پرسش :
چه عواملی در پیروزی انقلاب اسلامی تاثیر گذار بودند؟
پاسخ :
برای درک علل پیروزی انقلاب اسلامی توجه به دو مسأله اساسی ضروری است:
الف) سابقه تاریخی مبارزات مردم ایران:
مردم ایران در طول سده اخیر مبارزات پیگیری بر ضد نظام سیاسی حاکم انجام داده، و اگر چه تجربه کافی در این زمینه کسب کردند، ولی در عمل با شکست های دردناکی روبرو شدند. نهضت مشروطیت که به هدف محدود کردن قدرت پادشاهان ایران انجام شد، و نهضت تنباکو و ملی شدن صنعت نفت که به منظور قطع دست اجانب و بیگانگان صورت گرفت، در نهایت منجر به کودتای آمریکایی ـ انگلیسی 28 مرداد 1332 و تثبیت رژیم دیکتاتوری شاه و نفود روز افزون بیگانگان در سرنوشت جامعه ایرانی گردید. تجربیات تاریخی مزبور ثابت کرد، مادام که حرکت بنیادین و اساسی صورت نپذیرد، باز هم این تجربه تلخ تکرار خواهد شد، و بقایای نظام استبدادی وابسته به استعمار به شیوه دیگری همة دست آوردهای حرکت مردم را هدر خواهد داد. بدین ترتیب گذشتهها عبرتی شد هم برای مردم و هم برای رهبری نهضت که باید با همة توان در راستای تحقق اهداف متعالیشان در پرتو تحقق حکومت اسلامی تلاش نمایند.
ب) حضور همزمان، هماهنگ و در حد کمال مطلوب سه رکن اصلی و مهم انقلاب،
به عبارتی ایدئولوژی غنی و پویای اسلامی، رهبری و حضور و حمایت مردم آگاه و فهیم ایران، از عوامل اصلی تحقق انقلاب اسلامی ایران بود.[1] پیوند ارکان اصلی انقلاب آنچنان عمیق به نظر میآید که تفکیک آنها امری است دشوار و به گفته شهید مطهری (ره) اگر امام(ره) عنوان پیشوائی مذهبی و اسلامی را نمیداشت و اگر مردم ایران در عمق روحشان یک نوع آشنایی و انس و الفتی با اسلام نداشتند و اگر عشقی که مردم ما با خاندان پیامبر دارند وجود نمیداشت، و اگر نبود که مردم حس کردند که این ندای پیامبر صلی الله علیه و آله و ندای حضرت علی علیه السلام و یا ندای امام حسین علیه السلام است که از دهان این مرد بیرون میآید، محال بود نهضت و انقلابی به این وسعت در مملکت ما به وجود آید.
رمز موفقیت رهبری انقلاب در این بود که مبارزه را در قالب مفاهیم اسلامی به پیش برد. ایشان با ظلم مبارزه کرد، ولی مبارزه با ظلم را با معیارهای اسلامی مطرح کرد[2] و در این مسیر از پیوند میان مردم و روحانیت استفاده نمود . به قول «گراهام» رابطه مردم با روحانیت و رهبری از استحکام فراوانی بهرهمند است . او مینویسد: «واقعیت امر این است که روحانیت (شیعه در ایران) در میان مردم زندگی نمود. و ارتباط بسیار نزدیکتری با آنها داشته و نتیجتاً از احساسات تودهها آگاهی بیشتری دارند مسجد جزء لاینفک زندگی مردم است و بازار مرکز زندگی عادی مردم. زمانی که روحانیت با سیاستهای دولت مخالفت کند، نظرات آنها دارای آن چنان مشروعیتی است که حتی در سختترین شرایط استبدادی مورد توجه مردم قرار میگیرد، و از طرف دیگر شبکه ارتباطی روحانیت و سیستم مسجد قدرت تماس با همة اقشار مردم را برای آنها فراهم میکند».[3]
در این میان، «امام خمینی به این علت رهبر بلامنازع و بلامعارض این نهضت شد که علاوه بر این که واقعاً شرایط و مزایای یک رهبر در فرد ایشان جمع بود، ایشان در مسیر فکری و روحی و نیازهای مردم ایران قرار داشت...»[4]
