پرسش :
نقش امام خمینى (رحمت الله علیه) در گسترش و تشدید جنگ تحمیلی چه بود؟
پاسخ :
امام راحل پس از فتح خرمشهر امید به پایان یافتن جنگ داشتند و اساسا بخشى از علت مخالفت اولیه ایشان با ادامه جنگ، به دلیل فقدان دور نماى روشن براى اتمام آن بود. به عبارت دیگر، امام بر این باور بودند که اگر ما نتوانیم پس از فتح خرمشهر جنگ را تمام کنیم، اتمام آن در یک زمان و شرایط دیگر دشوار خواهد بود. در عین حال پس از آنکه امام تصمیم به ادامه جنگ گرفتند و عملیات رمضان انجام شد، با توجه به روند تحولات جنگ، امام طى تحلیلى دربارهى سیاستهاى آمریکا علیه ایران در شروع جنگ و ادامه آن، بر این موضوع تأکید کردند که منطق آمریکا شکست عراق و ایران است و از پا در آوردن هر دو یا ایران، در هر صورت به نفع آمریکاست. این نظر امام نیز به روشنى نشان مىدهد تبدیل جنگ ایران و عراق به یک جنگ فرسایشى براى از پا در آوردن ایران یا ایران و عراق، نقطه ثقل سیاستهاى راهبردى آمریکا بوده است.
بر پایه این ملاحظات، در هر صورت امام باور داشتند که اکنون راهى جز ادامه جنگ و غلبه بر مشکلات و موانع آن وجود ندارد. بر همین اساس به دنبال تدابیر و راهحلهایى بودند که جمهورى اسلامى جنگ را با پیروزى پشت سر بگذارد.
مواضع راهبردى امام در این مرحله به شرح زیر قابل توضیح است:
1- تهاجم پىدرپى به دشمن، به منظور جلوگیرى از تجدید سازمان و تجدید قواى دشمن، مورد نظر و توصیه امام بود و بسیارى از تلاشهاى نظامى ایران به ویژه عملیاتهایى ایذایى و محدود، در چارچوب همین تدبیر صورت گرفت.
2- تأکید به مردم بر ضرورت تداوم پشتیبانى از جنگ با اختصاص کمک مردمى و دولت و حضور نیروهاى مردمى در جبهههاى جنگ براساس دیدگاه واجب کفایى، که معیار آن نظر فرماندهان نظامى تعیین شد.
3- امام سیاست خارجى را بر اساس ارتباط با همه کشورها، به جز آمریکا، اسرائیل، و افریقاى جنوبى، مورد تأکید قرار دادند که به سیاست خارجى درهاى باز در وزارت خارجه مشهور شد. هدف از این سیاست خروج جمهورى اسلامى ایران از انزواى بینالمللى و محدود کردن حوزه فعالیتهاى دیپلماتیک عراق و متقابلا گسترش فعالیت ایران در میدان دیپلماسى به موازات میدان جنگ بود .
4- اعلام سیاست «مقابله به مثل» در برابر حملات عراق به نفتکشها و کشتىهاى تجارى و تهدید به بستن تنگه هرمز، در صورتى که ایران نتواند به صدور نفت ادامه دهد. این سیاست پس از حضور آمریکا و ناتو در خلیج فارس ابعاد جدیدى به خود گرفت و مبناى مقابله با سیاستهاى آمریکا در خلیج فارس شد.
5-مقاومت در برابر جنگ شهرها به دلیل تعهد ایران نسبت به ملت عراق که با تشدید حملات عراق به شهرها به سیاست مقابله به مثل محدود و با اعلام هشدار به مردم عراق براى تخلیه شهرها، تغییر کرد.
6- تکمیل ساختار دفاعى کشور با ابلاغ حکم تشکیل سه نیرو در ساختار سپاه در شهریور سال 1364 و پیش از آن انتصاب حجت الاسلام هاشمى رفسنجانى به فرماندهى عالى جنگ .
7- تبیین مواضع اصولى ایران در برابر پیشنهادهاى صلح و آشکار سازى ماهیت بخشى از پیشنهادها که با هدف نادیده گرفتن حقوق ملت ایران و حفظ و احیاى صدام و رژیم عراق انجام مىگرفت. امام همچنین بر مفهوم »جنگ تا رفع فتنه« تأکید کردند.
