باید بدانیم خواسته ها و نیاز های ما به اندازه خواسته ها و نیازهای دیگران، اهیمت دارد.
 
چکیده: بسیاری از ما از نه گفتم هراس داریم. می ترسیم اگر "نه" بگوییم محبت دیگران را از دست بدهیم و یا به خاطر اینکه ناراحت شدن آن ها را بر نمی تابیم، به همه درخواست ها پاسخ مثبت می دهیم. در بخش اول این مقاله نکاتی را در مورد مهارت "نه" گفتن بیان کردیم، در این بخش نیز به نکات دیگری اشاره می کنیم.

تعداد کلمات 1061 / تخمین زمان مطالعه 5 دقیقه
سید مصطفی سید آقامیری
 
ب. قبل از نه گفتن حرف های محبت آمیز زده و از طرف مقابل قدردانی کنید. وقتی تصمیم می گیرید قاطعانه نه بگویید، بهتر است در کنار قاطعیت، ادب را نیز مراعات کنید. می توانید در ضمن نه گفتن از محبت و دعوت طرف مقابلتان تشکر کنید[1].
مثلاً بگویید: "خیلی خوشحالم که به فکرم بودی و برای مهمونی فردا شب دعوتم کردی، اما متأسفانه نمی تونم دعوتتو قبول کنم، امیدوارم بهتون خوش بگذره."
 
ج. "نه" را واضح بگویید. وقتی به اندازه کافی محبت و تعارف کردید، حالا نوبت این است که یک "نه" خیلی محکم و واضح بگویید. اگر لحنتان محکم و با صلابت باشد، احتمالاً طرف مقابل زیاد پاپیچتان نشود.
 

3. احساس گناه نکنید.

الف.  دلایل "نه" نگفتن خود را بررسی کنید. اگر می خواهید نه گفتن را به عنوان یک مهارت بیاموزید، نباید "نه" نگفتن برای شما تبدیل به عادت شود. پس در مورد علل "نه" گفتن خود فکر کنید. این کار به شما کمک می کند که بفهمید ناتوانی شما در "نه" گفتن چه قدر می تواند غیر منطقی باشد[2].
ممکن است اصولاً آدمی باشید که ناراحت کردن دیگران را بر نمی تابید. پس، از ترس ناراحتی دیگران "نه" نمی گویید.
از سویی ممکن است از مواجهه و درگیر شدن با دیگران واهمه داشته باشید. حتی ممکن است مقدار اندکِ مقابله نیز برای شما استرس آور باشد.
حتی ممکن است نگران خشم دیگران باشید. ممکن است گمان کنید اگر "نه" بگویید، دیگر محبوب دیگران نخواهید بود.
 
ب. این نکته را در ذهن خود داشته باشید که لزومی ندارد همیشه برای "نه" گفتن دلیل داشته باشید. برخی افراد گمان می کنند همیشه برای "نه" گفتن لازم است یک دلیل خاص و قابل قبول داشته باشید. اگر به هر دلیلی نمی خواهید کاری را انجام دهید، بدانید که هیچ اجباری به انجام آن ندارید و می توانید با خیال راحت نه بگویید.
فرض کنید که دوستتان از شما می خواهد که با هم به سینما رفته و یک فیلم کمدی ببینید،  اما شما علاقه ای به فیلم کمدی ندارید، به راحتی هر چه تمام تر این موضوع را به دوست خود گفته و با او به سینما نروید.
می توانید بگویید: "نه متشکرم، من هیچ علاقه ای به فیلم کمدی ندارم."
یا اینکه دوستتان شما را برای خوردن شام به رستوران دعوت کرده ولی شما اصلاً حال و حوصله بیرون رفتن را ندارید، در این مواقع می توانید بگویید: "می دونی، امشب اصلاً حوصله بیرون رفتن را ندارم، یه شب دیگه حتماً میام."

