شنبه، 22 مهر 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

آیا تکامل، همان پیشرفت و پیشرفت، همان تکامل است؟


پاسخ :
[تکامل و پیشرفت] با یکدیگر تفاوت دارند. شما موارد [کاربرد] را ببینید. ما درباره یک بیمارى مى گوییم این بیمارى در حال پیشرفت است، [هرگز] نمى گوییم در حال تکامل است. اگر سپاهى در سرزمینى بجنگد و قسمتى از سرزمین دشمن را تصرف کند، مى گوییم فلان لشکر در حال پیشرفت است، ولى نمى گوییم در حال تکامل است، چرا؟ براى اینکه در مفهوم تکامل، تعالى خوابیده است؛ یعنى تکامل، حرکت است، ولى حرکت رو به بالا و عمودى. تکامل، حرکت از سطحى به سطح بالاتر است، ولى پیشرفت در یک سطح افقى هم درست است. یک سپاهى که سرزمینى را اشغال کرده است، وقتى قسمت دیگرى را بر متصرفات خودش اضافه مى کند، مى گوییم پیشروى کرده است؛ یعنى در همان سطحى که بوده، مقدار دیگرى به قلمرو خودش افزوده است. پس وقتى که ما مى گوییم تکامل اجتماعى، در مفهومش، تعالى انسان از نظر اجتماعى است، نه صرف پیشرفت. اى بسا چیزها که براى انسان و جامعه انسانى پیشرفت باشد، ولى براى جامعه انسانى تکامل و تعالى شمرده نشود. این را مى گویم براى اینکه معلوم شود که اگر بعضى از علما در اینکه بتوان نام بعضى از مسائل را تکامل گذاشت، تردید کرده اند، نظرشان خالى از نوعى دقت نیست. با اینکه نظر آنها را تأیید نمى کنیم، ولى آنها متوجه نوعى دقت شده اند. پس تکامل با پیشرفت و همچنین با توسعه تفاوت دارد. [توسعه و پیشرفت تقریبا یک مفهوم دارند].1 اکثر افرادى که از پیشرفت و تکامل و تغییر اوضاع زمان دم مى زنند، خیال مى کنند هر تغییرى که در اوضاع اجتماعى پیدا مى شود، خصوصا اگر از مغرب زمین سرچشمه گرفته باشد، باید به حساب تکامل و پیشرفت گذاشت و این از گمراه کننده ترین افکارى است که دامن گیر مردم امروز شده است.
به خیال این گروه، چون وسایل و ابزارهاى زندگى، روز به روز عوض مى شود و کامل تر، جاى ناقص تر را مى گیرد و چون علم و صنعت در حال پیشرفت است، پس تمام تغییراتى که در زندگى انسان ها پیدا مى شود، نوعى پیشرفت است و باید استقبال کرد، بلکه جبر زمان است و خواه ناخواه جاى خود را باز مى کند. در صورتى که نه همه تغییرات نتیجه مستقیم علم و صنعت است و نه ضرورت و جبرى در کار است. در همان حالى که علم پیشر[فت ]مى کند، طبیعت هوس باز و درنده خوى بشر هم بى کار نیست. علم و عقل، بشر را به سوى کمال پیش مى برد و طبیعت هوس باز و درنده خوى بشر سعى دارد، بشر را به سوى فساد و انحراف بکشاند.
طبیعت هوس باز و درنده خو همواره سعى دارد علم را به صورت ابزارى براى خود درآورد و در خدمت هوس هاى شهوانى و حیوانى خود بگمارد. زمان همان[گونه] که پیشروى و تکامل دارد، فساد و انحراف هم دارد. باید با پیشرفت زمان پیشروى کرد و با فساد و انحراف زمان هم باید مبارزه کرد. مصلح و مرتجع هر دو علیه زمان قیام مى کنند. با این تفاوت که مصلح، علیه انحراف زمان و مرتجع علیه پیشرفت زمان قیام مى کند. اگر زمان و تغییرات زمان را مقیاس کلى خوبى ها و بدى ها بدانیم، پس خود زمان و تغییرات آن را با چه مقیاسى اندازه گیرى مى کنیم؟ اگر همه چیز را باید با زمان تطبیق کنیم، خود زمان را با چه چیزى تطبیق دهیم؟ اگر بشر باید دست بسته در همه چیز، تابع زمان و تغییرات زمان باشد، پس نقش فعال و خلاق و سازنده اراده بشر کجا رفت؟
انسان که بر مرکب زمان سوار است و در حال حرکت است، نباید از هدایت و رهبرى این مرکب، آنى غفلت کند. آنان که [فقط] از تغییرات زمان دم مى زنند و از هدایت و رهبرى زمان غافلند، نقش فعال انسان را فراموش کرده اند و مانند اسب سوارى هستند که خود را در اختیار اسب قرار داده است.2
پی نوشتها:
1 .تکامل اجتماعى انسان، علامه شهید مرتضی مطهری(ره)، صص 12 و 13.
2 .نظام حقوق زن در اسلام، علامه شهید مرتضی مطهری(ره)، صص 109 ـ 111.
www.irc.ir


نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.