به بیان دیگر، درایت و تدبیر امام (ره) است که او را از دیگران ممتاز میسازد، چنانچه مقام معظم رهبری در توصیف حضرت امام راحل (ره) میگوید: «آنچه در زمامداران مختلف عالم، مایة امتیاز آنها میشد ـ تا آنجایی که من بررسی کردهام و به ذهنم رسیده ـ ما در امام مجتمع میدیدیم. او هم عاقل بود، هم دوراندیش بود، هم محتاط بود، هم دشمن شناس بود، هم به دوست اعتماد میکرد، هم ضربهای را که به دشمن وارد میکرد، ضربهی قاطع وارد میکرد. همه آن چیزهایی که برای یک انسان لازم است تا بتواند در جایگاه حساس و خطیری انجام وظیفه کند و خدا و وجدان خود را راضی کند، در این مرد جمع بود.»[5]
در کفایت و درایت رهبری، وحدت و اتفاق ملی، و اعتقاد استوار دینی مردم ایران همین بس که پیروزی انقلاب اسلامی در شرایطی تحقق پیدا کرد که اوضاع و احوال داخلی و بینالمللی از نظر نظامی ـ سیاسی نه تنها مساعد برای چنین حرکتی نبود بلکه تلاشهای زیادی هم برای سرکوب کردن آن به عمل آمد. البته این خواست الهی بود نه اراده بشری[6]، ارادهای که مردم متدین ایران را یکپارچه در حمایت از اسلام و امام بسیج کرد.[7]
از آنجایی که در میان این سه رکن رهبری مردم جهت پیروزی انقلاب نقش بسیار تأثیر گذار داشت لذا در اینجا به ابعاد شخصیتی حضرت امام می پردازیم. هر چند وجود با برکت ایشان با آن ویژگیها و رهبری خاص ایشان خود یکی از خصوصیات انقلاب اسلامی است، به گونهای که انقلاب اسلامی، بی نام خمینی، در هیچ جای جهان شناخته شده نیست[8]. برخی از مهمترین ویژگیهای شخصیتی حضرت امام(ره) عبارتند از: «ایمان به غیب، معنویت و اخلاق، تواضع، ساده زیستی، نظم، عمل به تکلیف، عشق به شهادت، قاطعیت، سازش ناپذیری، اعتقاد به نقش مردم در مبارزه و ارتباط مستقیم داشتن با آنان ، صراحت لهجه، همدردی با مردم، شناخت افراد، اوضاع و جریانات، اعتقاد به سیاست نه شرقی و نه غربی، توجه به محرومان، ارتباط با مسلمانان خارج از کشور و حساسیت داشتن در قبال سرنوشت جهان اسلام و امید به آینده».[9]
شهید مطهری (ره) در این زمینه بیان جالبی دارد: «تحلیل ماهیت انقلاب اسلامی از تحلیل رهبری انقلاب جدا نیست، و این مسأله در ارتباط با مسأله خودیابی ملت، مطرح میشود. باید پرسید که چه شد امام خمینی رهبر مطلق شد... بیشک از جان گذشتگی و مبارزه خستگی ناپذیر با ظلم و ظالم و دفاع سرسختانه از مظلوم و صداقت و صراحت و شجاعت و سازش ناپذیری این رهبر در انتخاب او به مقام رهبری نقش داشته است. اما مطلب اساسی چیز دیگری است و آن اینکه ندای امام خمینی از قلب فرهنگ و از اعمال تاریخ و از ژرفای روح این ملت برمیخاست. مردمی که در طول چهارده قرن حماسه محمد، علی، زهرا، حسین، زینب، سلمان، ابوذر و صدها هزار زن و مرد دیگر را شنیده بودند و این حماسهها با روحشان عجین شده بود. بار دیگر همان ندای آشنا را از حلقوم این مرد شنیدند، علی را و حسین را در چهره او دیدند و او را آئینه تمام نمای فرهنگ خود که تحقیر شده بود، تشخیص دادند.»[10]
بنابراین به طور کلّی میتوان گفت عوامل پیروزی حرکت عظیم اسلامی در ایران، عبارتند از: «رهبری قاطع، حضور تاثیر گذار مردم، و ایدئولوژی عالی اسلام» که در واقع ارکان انقلاب اسلامی را تشکیل میدهند.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. مؤسسه فرهنگی قدر و ولایت، ویژگیهای انقلاب اسلامی، تهران، 1380.