منبع: جنگ ایران و عراق، پرسشها و پاسخها، فرهاد درویشی، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ
امام راحل پس از فتح خرمشهر امید به پایان یافتن جنگ داشتند و اساسا بخشى از علت مخالفت اولیه ایشان با ادامه جنگ، به دلیل فقدان دور نماى روشن براى اتمام آن بود. به عبارت دیگر، امام بر این باور بودند که اگر ما نتوانیم پس از فتح خرمشهر جنگ را تمام کنیم، اتمام آن در یک زمان و شرایط دیگر دشوار خواهد بود. در عین حال پس از آنکه امام تصمیم به ادامه جنگ گرفتند و عملیات رمضان انجام شد، با توجه به روند تحولات جنگ، امام طى تحلیلى دربارهى سیاستهاى آمریکا علیه ایران در شروع جنگ و ادامه آن، بر این موضوع تأکید کردند که منطق آمریکا شکست عراق و ایران است و از پا در آوردن هر دو یا ایران، در هر صورت به نفع آمریکاست. این نظر امام نیز به روشنى نشان مىدهد تبدیل جنگ ایران و عراق به یک جنگ فرسایشى براى از پا در آوردن ایران یا ایران و عراق، نقطه ثقل سیاستهاى راهبردى آمریکا بوده است.
بر پایه این ملاحظات، در هر صورت امام باور داشتند که اکنون راهى جز ادامه جنگ و غلبه بر مشکلات و موانع آن وجود ندارد. بر همین اساس به دنبال تدابیر و راهحلهایى بودند که جمهورى اسلامى جنگ را با پیروزى پشت سر بگذارد.
مواضع راهبردى امام در این مرحله به شرح زیر قابل توضیح است:
1- تهاجم پىدرپى به دشمن، به منظور جلوگیرى از تجدید سازمان و تجدید قواى دشمن، مورد نظر و توصیه امام بود و بسیارى از تلاشهاى نظامى ایران به ویژه عملیاتهایى ایذایى و محدود، در چارچوب همین تدبیر صورت گرفت.
2- تأکید به مردم بر ضرورت تداوم پشتیبانى از جنگ با اختصاص کمک مردمى و دولت و حضور نیروهاى مردمى در جبهههاى جنگ براساس دیدگاه واجب کفایى، که معیار آن نظر فرماندهان نظامى تعیین شد.
3- امام سیاست خارجى را بر اساس ارتباط با همه کشورها، به جز آمریکا، اسرائیل، و افریقاى جنوبى، مورد تأکید قرار دادند که به سیاست خارجى درهاى باز در وزارت خارجه مشهور شد. هدف از این سیاست خروج جمهورى اسلامى ایران از انزواى بینالمللى و محدود کردن حوزه فعالیتهاى دیپلماتیک عراق و متقابلا گسترش فعالیت ایران در میدان دیپلماسى به موازات میدان جنگ بود .
4- اعلام سیاست «مقابله به مثل» در برابر حملات عراق به نفتکشها و کشتىهاى تجارى و تهدید به بستن تنگه هرمز، در صورتى که ایران نتواند به صدور نفت ادامه دهد. این سیاست پس از حضور آمریکا و ناتو در خلیج فارس ابعاد جدیدى به خود گرفت و مبناى مقابله با سیاستهاى آمریکا در خلیج فارس شد.
5-مقاومت در برابر جنگ شهرها به دلیل تعهد ایران نسبت به ملت عراق که با تشدید حملات عراق به شهرها به سیاست مقابله به مثل محدود و با اعلام هشدار به مردم عراق براى تخلیه شهرها، تغییر کرد.
6- تکمیل ساختار دفاعى کشور با ابلاغ حکم تشکیل سه نیرو در ساختار سپاه در شهریور سال 1364 و پیش از آن انتصاب حجت الاسلام هاشمى رفسنجانى به فرماندهى عالى جنگ .
7- تبیین مواضع اصولى ایران در برابر پیشنهادهاى صلح و آشکار سازى ماهیت بخشى از پیشنهادها که با هدف نادیده گرفتن حقوق ملت ایران و حفظ و احیاى صدام و رژیم عراق انجام مىگرفت. امام همچنین بر مفهوم »جنگ تا رفع فتنه« تأکید کردند.
منبع: جنگ ایران و عراق، پرسشها و پاسخها، فرهاد درویشی، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