پرسش :
شأن نزول و محتوای سوره طور چیست؟
پاسخ :
1. اکثر آیات قرآن بدون آنکه به حادثهی خاصی مربوط باشند، نازل شدهاند؛ یعنی شأن نزول خاصّی ندارند، ولی پارهای دیگر از آیات و سورهها دارای سبب نزول یا شأن نزول هستند؛ از اینرو، آیات و سورههای قرآن کریم بر دو قسماند.
الف. دستهای از آنها بدون اینکه رویدادی رخ داده و پرسشی مطرح شده باشد، نازل شدهاند؛ مانند برخی از آیات و سورههایی که مردم را به اندیشه توحیدی، اعتقاد به مبداء، معاد، نبوّت، اصول عالی اخلاقی و رفتار پسندیده انسانی دعوت میکنند، یا از تفاصیل و جزئیات عالم پس از مرگ، برزخ، قیامت و احوال نیکان و بدان گزارش میدهند، و یا برخی از آیاتی که تاریخ و قصص پند آموز امتهای گذشته و فرجام کار هر گروه را نام میبرد.[1] این دسته از آیات و سورهها شأن نزولی ندارند.
ب. دستهی دیگر از آیات، در پی حادثه و یا واقعهای که رخ داده و یا پرسشی که مطرح شده نازل شدهاند.
در اصطلاح مفسران و دانشمندان علوم قرآنی، به آن رویداد یا پرسشی که به اقتضای آن، یک یا چند آیه و یا یک سوره از قرآن کریم نازل شده است، سبب و شأن نزول میگویند،[2] و این آیات و سورهها دارای شأن نزول هستند.
2. گفتنی است که سوره طور در ردیف دستهی اوّل از سورهها است؛ یعنی محتواى سوره طور و بحثهاى آن به طور کلی روى مسئلهی معاد و سرنوشت نیکان و پاکان از یک سو، و بدان و مجرمان در روز قیامت، از سوى دیگر است؛ از اینرو شأن نزولی برای آن ذکر نشده است.
3. علت نامگذارى این سوره به «طور» به تناسب نخستین آیه آن؛ یعنی کوه طور است.
4. محتواى سوره طور در مجموع پیرامون این مطالب است.
الف. آیات نخستین سوره که با سوگندهاى پى در پى شروع مىشود، بحث از عذاب الهى و نشانههاى قیامت، آتش دوزخ و کیفر کافران مىکند.[3]
ب. بخش دیگرى از این سوره نعمتهاى بهشتى و مواهب الهى را که در قیامت در انتظار پرهیزکاران است، به صورت مشروح برمىشمرد، و یکى را پس از دیگرى مورد توجه قرار مىدهد که در حقیقت به بیشتر نعمتهاى بهشتى در این بخش از سوره اشاره شده است.[4]
ج. در بخش دیگرى از این سوره، از نبوت پیامبر اسلام(ص) سخن مىگوید، و اتهاماتى را که دشمنان براى او ذکر مىکردند بیان میکند، و به طور فشرده به آن پاسخ مىدهد.[5]
د. در بخش چهارم به مسئله توحید پرداخته و با استدلالى روشن این مسئله را تبیین کرده است.[6]
هـ. در بخش دیگر سوره، باز به مسئله معاد و پارهاى از مشخصات روز قیامت میپردازد.[7]
ی. سرانجام در آخرین بخش سوره که دو آیه بیشتر نیست با دستوراتى به پیامبر گرامى اسلام(ص) در زمینهی صبر و استقامت، تسبیح و حمد پروردگار و وعده حمایت او از سوى خداوند، بحثهاىش به پایان مىرسد.[8]
پی نوشت:
[1]. سعیدی روشن، محمد باقر، اسباب یا زمینههای نزول آیات قرآن، ص 18، انتشارات یمین، 1376ش.
[2]. رجبی، محمود، روش تفسیر قرآن، ص 119، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، 1385.
[3]. آیه 1 تا 16.
[4]. آیه 17 تا 28.
[5]. آیه 29 تا 34.
[6]. آیه 35 تا 43.
[7]. آیه 44 تا 47.
[8]. ر. ک: مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 22، ص 407- 408، دار الکتب الاسلامیة، تهران، 1374ش.
