پرسش :
شیوه صحیح تربیت فرزندان از دیدگاه قرآن کریم چگونه است؟
پاسخ :
قرآن کریم می فرماید: «إِنْ نَشَأْ نُنَزِّلْ عَلَیْهِمْ مِنَ السَّمَاءِ آَیَةً، فَظَلَّتْ أَعْنَاقُهُمْ لَهَا خَاضِعِینَ»؛ اگر بخواهیم معجزه اى از آسمان بر آنان فرود مى آوریم تا در برابر آن گردن هایشان خاضع گردد. این آیه از ضرورت تربیت آزاد مى گوید. تربیت آزاد هم در محیط خانواده براى اعضاى آن به ویژه کودک و نیز در جامعه براى افراد بسیار مهم است.
خداوند نمى خواهد بندگان وى ضعیف باشند و از سر ضعف و در محیطى استکبارى و اختناق آمیز بندگى کنند، بلکه او بنده هاى آزاد مى خواهد. بندگانى قوى که توان آن را داشته باشند آسمان را به زیر کشند و قدرت انجام هر گناهى را داشته باشند اما دست به گناه نیالایند.
در روانشناسى ما نیز این بحث مطرح است که تربیت خانوادگى نباید به گونه اى اختناق آمیز باشد که اعضاى خانواده و کودکان سربه زیر و مانند «فَظَلَّتْ أَعْنَاقُهُمْ لَهَا خَاضِعِینَ» باشند وگرنه کودک شخصیتى ضعیف مى یابد و فردى وامانده، بزدل، ترسو و گوشه نشین مى گردد. پدر و مادرى که همواره به کودک خود مى گویند بنشین، تکان نخور، این کار را بکن و آن کار را نکن، نمازت را بخوان و ... روح آزادگى را در دل فرزند خود مى میرانند و او را براى فردا، فردى عقده اى، چاقوکش و حتى آدمکش بار مى آورند. این کودک کجا و و کودکى که در خانه سرِ حال است و شیشه اى را مى شکند و ناآرامى هاى خود را با آزادى از خود بیرون مى ریزد و خود را آزاد مى کند کجا؟ این کودک وقتى که بزرگ مى شود، صبور مى گردد؛ چرا که عفونت هاى خویش را در کودکى تخلیه کرده است ولى کودک نخست با آن همه عفونت هایى که در دل دارد در بزرگسالى روزى مشکلى مى آفریند.
کسى که براى حفظ آبروى خود فرزندان خویش را بسیار مؤدب و باتربیت جلوه مى دهد غافل است که فرزند اتو کشیده ى امروز وى ممکن است فردا کارد به دست گیرد و وى با این نوع تربیت، بدبختى فرداى او را رقم زده است. کودک را باید رها کرد تا با دیگر کودکان شلوغ کند، دعوا نماید، فریاد بزند و بازى کند تا وقتى به نوجوانى و جوانى مى رسد تخلیه شده باشد. آنگاه اگر وى فردى مؤمن و شایسته شود به واقع خوب مى شود و اگر در مسیر خوبى نیز واقع نشود دست کم مقدارى آرام مى شود و در بدى تندروى ندارد.
شرارت هاى اندک در بچگى شرارت هاى بزرگ در بزرگسالى را بیرون مى ریزد؛ از این رو هر قدر شرارت در کودکى بیشتر بیرون بریزد در بزرگسالى فرد راحت تر و سبک تر است. وقتى دو کودک با هم کشتى مى گیرند یا دعوا مى کنند و در نهایت دندان یکى مى شکند، دل خویش را نرم مى کنند و این نرمى دل خیلى مهمتر از جراحتى است که بر یکى وارد شده است.
تربیت مانع گرا که دست کودک را از هر چیزى مى بندد تا بلکه وى آلوده نشود همان تربیت خضوعى است که خداوند از آن نام مى برد و مى فرماید من نمى خواهم شما را این گونه تربیت نمایم تا چنین خضوعى داشته باشید. کودکان آرام و گوشه نشین امروز در بزرگى سالوس باز، ریاکار و حیله گر مى شوند.
