پرسش :
تفسیر آیه «إِنَّ السَّاعَةَ آتِیَةٌ أَکادُ أُخْفِیها» چیست؟
پاسخ :
یکی از اسمهای قیامت، «ساعة» است که در قرآن کریم 43 مرتبه از قیامت به نام «ساعة»، تعبیر و یاد شده است.[1] یکی از آن موارد؛ آیه شریفه «إِنَّ السَّاعَةَ آتِیَةٌ أَکادُ أُخْفِیها لِتُجْزَى کلُُّ نَفْسِ بِمَا تَسْعَى»[2] است که منظور از «ساعة»، قیامت است.
بسیاری از علمای تفسیر به استناد روایتی از امام صادق(ع)[3] میگویند: جمله «اکاد اخفیها» یک نوع مبالغه است و مفهومش این است که: «تاریخ شروع رستاخیز آن قدر مخفى و پنهان است که حتى نزدیک است من از خودم نیز آنرا پنهان دارم».[4]
بنابراین معنای آیه این است: ای موسى! قیامت به طور حتم و قطع خواهد آمد، اما من آمدن آن را مخفى و پنهان میدارم و به احدی حتی پیامبران بزرگم نخواهم گفت، تا ببینم چه کسى به واقع شدن قیامت که از نظرش غائب و مخفى است ایمان و آمادگى خواهد داشت. و چه کسى به آمدن آن ایمان و آمادگى ندارد، و هر کدام را به جزاى خودشان برسانم.[5]
به دیگر سخن؛ علت پنهان داشتن قیامت، این است که؛ خداوند میخواهد مخلصین از غیر مخلصین جدا شده و شناخته شوند و هر کسى را به تلاش و کوششهایش پاداش دهد.[6]
از سوى دیگر چون وقت آن دقیقاً معلوم نیست و در هر زمانى محتمل است نتیجهاش حالت آماده باش دائمى و یا پذیرش سریع برنامههاى تربیتى است.[7]
پی نوشت:
[1]. صادقى تهرانى، محمد، الفرقان فى تفسیر القرآن بالقرآن، ج 12، ص 75، انتشارات فرهنگ اسلامى، قم، چاپ دوم، 1365ش.
[2]. طه، 15: «به طور قطع رستاخیز خواهد آمد! میخواهم آن را پنهان کنم، تا هرکس در برابر سعى و کوشش خود، جزا داده شود».
[3]. مجلسى، محمد باقر، بحار الأنوار، ج 13، ص 89، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، 1403ق.
[4]. قمى، على بن ابراهیم، تفسیر قمى، تحقیق: موسوى جزایرى، سید طیب، ج 2، ص 60، دار الکتاب، قم، چاپ چهارم، 1367ش؛ طبرسى فضل بن حسن، مجمع البیان فى تفسیر القرآن، مقدمه: بلاغی، محمد جواد، ج 7، ص 11، انتشارات ناصر خسرو، تهران، چاپ سوم، 1372ش؛ مکارم شیرازى، ناصر، تفسیر نمونه، ج 13، ص 170، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ اول، 1374 ش؛ بانوى اصفهانى، سیده نصرت امین، مخزن العرفان در تفسیر قرآن، ج 8، ص 162 - 163، نهضت زنان مسلمان، تهران،1361ش.
[5]. نجفى خمینى، محمد جواد، تفسیر آسان، ج 11، ص 283، انتشارات کتابفروشی اسلامیة، تهران، چاپ اول، 1398ق.
[6]. طباطبایى، سید محمد حسین، المیزان فى تفسیر القرآن، ج 14، ص 142، دفتر انتشارات اسلامى، قم، چاپ پنجم، 1417ق.
[7]. تفسیر نمونه، ج 13، ص 171.
منبع:
islamquest.net
یکی از اسمهای قیامت، «ساعة» است که در قرآن کریم 43 مرتبه از قیامت به نام «ساعة»، تعبیر و یاد شده است.[1] یکی از آن موارد؛ آیه شریفه «إِنَّ السَّاعَةَ آتِیَةٌ أَکادُ أُخْفِیها لِتُجْزَى کلُُّ نَفْسِ بِمَا تَسْعَى»[2] است که منظور از «ساعة»، قیامت است.
بسیاری از علمای تفسیر به استناد روایتی از امام صادق(ع)[3] میگویند: جمله «اکاد اخفیها» یک نوع مبالغه است و مفهومش این است که: «تاریخ شروع رستاخیز آن قدر مخفى و پنهان است که حتى نزدیک است من از خودم نیز آنرا پنهان دارم».[4]
بنابراین معنای آیه این است: ای موسى! قیامت به طور حتم و قطع خواهد آمد، اما من آمدن آن را مخفى و پنهان میدارم و به احدی حتی پیامبران بزرگم نخواهم گفت، تا ببینم چه کسى به واقع شدن قیامت که از نظرش غائب و مخفى است ایمان و آمادگى خواهد داشت. و چه کسى به آمدن آن ایمان و آمادگى ندارد، و هر کدام را به جزاى خودشان برسانم.[5]
به دیگر سخن؛ علت پنهان داشتن قیامت، این است که؛ خداوند میخواهد مخلصین از غیر مخلصین جدا شده و شناخته شوند و هر کسى را به تلاش و کوششهایش پاداش دهد.[6]
از سوى دیگر چون وقت آن دقیقاً معلوم نیست و در هر زمانى محتمل است نتیجهاش حالت آماده باش دائمى و یا پذیرش سریع برنامههاى تربیتى است.[7]
پی نوشت:
[1]. صادقى تهرانى، محمد، الفرقان فى تفسیر القرآن بالقرآن، ج 12، ص 75، انتشارات فرهنگ اسلامى، قم، چاپ دوم، 1365ش.
[2]. طه، 15: «به طور قطع رستاخیز خواهد آمد! میخواهم آن را پنهان کنم، تا هرکس در برابر سعى و کوشش خود، جزا داده شود».
[3]. مجلسى، محمد باقر، بحار الأنوار، ج 13، ص 89، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، 1403ق.
[4]. قمى، على بن ابراهیم، تفسیر قمى، تحقیق: موسوى جزایرى، سید طیب، ج 2، ص 60، دار الکتاب، قم، چاپ چهارم، 1367ش؛ طبرسى فضل بن حسن، مجمع البیان فى تفسیر القرآن، مقدمه: بلاغی، محمد جواد، ج 7، ص 11، انتشارات ناصر خسرو، تهران، چاپ سوم، 1372ش؛ مکارم شیرازى، ناصر، تفسیر نمونه، ج 13، ص 170، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ اول، 1374 ش؛ بانوى اصفهانى، سیده نصرت امین، مخزن العرفان در تفسیر قرآن، ج 8، ص 162 - 163، نهضت زنان مسلمان، تهران،1361ش.
[5]. نجفى خمینى، محمد جواد، تفسیر آسان، ج 11، ص 283، انتشارات کتابفروشی اسلامیة، تهران، چاپ اول، 1398ق.
[6]. طباطبایى، سید محمد حسین، المیزان فى تفسیر القرآن، ج 14، ص 142، دفتر انتشارات اسلامى، قم، چاپ پنجم، 1417ق.
[7]. تفسیر نمونه، ج 13، ص 171.
منبع:
islamquest.net