مشکل اصلی بیماری وسواس فکری، وجود فکر و عملی مکرر است.
تعداد کلمات 1440 / تخمین زمان مطالعه 7 دقیقه
وسواس فکری
وسواس فکری یعنی مدام تصور میکنید کاری را انجام ندادهاید و مدام با خود تکرار میکنید که فلان کار را انجام دهید. این فکرها چنان فرد را پریشان میکند که دچار اضطراب و استرس میشود و از انجام کارهای روزمره باز میماند.
وسواس فکری فقط سوژه مورد علاقه روانشناسها نیست و برای جامعهشناسها و مدیران اقتصادی هم اهمیت دارد، چرا که فکرهای مسموم بازده کاری جامعه را پایین میآورد و فرد را خسته و ناتوان میکند در واقع تعادل فرد به هم میخورد و او را در سازگاری با محیط دچار مشکل میکند.
معمولا کسانی که درگیر فکرهای مزاحم میشوند ترجیح میدهند پریشانی و مشکل و ناراحتی خود را به عنوان یک مساله خصوصی، پنهان نگه دارند و گاهی چند ساعت را دور از چشم دیگران صرف افکار یا کارهای مخفیانه خود کنند که این میتواند خطرناک باشد.
تحقیقات نشان میدهد بین یک تا 3 درصد جامعه به اختلال وسواس فکری ـ عملی مبتلا هستند. مبتلایان به این نکته واقفند که ترس و اضطراب آنان معنا ندارد و منطقی نیست، اما در عین حال آن را بسیار واقعی، شدید و جدی تجربه میکنند و به این ترتیب از عملکردشان کاسته میشود.
خصوصیات آدمهای وسواسی
وسواس فکری موضوعات مختلفی را در بر میگیرد، مثلا ممکن است کسی این فکر به ذهنش برسد که نکند من تصادف کنم برای همین به خیابان نمیرود یا سوار ماشینش نمیشود یا این که مدام استرس دارد فرزندش که در مدرسه است دچار حادثه شود. این افراد به جزئیات توجه دقیق دارند و کارها را تکرار و به طور مکرر اشتباه احتمالی را کنترل میکنند.
آنها نمیتوانند ارتباط خوبی با دیگران برقرار کنند و دائم اضطراب دارند کاری را که در ذهنشان است، انجام دهند. جالب است بدانید این افراد نمیتوانند براحتی از اشیای قدیمی دل بکنند زیرا تصور میکنند شاید در آینده بتوانند از آنها استفاده کنند.
من عاشق اول شدنم!
برخی از کسانی که دچار وسواس فکری هستند همیشه دوست دارند اول باشند؛ در مدرسه، در محیط کار و همه جا احساس رقابت میکنند و همین موضوع آنها را آزار میدهد چون برای اولشدن بسیار تلاش میکنند و آسیب میبینند.
نمونه این موضوع : دختر جوان بشدت دچار وسواس فکری بود و این موضوع سبب افسردگی او شده بود، چون نمیتوانست هیچ کاری انجام دهد. این دختر از کودکی در خانواده آموخته بود باید نفر اول و الگو باشد و تا اتمام دوره دبیرستان این موضوع ادامه داشت. این موضوع سبب شده بود تا در کنکور هم دنبال رتبه تکرقمی باشد و برای همین با وجود شرایط نامناسب اقتصادی در کلاسهای مختلف کنکور شرکت کرد و چند سال پشت کنکور ماند. سرانجام خسته شد و پس از پنج سال به یک رشته معمولی راضی شد، اما همیشه عذاب وجدان داشت و اعتماد به نفسش را از دست داد.
متاسفانه خانواده در وسواس فکری این دختر نقش مهمی داشته و او را تشویق کرده است، لذا او تصور نمیکرده این وسواس فکری یک بیماری است تا این که این وسواسها او را از زندگی روزمره جدا کرده و سبب انزوای او شده بود. او نمیتواند براحتی وارد جامعه شود و ارتباط کلامی برقرار کند چون دائم در ذهن خود کار ناتمامی دارد که باید انجام دهد و دائم خود را در عرصه رقابت میبیند.
باردارهایی با فکرهای عجیب
مشکل اصلی بیماری وسواس فکری، وجود فکر و عملی مکرر است. گاهی این فکر و عمل به حدی شدید است که رنج و ناراحتی زیادی برای فرد بیمار و اطرافیان او به وجود میآورد و موجب اتلاف وقت میشود. زنان در دوران حاملگی بیشتر دچار این بیماری میشوند چون در این دوران نگرانیشان بیشتر است و ذهنشان مشغول به افکاری است که در آینده به آنها آسیب میرساند. این بیماران قادر به تصمیمگیری نبوده و مردد هستند؛ آنان در خرید مشکل دارند. بهطور مثال چند بار به فروشگاه مراجعه میکنند تا جنسی را بخرند و ممکن است نخرند.
مبتلایان دچار یک احساس یا اندیشه حکمکننده و مزاحم هستند؛ این افکار به مرحله عملیشدن نمیرسد و فقط احساس نگرانی دارند. همچنین این وسواس فکری سبب میشود فرد در محیط کار در انجام کارها مشکوک باشد و دائم تصور کند کاری را که به او محولشده به درستی انجام نداده است؛ بنابر این رفتارش به همکارانش هم آسیب میرساند و روابط او را با دیگران دچار خدشه میکند.
