چهارشنبه، 1 آبان 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

هر کار مى کنم نمى توانم در نماز تمرکز پیدا کنم و حواسم پرت مى شود آیا راه حلّى وجود دارد؟


پاسخ :
در این باره بدیهى است، کیفیت مهم تر از کمیت است. رسول خدا صلى الله علیه و آله فرموده اند: «رَکْعَتَانِ خَفِیفَتَانِ فِى تَفَکُّرٍ خَیرٌ مِنْ قِیامِ لَیلَةٍ»1؛ «دو رکعت نماز سبک، در صورتى که همراه با تفکّر و اندیشه باشد، بهتر از عبادت سراسر یک شب است».
نماز گفتگوى میان مخلوق با خالق هستى مى باشد لذا در نماز باید به فکر آن باشیم و بدانیم در نماز با خداوند خود چه مى گوییم؛ از همین رو در نماز باید در معانى آنچه مى گوییم تدبّر نموده و با توجّه و اندیشه خداوند متعال را به «الرحمن الرحیم»، «مالک یوم الدین» وصف نماییم و با تمام وجود بگوییم «ایاک نعبد و ایاک نستعین».
امام صادق علیه السلام در ارزش و جایگاه این امر فرموده اند: «مَنْ صَلَّى رَکْعَتَینِ یعْلَمُ مَا یقُولُ فِیهِمَا انْصَرَفَ وَ لَیسَ بَینَهُ وَ بَینَ اللَّهِ ذَنْبٌ»2؛ «کسى که آگاهانه و با توجّه به مفاهیم دو رکعت نماز بخواند، در حالى نمازش را به پایان مى برد که میان او و خدایش هیچ گناهى نمانده است».
امام خمینى (قدس سره) مهم ترین عامل عدم حضور در نماز را غفلت از عظمت پروردگار دانسته و گفته اند: «اگر انسان به مناجات با حق تعالى به اندازه گفتگو با یک مخلوق عادى اهمیت دهد، هرگز این قدر فراموشى و سهو و غفلت نمى کند؛ خداوندى که آدمى را به وسیله انبیا و اولیا و قرآن کریم، به مناجات با خود دعوت فرموده و درهاى مکالمه با خود را به روى او گشوده است، با این وصف ما به قدر صحبت با یک بنده ضعیف، ادب حضور او را نگاه نمى داریم»3.
بى شک هنگام صحبت کردن با فردى بزرگوار و داراى مقامات عالى، اگر انسان نسبت به او شناخت نداشته باشد، نه تنها از هم صحبتى با او لذّت نمى برد، بلکه ادب حضور و همکلامى با او را نیز رعایت نمى کند. از حضرت رسول ختمى مرتبت صلى الله علیه و آله روایت است که «عبادت کن خداى تعالى را چنان چه گویا او را مى بینى، و اگر تو او را نمى بینى او تو را مى بیند»4.
یکى از یاران امام صادق علیه السلام نقل مى کند به ایشان عرض کردم: امام سجاد علیه السلام را دیدم هنگامى که به نماز ایستاد، رنگ چهره اش دگرگون شد. امام صادق علیه السلام به من فرمود: «به خدا قسم، على بن الحسین علیه السلام کسى را که براى او نماز مى کرد، مى شناخت»5.
دلى که در بیشتر وقت ها از یاد خدا غافل است، نمى تواند در نماز به یاد خدا باشد، پس باید همواره دل را از هر چه جز خدا، خالى داشت و یاد خدا را تنها حاکمِ بر قلب و روان خود نماییم و از هر چه جز خواست او رو بگردانیم تا از نمازى ملکوتى و روحانى در فضایى پر از اخلاص و بندگى خداوند بهره مند شویم.
در این باره روایات بسیار وارد شده است، از آن جمله: امام صادق علیه السلام فرمود: «وقتى حضرت على علیه السلام براى اقامه نماز مى ایستاد، و قبل از تکبیر مى فرمود: «وَجَّهْتُ وَجْهِى لِلَّذِى فَطَرَ السّموات و الأرض»6 رنگ صورت مبارکش دگرگون مى شد، به حدّى که در چهره اش نمایان مى گردید»7.