منبع: پایگاه حضرت آیت الله العظمی نکونام (دامت برکاته)
قرآن کریم می فرماید: «إِنْ نَشَأْ نُنَزِّلْ عَلَیْهِمْ مِنَ السَّمَاءِ آَیَةً، فَظَلَّتْ أَعْنَاقُهُمْ لَهَا خَاضِعِینَ»؛ اگر بخواهیم معجزه اى از آسمان بر آنان فرود مى آوریم تا در برابر آن گردن هایشان خاضع گردد. این آیه از ضرورت تربیت آزاد مى گوید. تربیت آزاد هم در محیط خانواده براى اعضاى آن به ویژه کودک و نیز در جامعه براى افراد بسیار مهم است.
خداوند نمى خواهد بندگان وى ضعیف باشند و از سر ضعف و در محیطى استکبارى و اختناق آمیز بندگى کنند، بلکه او بنده هاى آزاد مى خواهد. بندگانى قوى که توان آن را داشته باشند آسمان را به زیر کشند و قدرت انجام هر گناهى را داشته باشند اما دست به گناه نیالایند.
در روانشناسى ما نیز این بحث مطرح است که تربیت خانوادگى نباید به گونه اى اختناق آمیز باشد که اعضاى خانواده و کودکان سربه زیر و مانند «فَظَلَّتْ أَعْنَاقُهُمْ لَهَا خَاضِعِینَ» باشند وگرنه کودک شخصیتى ضعیف مى یابد و فردى وامانده، بزدل، ترسو و گوشه نشین مى گردد. پدر و مادرى که همواره به کودک خود مى گویند بنشین، تکان نخور، این کار را بکن و آن کار را نکن، نمازت را بخوان و ... روح آزادگى را در دل فرزند خود مى میرانند و او را براى فردا، فردى عقده اى، چاقوکش و حتى آدمکش بار مى آورند. این کودک کجا و و کودکى که در خانه سرِ حال است و شیشه اى را مى شکند و ناآرامى هاى خود را با آزادى از خود بیرون مى ریزد و خود را آزاد مى کند کجا؟ این کودک وقتى که بزرگ مى شود، صبور مى گردد؛ چرا که عفونت هاى خویش را در کودکى تخلیه کرده است ولى کودک نخست با آن همه عفونت هایى که در دل دارد در بزرگسالى روزى مشکلى مى آفریند.
کسى که براى حفظ آبروى خود فرزندان خویش را بسیار مؤدب و باتربیت جلوه مى دهد غافل است که فرزند اتو کشیده ى امروز وى ممکن است فردا کارد به دست گیرد و وى با این نوع تربیت، بدبختى فرداى او را رقم زده است. کودک را باید رها کرد تا با دیگر کودکان شلوغ کند، دعوا نماید، فریاد بزند و بازى کند تا وقتى به نوجوانى و جوانى مى رسد تخلیه شده باشد. آنگاه اگر وى فردى مؤمن و شایسته شود به واقع خوب مى شود و اگر در مسیر خوبى نیز واقع نشود دست کم مقدارى آرام مى شود و در بدى تندروى ندارد.
شرارت هاى اندک در بچگى شرارت هاى بزرگ در بزرگسالى را بیرون مى ریزد؛ از این رو هر قدر شرارت در کودکى بیشتر بیرون بریزد در بزرگسالى فرد راحت تر و سبک تر است. وقتى دو کودک با هم کشتى مى گیرند یا دعوا مى کنند و در نهایت دندان یکى مى شکند، دل خویش را نرم مى کنند و این نرمى دل خیلى مهمتر از جراحتى است که بر یکى وارد شده است.
تربیت مانع گرا که دست کودک را از هر چیزى مى بندد تا بلکه وى آلوده نشود همان تربیت خضوعى است که خداوند از آن نام مى برد و مى فرماید من نمى خواهم شما را این گونه تربیت نمایم تا چنین خضوعى داشته باشید. کودکان آرام و گوشه نشین امروز در بزرگى سالوس باز، ریاکار و حیله گر مى شوند.
منبع: پایگاه حضرت آیت الله العظمی نکونام (دامت برکاته)