خود و بقیه را گول میزنند
گاهی برخی افراد دچار این بیماری هستند، اما آن را انکار میکنند و در توجیه کارشان عنوان میکنند فراموش میکنند در حالی که صفی در این باره میگوید: فراموش کردن تفاوت زیادی با وسواس فکری دارد، گاهی شما فراموش میکنید هنگام خروج از خانه پنجره را بستهاید یا نه، در این صورت قبل از بیرون رفتن دوباره پنجره را چک میکنید، اما این برای یک بار اتفاق میافتد نه این که بارها این کار را انجام دهید تا جایی که توان شما گرفته شود و دیگر از بیرون رفتن صرف نظر کنید یا این که بیرون از منزل دائم به این فکر باشید که آیا پنجره را بستهاید یا نه و نتوانید کارتان را بدرستی و با تمرکز انجام دهید.
البته کسانی که در کودکی ناامنی را تجربه کرده باشند هم ممکن است دچار وسواس فکری شوند. آنها اضطراب جدایی دارند و در برابر تغییر مقاوم هستند. همچنین اهل ریسک نبودن، دودلی، افکار خرافی و دلبستگی زیاد به کار، از دیگر ویژگیهای این افراد است.
وسواس، دشمن زندگی خانوادگی
وسواس فکری میتواند بشدت به خانواده آسیب برساند زیرا این وسواس به شک و تردید تبدیل میشود که برای خود فرد و اطرافیان او خطرناک است. مثلا گاهی در ذهن یکی از زوجین این افکار که نکند کارم را درست انجام ندادهام یا این که در بیرون از خانه ممکن است اتفاقی برای همسرم بیفتد، شکل میگیرد و او را آزار میدهد و از این رو روابط دچار خدشه میشود. البته گاهی این افکار دچار سوءظن و بدبینی هم میشود و مدام یکی از زوجین افکار وسواسی در مورد همسر خود دارد که او را مشکوک میکند. اگر یکی از زوجها دچار وسواس فکری است حتما باید پیش از بچهدارشدن آن را درمان کند چون تحقیقات نشان میدهد این بیماری میتواند ژنتیکی هم باشد.
راه نجات چیست؟
کسانی که درگیر فکرهای مزاحم و تکرارشونده هستند از نظر ظاهر با سایر افراد هیچ تفاوتی ندارند، اما مشکل روحیشان کارکرد آنها را کاهش میدهد و باعث میشود نتوانند مسئولیتهایشان را بدرستی انجام دهند، چون یک فکر چنان آنها را درگیر میکند که خسته میشوند و توانایی انجام کارهای روزمره خود را ندارند. شاید کسی که با شما کار میکند دچار این بیماری باشد، او با شما صحبت میکند و در کنار شماست، اما ذهن او درگیر کار دیگری است و درصدد فرصتی است تا آن را انجام دهد، برای همین تمرکز ندارد و بهخوبی از عهده کاری که به او واگذار شده بخوبی بر نمیآید. آنها از زندگی لذت نمیبرند و نمیتوانند ارتباط خوبی با دیگران برقرار کنند.
برای درمان این بیماری، روانشناسان دارودرمانی را هم تجویز میکنند، اما بهترین شیوه مراجعه به مشاوری است که با صحبت بتواند فرد را از شر وسواس فکری نجات دهد. این بیماری زمانی بهتر درمان میشود که فرد نسبت به وسواس فکری خود آگاهی داشته باشد و بداند در آینده این موضوع برای او خطرناک میشود.
همچنین کاهش گوشهنشینی و اجتماعیبودن، افزایش اعتماد به نفس، اندیشیدن به زمان حال و فعالیتهای بدنی و ورزش منظم میتواند چند راه پیشگیری این بیماری باشد. البته خانواده هم بیتاثیر نیست و اعمال حمایت بیش از حد، توقعات و حساسیت زیاد سبب میشود کودکان در این خانوادهها دچار اضطراب و وسواس فکری شوند.
روانشناسان توصیه میکنند برای مقابله با این افکار خود را مشغول به کاری کنید مثلا وقتی این افکار وسواسی به سراغ شما میآید ذهن خود را به چیز دیگری معطوف کنید، مطالعه کنید یا این که فیلم ببینید که این کار نیاز به مهارت فراوانی دارد تا فرد دچار اضطراب نشود.
برنامهریزی کنید که زمان فکرکردن درباره موضوع وسواس، ساعت خاصی باشد و در طول روز هرگاه افکار وسواسی به ذهن تان آمد، به خودتان بگویید زمان فکرکردن فلان ساعت مقرر است، به مرور از زمان فکر کردن به آن افکار بکاهید تا این که این زمان به صفر برسد و همچنین هر روز به خود تلقین کنید «من قادرم افکار وسواسیام را کنار بگذارم»؛ زیرا تلقین یکی از راه های مبارزه با افکار منفی است و وسواس فکری نیز چیزی جز تکرار فکرهای منفی و مزاحم نیست.
منبع : سایت جام جام سرا
بیشتر بخوانید:
وسواس و روش های درمان آن
غلبه بر وسواس
ارزیابی و درمان وسواس
وسواس فکری- عملی