مقایسه کردن خود با دیگران زمانی که به یک عادت تبدیل شود میتواند باعث واکنش های منفی ما نسبت به دیگران و از بین رفتن حس اعتماد به نفس در ما شود.
تعداد کلمه: 1430/تخمین زمان مطالعه:7دقیقه
تعداد کلمه: 1430/تخمین زمان مطالعه:7دقیقه
دست از مقایسه خود با دیگران بردارید
مقایسه کردن جزئی از طبیعت بشر است که گاهی بدون آگاهی صورت میگیرد ، اما مقایسه کردن دائم خود با دیگران عادت بدی است که باعث نابودی خود شخص میشود . اگر شما از آن دسته افرادی هستید که بر اساس عادت خود را با دیگران مقایسه می کنید، بدانید که این عادت مقایسه، احساس نا امنی با خود به همراه دارد.
چون شما احساس ناامنی می کنید گاهی فکر می کنید باید درارتباط با دیگران فضایل و کمالات خود را به رخ آنها بکشید. کسانی که هر آنچه را که انجام داده اند، هر کجا که رفته اند، هر چه که دارند را به رخ دیگران می کشند چندان شخصیت های دوست داشتنی ندارند و نمی توانند کسان زیادی را جذب کنند.
ترک عادت مقایسه نیاز به تمرین و ممارست بسیار دارد و باید با آگاهی انجام شود.مثلا وقتی ویژگی ها یا دارایی های خود را با دیگری مقایسه می کنید، کاری که باید با آگاهی انجام بدهید این است که قدری درنگ کرده و به خود یادآوری کنید که " شاید مقایسه یک امر طبیعی باشد اما درست و منطقی نیست" و آگاهانه هر بار که به سمت مقایسه کردن رفتید این هشدار را به خود بدهید.
شما دچار وسواس مقایسه شده اید
یکی از بهترین راه ها برای اینکه نسبت به خودتان احساس بسیار بدی پیدا کنید این است که خودتان را با دیگران مقایسه کنید این کاری است که بیشتر افراد می کنند؛ ارزیابی موقعیت شغلی، مالی و خانوادگی یا وضعیت ظاهری و میزان زیبایی خود را با دیگران مقایسه می کنند و معمولا به این نتیجه می رسند که پایین تر از بقیه هستند.
با این حال مقایسه و ارزیابی بسیار طبیعی است و شما تنها نیستید. بیش از 2000 سال پیش ارسطو درباره آدم هایی حرف زده است که خود را با دیگران مقایسه می کنند. جستجو در دیگران برای پیدا کردن موقعیت و جایگاه خود مساله ای کهنه و قدیمی است.
مقایسه کردن خود با دیگران باعث ایجاد حس ناخوشایند در ما میشود
لئون فستینگر دانشمندی است که نظریه مقایسه اجتماعی را مطرح کرده است. این نظریه به طور کلی بیان می کند که ارزیابی توانایی ها، دارایی ها و زیبایی از طریق مقایسه خود با دیگران امری طبیعی است چون همه می خواهند بدانند به نسبت دیگران تا چه اندازه خوب هستند.
آیا من خوب هستم؟
دیگران آینه ما برای تماشای خود هستند. فقط زمانی می توانید بفهمید که در پرش از دیگران بهتر هستید که آدم های زیادی پریده باشند. تا زمانی که چنین مقایسه ای صورت نگیرد نمی فهمید جایگاه شما کجاست و چقدر بهتر از بقیه هستید.
فستینگر همچنین در نظریه خود بر این نکته تاکید می کند که افراد همواره از یک سو خود را با کسانی مقایسه می کنند که از آنها بالاتر هستند و از سوی دیگر خود را با افرادی پایین تر از جایگاه فعلی خودشان مقایسه می کنند. از این طریق انسان ها ملاحظه می کنند که تا چه اندازه به گروه بالاتر نزدیک شده اند. همچنین برتری نسبت به گروه دیگر باعث می شود تا فرد احساس خوبی نسبت به خودش پیدا کند. این راهی برای احساس اعتماد به نفس بیشتر است.
راهی برای کمک به خود
همانطور که مشخص است مقایسه خود با دیگران اشتباه نیست. در حالی که انسان ها به عنوان موجوداتی اجتماعی به هم متصل هستند چگونه می توان مقایسه با دیگران را که لازمه بقاست را اشتباه دانست؟ در واقع کسانی که هرگز توجهی به دیگران ندارند در ادغام و مشارکت های اجتماعی دچار مشکل هستند. بنابراین اگر شما خود را با دیگران مقایسه می کنید توانایی سازگاری و هماهنگی های اجتماعی را دارید. این یک ابزار برای توسعه رفتارهای اجتماعی است. اما اگر مقایسه تبدیل به یک فشار روانی شود و باعث ایجاد نفرت از دیگران یا خودتان بشود این مساله ای است که فراتر از یک مقایسه طبیعی برای سازگاری با جامعه است.
