پرسش :
آیا ارزشهاى اخلاقى که در اقتصاد و مدیریت مطرح مىشود، صرفاً جنبه ذهنى و ایده آلى ندارد؟
پاسخ :
اگر ما نتوانستیم ارزشهاى اخلاقى را در عمل پیاده کنیم حاکى از ضعف ماست، نه ناشى از ذهنى بودن ارزشهاى اخلاقى. آدمى فقط در صورتى مىتواند به اهمیت این ارزشها پى ببرد که بتواند جامعه و مکتبى را خالى از ارزشها تصور کند، در آن صورت مىتواند بفهمد که ارزشها تا چه اندازه مؤثرند. امروزه در فاسدترین جوامع هم ارزشهاى اخلاقى، هر چند در مرتبهاى بسیار ضعیف، وجود دارند. بعد از انقلاب اسلامى، در جامعه ما یک سلسله ارزشهاى اسلامى ایجاد و تقویت شده بود که آثار بسیار عجیبى داشت. ایثارها و فداکارى هایى که در دوران انقلاب و جنگ محقق مىشد، پدیده هایى استثنایى به شمار مىآمدند، اما متأسفانه این ارزشها حفظ و تقویت نشد و این نقص ناشى از عوامل متفاوتى، از جمله ضعف مدیران، مرشدان و رهبران جامعه بود که نتوانستند به درستى از آن موقعیتها استفاده کنند و آن ارزشها را زنده نگه دارند و آن فداکارى ها نتایج عینى و خیره کننده همین ارزشها بودند! آثار شگفت آن ارزشها به حدى بود که بعضى از نمونه هاى آن براى خود این ملت هم تعجب آور بود. قبل از انقلاب و جنگ، بهترین نمونه فداکارى و ایثار براى ما حنظله غسیل الملائکه، جوان تازه دامادى بود که در رکاب رسول الله(صلى الله علیه وآله وسلم) به شهادت رسید، اما مردم ما با چشم خود صدها نفر بهتر از حنظله را مشاهده کردند که در شرایطى به مراتب سختتر از حنظله جنگیدند و جان فدا کردند. رفتار آنها بر همگان روشن کرد که ارزشهاى اسلامى، قابل استفاده است و کاربرد عملى دارد اما باید راه آن را پیدا کرد، باید دید که از چه راهى مىتوان ارزشها را زنده کرد و چگونه آنها را در عمل به کار گرفت. جریان ارزشها در «مدیریت» و «اقتصاد» از همین قرار است. بعد از پذیرش این موضوع که در مدیریت، یک سلسله ارزشهاى اخلاقى موجود است که نتیجه اقتصادى و انسانى بهترى دارد، نوبت به این مىرسد که چگونه افراد سازگار با ارزشها تربیت کنیم. براى انجام این کار، باید با صفات و ویژگیهاى روح انسان آشنا شویم که چگونه مىشود آدمى ارزشى را مىپذیرد و ارزشهایى را طرد مىکند.
بنابراین، نتایج عینى و قابل مشاهده ارزشها در همین جامعه اسلامى جایى را براى این تفکر که ارزشها صرفاً آرمانى و پندارىاند باقى نمىگذارد.
منبع:پیش نیازهای مدیریت اسلامی ، آیت الله محمدتقی مصباح ، قم : موسسه آموزشی امام خمینی 1367
اگر ما نتوانستیم ارزشهاى اخلاقى را در عمل پیاده کنیم حاکى از ضعف ماست، نه ناشى از ذهنى بودن ارزشهاى اخلاقى. آدمى فقط در صورتى مىتواند به اهمیت این ارزشها پى ببرد که بتواند جامعه و مکتبى را خالى از ارزشها تصور کند، در آن صورت مىتواند بفهمد که ارزشها تا چه اندازه مؤثرند. امروزه در فاسدترین جوامع هم ارزشهاى اخلاقى، هر چند در مرتبهاى بسیار ضعیف، وجود دارند. بعد از انقلاب اسلامى، در جامعه ما یک سلسله ارزشهاى اسلامى ایجاد و تقویت شده بود که آثار بسیار عجیبى داشت. ایثارها و فداکارى هایى که در دوران انقلاب و جنگ محقق مىشد، پدیده هایى استثنایى به شمار مىآمدند، اما متأسفانه این ارزشها حفظ و تقویت نشد و این نقص ناشى از عوامل متفاوتى، از جمله ضعف مدیران، مرشدان و رهبران جامعه بود که نتوانستند به درستى از آن موقعیتها استفاده کنند و آن ارزشها را زنده نگه دارند و آن فداکارى ها نتایج عینى و خیره کننده همین ارزشها بودند! آثار شگفت آن ارزشها به حدى بود که بعضى از نمونه هاى آن براى خود این ملت هم تعجب آور بود. قبل از انقلاب و جنگ، بهترین نمونه فداکارى و ایثار براى ما حنظله غسیل الملائکه، جوان تازه دامادى بود که در رکاب رسول الله(صلى الله علیه وآله وسلم) به شهادت رسید، اما مردم ما با چشم خود صدها نفر بهتر از حنظله را مشاهده کردند که در شرایطى به مراتب سختتر از حنظله جنگیدند و جان فدا کردند. رفتار آنها بر همگان روشن کرد که ارزشهاى اسلامى، قابل استفاده است و کاربرد عملى دارد اما باید راه آن را پیدا کرد، باید دید که از چه راهى مىتوان ارزشها را زنده کرد و چگونه آنها را در عمل به کار گرفت. جریان ارزشها در «مدیریت» و «اقتصاد» از همین قرار است. بعد از پذیرش این موضوع که در مدیریت، یک سلسله ارزشهاى اخلاقى موجود است که نتیجه اقتصادى و انسانى بهترى دارد، نوبت به این مىرسد که چگونه افراد سازگار با ارزشها تربیت کنیم. براى انجام این کار، باید با صفات و ویژگیهاى روح انسان آشنا شویم که چگونه مىشود آدمى ارزشى را مىپذیرد و ارزشهایى را طرد مىکند.
بنابراین، نتایج عینى و قابل مشاهده ارزشها در همین جامعه اسلامى جایى را براى این تفکر که ارزشها صرفاً آرمانى و پندارىاند باقى نمىگذارد.
منبع:پیش نیازهای مدیریت اسلامی ، آیت الله محمدتقی مصباح ، قم : موسسه آموزشی امام خمینی 1367