زنها اغلب از قبول مسئولیتهای سخت هراس دارند. دنبال یکی هستند که پشتشان به او گرم باشد و خیالشان را راحت کند. برعکس مردها دنبال کسی هستند که به آنها تکیه کند، کسی که پشت و پناهش باشند. برایش امنیت و آرامش ایجاد کنند و مسئولیت زندگیاش را به عهده بگیرند. این خصوصیت خاص که زنها به دنبال آن هستند و مردها عاشق ارائه دادن آن، کیمیایی به نام اقتدار است.
تعداد کلمات: 1500/تخمین زمان مطالعه: 7 دقیقه
تعداد کلمات: 1500/تخمین زمان مطالعه: 7 دقیقه
رفتارهای اقتدارشکنانه
اول: نصیحت
مردها نیاز دارند، احساس کنند که درست میگویند و درست عمل میکنند. آنها استقلال را دوست دارند و میخواهند به دیگران متکی نباشند. این خصوصیتی است که از کودکی در وجود آنها رشد پیدا کرده است. دختر بچهها تا مدتها به مادرشان وابستهاند در حالی که پسرها خیلی زود رفتارهای استقلالطلبانه نشان میدهند. آنها میخواهند خودشان لباسشان را بپوشند و برای بستن بند کفششان از کسی کمک نمیگیرند. به خاطر همین حس درونی ریشهدار است که وقتی مردی احساس میکند، شما دارید در حل مسئلهای که از آن ناتوان است کمکش میکنید، در درون احساس ضعف و ناتوانی میکند.آنها نصیحت شما را به عنوان یک گواهی، بر تسلط نداشتن و ناکارآمدیشان تلقی کرده و حس میکنند دیگر اطمینان سابق را به آنها ندارید. شاید این جمله برای شما عجیب باشد ولی باید صادقانه این را بگویم که: مردها را نصیحت نکنید! قبول دارم، کار بسیار دشواری است.
مطمئناً همسر شما ویژگیهایی دارد که دوست دارید تغییر کند یا در مواقعی احساس میکنید توصیههایتان برایش سودمند است. اما وقتی او تغییر نمیکند یا آن توصیهها را به کار نمیبندد نصیحتهای شما جز کاهش محبوبیتتان نزد او چه سودی دارد؟ جز در مواقعی که در او اشتباهاتی اصولی میبینید که ممکن است بنیاد خانوادهتان را تحت تأثیر قرار دهد، از نصیحت کردنش خودداری کنید (حتی در آن مواقع هم باید نصیحتهای شما شرایط خاص یک نصیحت سازنده را داشته باشد.) هر عمل اشتباه، عواقبی دارد که بهتر از هر نصیحتکنندهای انسانها را متذکر میکند.
کاری که شما میتوانید بکنید این است که به جای نصیحت، بیشتر روی ویژگیهای مثبت او تاکید کنید و مطمئن باشید این کار برای تغییر او سازندهتر است. مردان اگر خودشان کمک خواسته باشند به توصیههای شما گوش میکنند اما اگر بدانند قصد شما اصلاح است و از روی نپذیرفتن تصمیم آنهاست، احساس بیحرمتی کرده زیر بار توصیههای شما نمیروند.
تمرین کنیم:
با خود شرط کنید که هر وقت وسوسه میشوید، سخن یا رفتار همسرتان را اصلاح کنید یا به او توصیه و راهنمایی بدهید زبانتان را گاز بگیرید. به جای آن، همان لحظه از او تعریف کنید.دوم: غر زدن
غر زدن از بدترین راههای اعلام نارضایتی زنان است که همیشه باعث گلایه مردان میشود. ابراز ناراحتی و ایراد گرفتن برای چیزهای بیاهمیتی مثل خرید بد، اهمال در انجام مسئولیتها، اشتباه رفتن مسیر و... فقط شوهرتان را از شما و محیط خانه بیزار میکند و هیچ سودی به حالتان ندارد. البته بعضی از زنها به طور لفظی غر نمیزنند، اما در عمل طوری رفتار میکنند که نشانگر غر زدنهای بلند و آشکار است. مثلاً با آه کشیدن کنار سینک ظرفشویی، سکوتهای طولانی، بیتوجهی یا نگاههای معنیدار.بهترین کار این است که یک حرف را نهایتاً یکبار بزنید و اجازه دهید تصمیمگیرنده همسرتان باشد. با خود بگویید خانه شوهر من قصر اوست و او باید در قصر خودش احساس آزادی کند و آزاد باشد تا هر چه را که میخواهد انجام دهد. حتی اگر این آزادی مفهومش این باشد که لباسهایش را روی مبل بیندازد، ساعتها فوتبال نگاه کند یا خودش را با بازی کامپیوتری مشغول نماید. حتی اگر معنی این آزادی این باشد که روی دیوار نقاشی کند!