جهت حضور قلب به چند راهکار مهم اشاره مى شود:
توکّل به خدا
دغدغه ها و گرفتارى هاى زندگى اعم از مشکلات معیشتى، تحصیل، خانواده و... یکى از عوامل مهم حواسپرتى و عدم حضور قلب در نماز مى باشد. توکّل به خدا و یادآورى قدرت الهى مى تواند بسیارى از این نگرانى ها را دور کند.
در روایتى آمده که امام صادق علیه السلام فرمود: «هنگامى که بنده به نماز بایستد، و نمازش را سبک ادا کند، خداوند- تبارک و تعالى- (به فرشتگان) مى فرماید: آیا به بنده من نمى نگرید، گویا خیال مى کند که برآورده شدن حوایجش به دست غیر من است، آیا نمى داند که برآورده شدن خواسته هایش به دست من است؟».8
مکان مناسب
نمازگزار باید مکان خلوت و بى سر و صدا، بى منظره و ساده اى را انتخاب کند.
حضرت على علیه السلام اتاق ساده اى را مخصوص نماز خود قرار داده بودند. امام صادق علیه السلام در این خصوص فرموده اند: «کَانَ لِعَلِى علیه السلام بَیتٌ لَیسَ فِیهِ شَى ءٌ إِلاَّ فِرَاشٌ وَ سَیفٌ وَ مُصْحَفٌ وَ کَانَ یصَلِّى فِیهِ أَوْ قَالَ کَانَ یقِیلُ فِیه»9؛ «على علیه السلام در خانه خود اتاقى داشت که در آن، غیر از فرش و شمشیر و قرآن چیز دیگرى نبود و او در آن اتاق نماز مى خواند».
حضور در نماز جماعت
علاوه بر ویژگى هاى برجسته نماز جماعت که به آن توصیه هاى فراوان شده یکى از خصوصیات آن ایجاد حضور قلب براى نمازگزاران مى باشد چراکه در نماز جماعت امورى همچون مراقبت از تعداد رکعات نماز به دیگران محوّل شده و دل یکسره متوجّه معبود مى 10.
انجام مقدّمات نماز
توجّه به مقدّمات نماز مانند مسواک، تخلیه دستگاه گوارش، وضوى با معنویت، انجام مستحبّاتى چون اذان، اقامه و...از عوامل مهم در تمرکز نماز است. در کتاب هاى حدیث آمده است: شخصى از پیامبر صلى الله علیه و آله درخواست کرد که راهى به او بنمایاند تا حضور قلب بیشترى در نماز پیدا کند. حضرت او را به شاداب گرفتن وضو فرمان دادند. بنابراین وضوى شاداب و با آداب، خود در حضور قلب انسان در نماز مؤثر است.
رعایت مستحبّات نماز
مانند نگاه کردن به محل سجده در حال قیام، بین دو قدم در حال رکوع و دامن یا روى دو پا در حال تشهّد و سلام، بازى نکردن با اعضاى بدن و هر چیز دیگرى در نماز.
امام باقر علیه السلام در این خصوص مى فرماید: «در نماز با دست و سر و ریش خویش بازى مکن، و در نماز با خودت صحبت نکن و خمیازه نکش...».11
و بالاخره رعایت تمام آداب مستحبّى که به آنها در توضیح المسائل مراجع عظام اشاره شده است همگى مى تواند مانع از حواسپرتى انسان در نماز گردد.
کنترل خیال
آدمى داراى نیرویى است که دائماً ذهن و خیالش را به کار مى گیرد. اگر ذهن انسان در مورد موضوعات کلّى، به صورت منظّم و مرتّب فعالیت کند و از یک مقدمه، نتیجه اى بگیرد، در این صورت تفکّر و تعقّل حاصل شده است، ولى اگر ذهن انسان بدون هیچ مقدّمه و نظمى در موضوعات جزئى، از چیزى به چیزى و از جایى به جایى پرواز کند و هیچ رابطه منطقى بین موضوعاتى که در ذهن آمده ایجاد نکند، تخیّل صورت گرفته است.
یکى از روش هاى کنترل قوه خیال در نماز «تصمیم بر مخالفت است»؛ یعنى تصمیم بگیرد که خیال خود را متمرکز در نماز و یا معانى نماز نماید و هر وقت کنترل آن از اراده انسان خارج شد دوباره برگرداند.