ج. بپذیرید که مرزها و حد و حدود، کاملاً فردی هستند. شما باید بپذیرید که مرزها، ارزش ها و باورهای شما تعیین می کنند که چه موقع "نه" بگویید. و اینکه مرزها و باورهای متفاوتی نسبت به دیگران دارید، بسیار خوب است. با مرزها و قواعد زندگی خود راحت باشید و سعی کنید در زندگی بر طبق همین اصول رفتار کنید[3].
مرزها در حقیقت قواعدی هستند که بر مبنای آن ها تصمیم می گیرید و الزاماً مرزهای شما از مرزهای دیگران بهتر یا بدتر نخواهند بود.
هرگز مرزهای خود را با مرزهای دیگران مقایسه نکنید. مثلاً ممکن است از اینکه می بینید همکارتان بسیار مشتاق است در مهمانی های کاری شرکت کند، در حالی که شما حال و حوصله رفتن به چنین مهمانی هایی را ندارید، احساس گناه کنید. باید بپذیرید که شما هم علائق و مرزهای مخصوص خود را دارید و قرار نیست همه مثل هم باشند.
ممکن است همکار شما خیلی برونگرا بوده و یا شما نسبت به او خجالتی باشید.
بدانید که هیچ اشکالی ندارد درچنین مواقعی "نه" بگویید.
 
د. وقتی "نه" گفتید، هرگز از تصمیم خود عقب نشینی نکنید. اگر بخواهید تصمیمی که گرفته اید را نقض کنید، "نه" گفتن های آتی برای شما بسیار دشوارتر خواهند شد. پس از اینکه فکر کردید، تصمیم گرفتید و در نهایت نه گفتید، تصمیم خود را تغییر ندهید[4]
به احساس خوب خود توجه کنید. وقتی به موقعیتی "نه" می گویید، حتماً آن موقعیت برایتان استرس آور و یا ناراحت کننده بوده، که چنین تصمیمی گرفته اید. به جای شک و تردید سعی کنید از "نه" گفتنی که برایتان آرامش به دنبال آورده لذت برده و احساس گناه را از خود دور نمایید.

ه. گفتن نه در بیشتر مواقع مانع نفرت شما می شود. افرادی که غالباً به درخواست ها، پاسخ مثبت می دهند ممکن است این "بله" گفتن ها در نهایت منجر به خشم و نفرت گردد. اگر شما جزء آن دسته از افراد هستید که همیشه به دنبال راضی نگه داشتن دیگران هستید، ممکن است در اغلب موارد به درخواست های اطرافیان پاسخ مثبت دهید. مثلاً فرض کنید دوستی دارید که هر گاه از شما کمک خواسته، بدون درنگ به او "بله" گفته اید، مطمئن باشید در آینده ای نه چندان دور نسبت به دوستتان احساس خشم و نفرت پیدا خواهید کرد، چرا که او را باعث بسیاری از عقب ماندگی های خود خواهید یافت. در نتیجه اگر پس از "نه" گفتن، موقتاً احساس گناه کنید، بهتر از این است که روابط صمیمانه شما با دوستتان در معرض خطر قرار گیرد.
 
و. احساس خود ارزشمندی را در خودتان تقویت کنید. یکی از عللی که باعث می شود "نه" گفتن برای برخی افراد سخت باشد، این است که اعتقاد ندارند خواسته ها و نیازهای خودشان به اندازه خواسته ها و نیازهای دیگران، اهمیت دارد.
به جای احساس گناه از "نه" گفتن، سعی کنید بر روی احساس خود ارزشمندی تان، کار کنید. برای این کار این روش ها را به کار بندید:
لیستی از نقاط قوت خود تهیه کنید.
برای تشویق خودتان از خودگویی مثبت استفاده کنید.
علائق خود را بشناسید و برای آن ها وقت بگذارید.
هرگز خودتان را با دیگران مقایسه نکنید.
برای خودتان اهداف واقع گرایانه ترسیم کنید.
پی نوشت:

[1] Maralee McKee, Three Ways to Nicely Say No Without Feeling Guilty, (July, 2017), site: mannersmentor.com. 
[2] Nicole Lyons, It’s Ok to Say No, (May, 2015), site: psychcentral.com
[3] Atalanta Beaumont, Just Say No, (Apr, 2015), site: psychologytoday.com.
[4]  Christine Carter, 21 Ways to “Give Good No”  (November 2014), site: greatergood.berkeley.edu.

بیشتر بخوانید:
"نه" را به سادگی آب خوردن بگویید (بخش اول)
3 مهارت‌ برای «نه» گفتن
گفتن « نه» مهارت می‌خواهد