2. مرتضی مطهری، پیرامون انقلاب اسلامی، قم، انتشارات اسلامی، 1361.
پاورقی ها:
[1] . ر.ک. محمدی، منوچهر، تحلیلی بر انقلاب اسلامی، تهران، امیرکبیر، چاپ هشتم، 1378، ص 97 ـ 133.
[2] . مطهری، مرتضی، پیرامون انقلاب اسلامی، قم، انتشارات اسلامی، 1361، ص40.
[3] . Robert Craham, Iran: The Illusion of power, st. Martlins press, New york, 1980, p.218.
[4] . مطهری، پیشین، ص140، محمدی، منوچهر، پیشین، ص 107.
[5] . ویژگیهای انقلاب اسلامی، و راههای تداوم آن در آئینه نگاه مقام معظم رهبری، تهران، مؤسسه فرهنگی قدر ولایت، 1380، ص123.
[6] . موسوی خمینی، سید روح الله، صحیفه نور، ج22، ص192.
[7] . برای مطالعه نقش مردم ر.ک. محمدی، منوچهر، پیشین، ص100ـ108.
[8] . صحیفه نور، مقدمه، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی.
[9] . روحانی، سیدحمید، بررسی و تحلیلی از نهضت امام خمینی، تهران، افست، 1361، ج1، ص19 ـ 76.
[10] . مطهری، مرتضی، پیشین، ص93 ـ 94.
برای درک علل پیروزی انقلاب اسلامی توجه به دو مسأله اساسی ضروری است:
الف) سابقه تاریخی مبارزات مردم ایران:
مردم ایران در طول سده اخیر مبارزات پیگیری بر ضد نظام سیاسی حاکم انجام داده، و اگر چه تجربه کافی در این زمینه کسب کردند، ولی در عمل با شکست های دردناکی روبرو شدند. نهضت مشروطیت که به هدف محدود کردن قدرت پادشاهان ایران انجام شد، و نهضت تنباکو و ملی شدن صنعت نفت که به منظور قطع دست اجانب و بیگانگان صورت گرفت، در نهایت منجر به کودتای آمریکایی ـ انگلیسی 28 مرداد 1332 و تثبیت رژیم دیکتاتوری شاه و نفود روز افزون بیگانگان در سرنوشت جامعه ایرانی گردید. تجربیات تاریخی مزبور ثابت کرد، مادام که حرکت بنیادین و اساسی صورت نپذیرد، باز هم این تجربه تلخ تکرار خواهد شد، و بقایای نظام استبدادی وابسته به استعمار به شیوه دیگری همة دست آوردهای حرکت مردم را هدر خواهد داد. بدین ترتیب گذشتهها عبرتی شد هم برای مردم و هم برای رهبری نهضت که باید با همة توان در راستای تحقق اهداف متعالیشان در پرتو تحقق حکومت اسلامی تلاش نمایند.