منبع:
islamquest.net
1. اکثر آیات قرآن بدون آنکه به حادثهی خاصی مربوط باشند، نازل شدهاند؛ یعنی شأن نزول خاصّی ندارند، ولی پارهای دیگر از آیات و سورهها دارای سبب نزول یا شأن نزول هستند؛ از اینرو، آیات و سورههای قرآن کریم بر دو قسماند.
الف. دستهای از آنها بدون اینکه رویدادی رخ داده و پرسشی مطرح شده باشد، نازل شدهاند؛ مانند برخی از آیات و سورههایی که مردم را به اندیشه توحیدی، اعتقاد به مبداء، معاد، نبوّت، اصول عالی اخلاقی و رفتار پسندیده انسانی دعوت میکنند، یا از تفاصیل و جزئیات عالم پس از مرگ، برزخ، قیامت و احوال نیکان و بدان گزارش میدهند، و یا برخی از آیاتی که تاریخ و قصص پند آموز امتهای گذشته و فرجام کار هر گروه را نام میبرد.[1] این دسته از آیات و سورهها شأن نزولی ندارند.
ب. دستهی دیگر از آیات، در پی حادثه و یا واقعهای که رخ داده و یا پرسشی که مطرح شده نازل شدهاند.
در اصطلاح مفسران و دانشمندان علوم قرآنی، به آن رویداد یا پرسشی که به اقتضای آن، یک یا چند آیه و یا یک سوره از قرآن کریم نازل شده است، سبب و شأن نزول میگویند،[2] و این آیات و سورهها دارای شأن نزول هستند.
2. گفتنی است که سوره طور در ردیف دستهی اوّل از سورهها است؛ یعنی محتواى سوره طور و بحثهاى آن به طور کلی روى مسئلهی معاد و سرنوشت نیکان و پاکان از یک سو، و بدان و مجرمان در روز قیامت، از سوى دیگر است؛ از اینرو شأن نزولی برای آن ذکر نشده است.
3. علت نامگذارى این سوره به «طور» به تناسب نخستین آیه آن؛ یعنی کوه طور است.
4. محتواى سوره طور در مجموع پیرامون این مطالب است.
الف. آیات نخستین سوره که با سوگندهاى پى در پى شروع مىشود، بحث از عذاب الهى و نشانههاى قیامت، آتش دوزخ و کیفر کافران مىکند.[3]
ب. بخش دیگرى از این سوره نعمتهاى بهشتى و مواهب الهى را که در قیامت در انتظار پرهیزکاران است، به صورت مشروح برمىشمرد، و یکى را پس از دیگرى مورد توجه قرار مىدهد که در حقیقت به بیشتر نعمتهاى بهشتى در این بخش از سوره اشاره شده است.[4]
ج. در بخش دیگرى از این سوره، از نبوت پیامبر اسلام(ص) سخن مىگوید، و اتهاماتى را که دشمنان براى او ذکر مىکردند بیان میکند، و به طور فشرده به آن پاسخ مىدهد.[5]
د. در بخش چهارم به مسئله توحید پرداخته و با استدلالى روشن این مسئله را تبیین کرده است.[6]
هـ. در بخش دیگر سوره، باز به مسئله معاد و پارهاى از مشخصات روز قیامت میپردازد.[7]
ی. سرانجام در آخرین بخش سوره که دو آیه بیشتر نیست با دستوراتى به پیامبر گرامى اسلام(ص) در زمینهی صبر و استقامت، تسبیح و حمد پروردگار و وعده حمایت او از سوى خداوند، بحثهاىش به پایان مىرسد.[8]
پی نوشت:
[1]. سعیدی روشن، محمد باقر، اسباب یا زمینههای نزول آیات قرآن، ص 18، انتشارات یمین، 1376ش.
[2]. رجبی، محمود، روش تفسیر قرآن، ص 119، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، 1385.
[3]. آیه 1 تا 16.
[4]. آیه 17 تا 28.
[5]. آیه 29 تا 34.
[6]. آیه 35 تا 43.
[7]. آیه 44 تا 47.
[8]. ر. ک: مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 22، ص 407- 408، دار الکتب الاسلامیة، تهران، 1374ش.
منبع:
islamquest.net