به اندازه کافی خوب نبودن
مقایسه زمانی به یک مشکل مزمن تبدیل می شود که شما دائما در ارزیابی و مقایسه خود احساس کنید چیزی را ندارید در حالی که دیگران صاحب آن هستند. این نوع مقایسه کاملا بر مبنای احساسات است. کسانی که اعتماد به نفس کافی ندارند دائما خود را مقایسه می کنند و در این نوع مقایسه به چیزهایی( به عنوان ارزش) فکر می کنند که دیگران دارا هستند و آنها خود را فاقد آن می بینند. متاسفانه فکر کردن زیاد به آنچه در اختیار دیگران است در نهایت تبدیل به یک مصیبت و ایجاد احساس بدبختی می شود. عادت به مقایسه زیاد خود با دیگران باعث می شود بیش از اندازه لازم به آنها فکر کنید و با دقت بیشتری نظاره گر باشید. در این وضعیت همیشه دیگران را مهمتر از خود می دانید و به طور کلی آنها را قوی تر، ثروتمندتر، زیباتر، جذاب تر و موفق تر، شادتر و باهوش تر می بینید.
چگونه مقایسه می کنید؟
خیلی از افراد در مقایسه خود با دیگران معمولا در دام می افتند. بسیاری از چیزهایی که به عنوان معیار مقایسه قرار می گیرند نسبی و غیرقابل سنجش هستند. مثلا زیبایی افراد را چطور می شود ارزیابی کرد؟ هر کسی درکی از زیبایی دارد و آن را با حد و حدود خود و مطابق با برداشت های خود که حاصل تجربه و آموزش است زیبایی را تعریف می کند. در اینصورت چگونه می توان حدی را برای چیزی که اساسا قابل سنجش نیست تعیین کرد؟
افرادی که دچار وسواس مقایسه می شوند معمولا چیزهایی را مقایسه می کنند که قابل سنجش نیستند. در واقع مشکل آنها این است که میان چیزهای قابل اندازه گیری و چیزهای غیر قابل اندازه گیری سردرگم می شوند.
مقایسه؛ فراتر از مرزها
پیش از گسترش رسانه ها و فناوری ها، برای مقایسه با دیگران جامعه محدودی در اختیار داشتید. اما حالا همه چیز فراتر از مرزها و محدوده های زندگی شما و اطرافیانتان است. وارد صفحه اینستاگرام می شوید و دنیایی بسیار گسترده در اختیارتان قرار می گیرد.
رسانه و شبکه های اجتماعی این امکان را به شما می دهند تا به هر جا که می خواهید سرک بکشید. عجیب است اگر بعد از بالا و پایین کردن اینستاگرام یک لحظه میز غذا، لباس ها، خانه و ماشین خود را با دیگران (حتی کسانی که نمی شناسید) مقایسه نکنید. زمانی که یک نفر خبر موفقیت اش (در هر زمینه ای) را اعلام می کند بدون شک پس از شنیدن خبر به جایگاه خودتان فکر می کنید.
در اینجا مقایسه کردن زندگی خود با دیگران چیز بدی نیست اما اگر هر روز وارد شبکه های اجتماعی می شوید، زندگی دیگران را تماشا می کنید و احساس بدی پیدا می کنید و یا اگر دریافته اید که در حال ایجاد تغییرات اجباری برای بهبود زندگی خود هستید در دام مقایسه های وسواسی افتاده اید؛ چیزی که به شدت مذموم و آسیب زننده است.
رها شدن از دام مقایسه
اگر در دام مقایسه افتاده باشید به خوبی می دانید که این کار چقدر فرسوده کننده و عذاب آور است و چطور شما را از لذت های ساده زندگی محروم می کند. وقتی دائما خود را مقایسه می کنید زندگی برایتان هیچ کیفیتی ندارد. همیشه چیزهای فراوانی وجود دارد که در اختیار دیگران است و برای شما فراهم نیست. آدمی که بیش از اندازه به زندگی دیگران نگاه می کند به طور هدفمند نقص های فراوانی در زندگی و روابط خودش پیدا می کند. اگر متوجه آسیب ها و تاثیرات منفی مقایسه شده اید یک بار دست به عمل بزنید تا رفتارتان به مرور زمان تغییر کند.
برای شروع فقط برای یک هفته کاری به کار دیگران نداشته باشید. به هیچ کس فکر نکنید، با کسی تماس نگیرید، جایی نروید و زندگی مجازی دیگران را رصد نکنید و هر زمان که افکار مزاجم به سراغتان آمد با انجام یک فعالیت درگیر کننده از فکر کردن به دیگران دست بردارید. یک هفته زمان کوتاهی است اما من اطمینان دارم که پس از یک هفته احساس بهتری نسبت به خودتان پیدا می کنید.
البته این روش در صورتی برای شما موثر خواهد بود که بپذیرید مشکل اصلی شما و احساس نارضایتی تان از زندگی ناشی از مقایسه افراطی خود با دیگران است و تصمیم بگیرید که این وضعیت را تغییر بدهید. پس از یک هفته، با ادامه همین تمرین همچنین با هدف ایجاد تغییرات مثبت و تلاش برای بازیابی اعتماد به نفس از دست رفته به شیوه های مثبت به مرور زمان می توانید از مقایسه دائمی خود دست بردارید و هوشمندانه رفتار کنید.
در این زمینه حتما بخوانید:
* وسواس و درمان آن
* وسواس و درمان آن