ب) حضور همزمان، هماهنگ و در حد کمال مطلوب سه رکن اصلی و مهم انقلاب،
به عبارتی ایدئولوژی غنی و پویای اسلامی، رهبری و حضور و حمایت مردم آگاه و فهیم ایران، از عوامل اصلی تحقق انقلاب اسلامی ایران بود.[1] پیوند ارکان اصلی انقلاب آنچنان عمیق به نظر میآید که تفکیک آنها امری است دشوار و به گفته شهید مطهری (ره) اگر امام(ره) عنوان پیشوائی مذهبی و اسلامی را نمیداشت و اگر مردم ایران در عمق روحشان یک نوع آشنایی و انس و الفتی با اسلام نداشتند و اگر عشقی که مردم ما با خاندان پیامبر دارند وجود نمیداشت، و اگر نبود که مردم حس کردند که این ندای پیامبر صلی الله علیه و آله و ندای حضرت علی علیه السلام و یا ندای امام حسین علیه السلام است که از دهان این مرد بیرون میآید، محال بود نهضت و انقلابی به این وسعت در مملکت ما به وجود آید.
رمز موفقیت رهبری انقلاب در این بود که مبارزه را در قالب مفاهیم اسلامی به پیش برد. ایشان با ظلم مبارزه کرد، ولی مبارزه با ظلم را با معیارهای اسلامی مطرح کرد[2] و در این مسیر از پیوند میان مردم و روحانیت استفاده نمود . به قول «گراهام» رابطه مردم با روحانیت و رهبری از استحکام فراوانی بهرهمند است . او مینویسد: «واقعیت امر این است که روحانیت (شیعه در ایران) در میان مردم زندگی نمود. و ارتباط بسیار نزدیکتری با آنها داشته و نتیجتاً از احساسات تودهها آگاهی بیشتری دارند مسجد جزء لاینفک زندگی مردم است و بازار مرکز زندگی عادی مردم. زمانی که روحانیت با سیاستهای دولت مخالفت کند، نظرات آنها دارای آن چنان مشروعیتی است که حتی در سختترین شرایط استبدادی مورد توجه مردم قرار میگیرد، و از طرف دیگر شبکه ارتباطی روحانیت و سیستم مسجد قدرت تماس با همة اقشار مردم را برای آنها فراهم میکند».[3]
در این میان، «امام خمینی به این علت رهبر بلامنازع و بلامعارض این نهضت شد که علاوه بر این که واقعاً شرایط و مزایای یک رهبر در فرد ایشان جمع بود، ایشان در مسیر فکری و روحی و نیازهای مردم ایران قرار داشت...»[4]
به بیان دیگر، درایت و تدبیر امام (ره) است که او را از دیگران ممتاز میسازد، چنانچه مقام معظم رهبری در توصیف حضرت امام راحل (ره) میگوید: «آنچه در زمامداران مختلف عالم، مایة امتیاز آنها میشد ـ تا آنجایی که من بررسی کردهام و به ذهنم رسیده ـ ما در امام مجتمع میدیدیم. او هم عاقل بود، هم دوراندیش بود، هم محتاط بود، هم دشمن شناس بود، هم به دوست اعتماد میکرد، هم ضربهای را که به دشمن وارد میکرد، ضربهی قاطع وارد میکرد. همه آن چیزهایی که برای یک انسان لازم است تا بتواند در جایگاه حساس و خطیری انجام وظیفه کند و خدا و وجدان خود را راضی کند، در این مرد جمع بود.»[5]
در کفایت و درایت رهبری، وحدت و اتفاق ملی، و اعتقاد استوار دینی مردم ایران همین بس که پیروزی انقلاب اسلامی در شرایطی تحقق پیدا کرد که اوضاع و احوال داخلی و بینالمللی از نظر نظامی ـ سیاسی نه تنها مساعد برای چنین حرکتی نبود بلکه تلاشهای زیادی هم برای سرکوب کردن آن به عمل آمد. البته این خواست الهی بود نه اراده بشری[6]، ارادهای که مردم متدین ایران را یکپارچه در حمایت از اسلام و امام بسیج کرد.[7]
