پرسش :
آیا ارث در اسلام مانع فعالیت اقتصادى نیست؟
پاسخ :
یکى از مسائلى که در رژیم هاى اجتماعى، سیاسى و اقتصادى مطرح است، مسئله ارث است که آیا عادلانه است یا ظالمانه؟ در مقدمه باید بگویم که ارث در میان غربى ها تابع وصیّت و داخل در باب وصیّت است. در صورتى که مى دانیم ارث در اسلام، غیر از وصیّت است. وصیّت، حقّ مالک است و ارث، حکم فرضى الهى و خارج از اختیار مورّث. در غرب، یک شخص مى تواند تمام دارایى خود را به شخص دلخواه خود، حتى به سگ یا گربه عزیز خود به عنوان ارث منتقل کند، ولى در اسلام، این چنین آزادى وجود ندارد و ثروت خواه ناخواه به نسبت هاى معیّن، میان فرزندان، پدر، مادر و همسر تقسیم مى شود.
[برخى معتقدند که] ارث سبب مى شود که ورثه، مفت خوار و در نتیجه، از لحاظ تربیت، عاطل و باطل بمانند. این دلیل مبتنى بر این است که یگانه عامل و محرّک انسان به فعالیت، احتیاج و بیچارگى است. بشر را همیشه باید محتاج لقمه نان نگه داشت تا کار کند وگرنه بى کار و در نتیجه، فاسد و تنبل خواهد شد. حقیقت این است که فعال، لایق و کارآمد شدن [در مرحله اول] به مالکیت شخصى بستگى دارد و احساس اینکه محصول زحماتم براى خودم و به نام خودم است و [در مرحله بعد،] به تربیت صحیح و محیط سالم. بسیارند افرادى که محتاجند و فاسد الاخلاق و تنبل. [همچنین] بسیارند افرادى که متمکن هستند و فعال. بسیار اشتباه است که براى وادار کردن افراد به فعالیت، کارى کنیم که زندگانى از صفر شروع شود، نه از عدد.
این اشتباه از آنجا پیدا شده که در اجتماعات فاقد تعلیم و تربیت، دیده شده که غالبا ورّاث ثروتمندان، به سرعت بدبخت شده اند. خیال کرده اند [علت] این، اثر مالکیت بدون کار است، [ولى] ندانسته اند [که] اثر فقدان تعلیم و تربیت صحیح است. [به همین دلیل،] در جامعه هایى که آموزش و پرورش کافى دارند، چنین حوادثى کمتر رخ مى دهد.
منبع : علامه شهید مرتضی مطهری(ره)، ، نظرى به نظام اقتصادى اسلام، تهران، صدرا، 1379، چ 9، صص 162 ـ 196، 171، 173 و 174.
یکى از مسائلى که در رژیم هاى اجتماعى، سیاسى و اقتصادى مطرح است، مسئله ارث است که آیا عادلانه است یا ظالمانه؟ در مقدمه باید بگویم که ارث در میان غربى ها تابع وصیّت و داخل در باب وصیّت است. در صورتى که مى دانیم ارث در اسلام، غیر از وصیّت است. وصیّت، حقّ مالک است و ارث، حکم فرضى الهى و خارج از اختیار مورّث. در غرب، یک شخص مى تواند تمام دارایى خود را به شخص دلخواه خود، حتى به سگ یا گربه عزیز خود به عنوان ارث منتقل کند، ولى در اسلام، این چنین آزادى وجود ندارد و ثروت خواه ناخواه به نسبت هاى معیّن، میان فرزندان، پدر، مادر و همسر تقسیم مى شود.
[برخى معتقدند که] ارث سبب مى شود که ورثه، مفت خوار و در نتیجه، از لحاظ تربیت، عاطل و باطل بمانند. این دلیل مبتنى بر این است که یگانه عامل و محرّک انسان به فعالیت، احتیاج و بیچارگى است. بشر را همیشه باید محتاج لقمه نان نگه داشت تا کار کند وگرنه بى کار و در نتیجه، فاسد و تنبل خواهد شد. حقیقت این است که فعال، لایق و کارآمد شدن [در مرحله اول] به مالکیت شخصى بستگى دارد و احساس اینکه محصول زحماتم براى خودم و به نام خودم است و [در مرحله بعد،] به تربیت صحیح و محیط سالم. بسیارند افرادى که محتاجند و فاسد الاخلاق و تنبل. [همچنین] بسیارند افرادى که متمکن هستند و فعال. بسیار اشتباه است که براى وادار کردن افراد به فعالیت، کارى کنیم که زندگانى از صفر شروع شود، نه از عدد.
این اشتباه از آنجا پیدا شده که در اجتماعات فاقد تعلیم و تربیت، دیده شده که غالبا ورّاث ثروتمندان، به سرعت بدبخت شده اند. خیال کرده اند [علت] این، اثر مالکیت بدون کار است، [ولى] ندانسته اند [که] اثر فقدان تعلیم و تربیت صحیح است. [به همین دلیل،] در جامعه هایى که آموزش و پرورش کافى دارند، چنین حوادثى کمتر رخ مى دهد.
منبع : علامه شهید مرتضی مطهری(ره)، ، نظرى به نظام اقتصادى اسلام، تهران، صدرا، 1379، چ 9، صص 162 ـ 196، 171، 173 و 174.