حضرت امام خمینى(قدّس سره) مى فرماید: «طریقه عمده رام نمودن آن «عمل نمودن به خلاف است» و آن، چنان است که انسان در وقت نماز خود را مهیّا کند که حفظ خیال در نماز کند و آن را حبس در عمل نماید و به مجرّد این که بخواهد از چنگ انسان فرار کند آن را استرجاع نماید (برگرداند) و در هر یک از حرکات و سکنات و اذکار و اعمال نماز ملتفت حال آن (قوّه خیال) باشد و از حال آن تفتیش نماید (جستجو کند) و نگذارد سر خود باشد و این در اوّل امر، کارى صعب (مشکل) به نظر مى آید، ولى پس از مدّتى عمل و دقّت و علاج، حتماً رام مى شود و ارتیاض پیدا مى کند (ورزیده مى شود)»12.
یکى از مواردى که مى تواند به حضور قلب بیشتر در نماز کمک کند و در روایت ها نیز به آن اشاره شده، در نظر داشتن این نکته است که احتمال دارد این نماز، آخرین نمازى باشد که مى خوانیم.
در روایتى نقل است که پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله به یکى از یاران خود فرمود: «فَلْیصَلِّ صَلاَةَ مُوَدِّعٍ»13؛ «به هنگام نماز، به گونه اى نماز بخوان که گویا این آخرین نمازى است که مى خوانى و نماز خداحافظى توست».
همچنین سفارش شده که «دعاى توجّه» هنگام شروع نماز خوانده شود. از امام على علیه السلام روایت شده هر کس این دعا را قبل از شروع نماز بخواند با «محمّد و آل محمّد» خواهد بود: «اللهم إنى أتوجّه إلیک بمحمد و آل محمد، و أقدمهم بین یدى صلاتى، و أتقرب بهم إلیک، فاجعلنى بهم وجیهاً فى الدنیا والآخرة، ومن المقربین، مَنَنْتَ علیَّ بمعرفتهم، فاختم لى بطاعتهم ومعرفتهم وولایتهم فإنها السعادة، فاختم لى بها، فإنک على کل شئ قدیر»14؛ «خدایا من متوجّه مى شوم به سوى تو به محمد و آل محمد و آنها را مقدّم مى دارم در مقابل نمازم و تقرّب مى جویم به آنان به سوى تو پس قرار بده مرا به سبب ایشان صاحب جاه و مقام در دنیا و آخرت و از مقرّبانى که منّت گذاشته اى بر آنان به معرفت ایشان و عاقبت مرا ختم کن به اطاعت، معرفت و ولایت ایشان که این همان سعادت [در دنیا و آخرت] است تو بر هر چیز توانایى».
هم چنین سفارش شده که هنگام شروع نماز، براى داشتن حضور قلب، به یکى از معصومین علیهم السلام توسّل کنید و تمرین کنید که قبل از اداى کلمات نماز معناى آن را در ذهن بیاورید و از روى عادت تکرار نکنید.
پی نوشت:
1. وسائل الشیعة، ج 5، ص 478.
2. الکافى، ج 3، ص 266.
3. امام خمینى ره، سرالصلاة، مؤسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى(ره)، 1378ش، ششم، ج2، ص24.
4. امام خمینى ره، آداب الصلاة، مؤسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى(ره)، 1378ش، هفتم، ص 37.
5. بحارالأنوار، ج46، ص 66.
6. «روى و تمام وجود خویش را به سوى خداوندى نمودم که آسمان ها و زمین را پدید آورد».
7. فلاح السائل و نجاح المسائل، ص 101.
8. الکافى، ج3، ص269 ؛ ادب حضور ترجمه: فلاح السائل و نجاح المسائل، ص 284.
9. وسائل الشیعة، ج 5، ص 296.
10. امام خمینى ره، سرالصلاة، مؤسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى(ره)، 1378ش، ششم، ج2، ص32.
11. الکافى، ج 3، ص299.
12. امام خمینى ره، آداب الصلاة، مؤسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى (ره)، 1378ش، هفتم، ص 44.
13. بحارالأنوار، ج10، ص 107.
14. الکافى، ج 2، ص 544.
منبع: www.porseman.org


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.