از آنجایی که در میان این سه رکن رهبری مردم جهت پیروزی انقلاب نقش بسیار تأثیر گذار داشت لذا در اینجا به ابعاد شخصیتی حضرت امام می پردازیم. هر چند وجود با برکت ایشان با آن ویژگیها و رهبری خاص ایشان خود یکی از خصوصیات انقلاب اسلامی است، به گونهای که انقلاب اسلامی، بی نام خمینی، در هیچ جای جهان شناخته شده نیست[8]. برخی از مهمترین ویژگیهای شخصیتی حضرت امام(ره) عبارتند از: «ایمان به غیب، معنویت و اخلاق، تواضع، ساده زیستی، نظم، عمل به تکلیف، عشق به شهادت، قاطعیت، سازش ناپذیری، اعتقاد به نقش مردم در مبارزه و ارتباط مستقیم داشتن با آنان ، صراحت لهجه، همدردی با مردم، شناخت افراد، اوضاع و جریانات، اعتقاد به سیاست نه شرقی و نه غربی، توجه به محرومان، ارتباط با مسلمانان خارج از کشور و حساسیت داشتن در قبال سرنوشت جهان اسلام و امید به آینده».[9]
شهید مطهری (ره) در این زمینه بیان جالبی دارد: «تحلیل ماهیت انقلاب اسلامی از تحلیل رهبری انقلاب جدا نیست، و این مسأله در ارتباط با مسأله خودیابی ملت، مطرح میشود. باید پرسید که چه شد امام خمینی رهبر مطلق شد... بیشک از جان گذشتگی و مبارزه خستگی ناپذیر با ظلم و ظالم و دفاع سرسختانه از مظلوم و صداقت و صراحت و شجاعت و سازش ناپذیری این رهبر در انتخاب او به مقام رهبری نقش داشته است. اما مطلب اساسی چیز دیگری است و آن اینکه ندای امام خمینی از قلب فرهنگ و از اعمال تاریخ و از ژرفای روح این ملت برمیخاست. مردمی که در طول چهارده قرن حماسه محمد، علی، زهرا، حسین، زینب، سلمان، ابوذر و صدها هزار زن و مرد دیگر را شنیده بودند و این حماسهها با روحشان عجین شده بود. بار دیگر همان ندای آشنا را از حلقوم این مرد شنیدند، علی را و حسین را در چهره او دیدند و او را آئینه تمام نمای فرهنگ خود که تحقیر شده بود، تشخیص دادند.»[10]
بنابراین به طور کلّی میتوان گفت عوامل پیروزی حرکت عظیم اسلامی در ایران، عبارتند از: «رهبری قاطع، حضور تاثیر گذار مردم، و ایدئولوژی عالی اسلام» که در واقع ارکان انقلاب اسلامی را تشکیل میدهند.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. مؤسسه فرهنگی قدر و ولایت، ویژگیهای انقلاب اسلامی، تهران، 1380.
2. مرتضی مطهری، پیرامون انقلاب اسلامی، قم، انتشارات اسلامی، 1361.
پاورقی ها:
[1] . ر.ک. محمدی، منوچهر، تحلیلی بر انقلاب اسلامی، تهران، امیرکبیر، چاپ هشتم، 1378، ص 97 ـ 133.
[2] . مطهری، مرتضی، پیرامون انقلاب اسلامی، قم، انتشارات اسلامی، 1361، ص40.
[3] . Robert Craham, Iran: The Illusion of power, st. Martlins press, New york, 1980, p.218.
[4] . مطهری، پیشین، ص140، محمدی، منوچهر، پیشین، ص 107.
[5] . ویژگیهای انقلاب اسلامی، و راههای تداوم آن در آئینه نگاه مقام معظم رهبری، تهران، مؤسسه فرهنگی قدر ولایت، 1380، ص123.
[6] . موسوی خمینی، سید روح الله، صحیفه نور، ج22، ص192.
[7] . برای مطالعه نقش مردم ر.ک. محمدی، منوچهر، پیشین، ص100ـ108.
[8] . صحیفه نور، مقدمه، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی.
[9] . روحانی، سیدحمید، بررسی و تحلیلی از نهضت امام خمینی، تهران، افست، 1361، ج1، ص19 ـ 76.
[10] . مطهری، مرتضی، پیشین، ص93 ـ 94.