاج از هیچ رو در ذات مقدسش راه ندارد و چون انسانها را او بوجود آورده و آفریده است به احتیاجات و مصالح و مفاسد آنها کاملا آگاه است چنین خدایى مى بایست قانون جامعه ها را وضع کند و توسط رسولانش به آنان ابلاغ کند. وگرنه انسانها هرگز نمى توانند قانونى جامع و کامل که جوابگوى خواسته هاى جوامع باشد وضع و تدوین نمایند.
به طور خلاصه، غیر از جامعیّت حکم وحى که مشکلات محدودیت بشرى را ندارد جامعه انسانى نیازمند پشتوانه براى اجراى قانون است. در صورت واگذارى به انسان، تجاوز طبیعى است و در صورت روى آوردن به زور ارزش و کرامت انسانى نادیده گرفته شده. پس قانون و نظام اخلاقى بدون ایمان مثل اسکناس بى پشتوانه است. بهترین راه قانون الى است که انبیاء((علیهم السلام)) آورده اند که هم جامع است و هم از پشتوانه اجرایى یعنى ایمان و حکومت برخوردار است.
eporsesh.com