مردها بیشتر از همه چیز از زنان غرغرو متنفرند. زنان همیشه ناراحت، ایرادگیر، حساس و خیلی تمیز که همواره نکتهای دارند تا با آن اعلام نارضایتی کنند. چرا تصمیم نمیگیرید از گروه این زنها بیرون بیایید تا شوهرتان عاشق شما شود؟
تمرین کنیم:
یک زن کاملاً مثبت را تصور کنید که همه چیز را زیبا میبیند و از هر اتفاق ناخوشایندی هم برداشت خوبی میکند. این زن چطور سلام میکند؟ چطور میخندد؟ چگونه در طول روز رفتار میکند؟ موقع جارو زدن یا غذا پختن این زن چه شکلی دارد؟ و شما چقدر میتوانید در طول روز شبیه چنین زنی باشید؟سوم: مقایسه
مقایسه مرد با سایر افراد اقتدار او را میشکند و قابلیتش را زیر سؤال میبرد. پیامی که مقایسه به شوهر شما میدهد این است: تو پذیرفتنی نیستی! ما فکر میکنیم مثال زدن از فرد دیگر سبب میشود، همسرمان رفتارش را عوض کند یا تصمیم جدیدی بگیرد در حالی که این کار فقط حس لجاجت را در او تقویت میکند؛ تا آنجا که ممکن است از تمام رفتارهای شخصی که برایش نمونه آوردهایم و از خود آن شخص بیزار شود.مراقب باشید هیچ وقت در زندگی، همسرتان کلماتی شبیه به این را از شما نشنود: از دوستت یاد بگیر، پسر عمویت را ببین! چرا تو نمیتوانی مثل او باشی؟ مگر برادرت چه فرقی با تو دارد؟ چرا زندگی آنها اینطور است و زندگی ما نه؟ و... بدانید اگر با این جملات و امثال آن زهر مقایسه را وارد زندگیتان کردید، پادزهرش به این آسانیها پیدا نمیشود.
تمرین کنیم:
هر وقت ویژگیهای یک مرد دیگر شما را جذب کرد و آرزو کردید شوهرتان شبیه او باشد، در ذهنتان به تصویری که بقیه از شوهر شما میبینند فکر کنید. به ویژگیهای مثبتی که شوهر شما در چشم مردم دارد و خصوصیات بدی که جز شما کسی از آن خبر ندارد. شاید افراد زیادی در فامیل یا دوست و آشنایان باشند که شوهر شما را برای همسرشان مثال بزنند! همین شوهر شما که این قدر از دستش مینالید! پس مطمئن باشید آن فرد هم خیلی فرد خاصی نیست و فقط خدا از دل همسرش خبر دارد. این ضربالمثل قدیمی را آویزه گوشتان کنید که: «همیشه مرغ همسایه غازه!»چهارم: جدل
حتی وقتی شوهرتان اشتباه میگوید با او بحث نکنید. لازم نیست تسلیم عقیده اشتباه او شوید اما حرف درست را به گونهای به او برسانید که به اقتدارش لطمهای نزنید. بحثهای طولانی و متشنج را که جز کلافگی هیچ نتیجهای ندارد، از زندگیتان حذف کنید. راهش این است که کمی خویشتنداری کنید. وقتی با نظر همسرتان مخالفید بگردید و راهی پیدا کنید تا بدون وارد شدن به بحثهای بیسرانجام، مطلب مدنظرتان را به او برسانید. زبان نرم و احترام همراه با تواضع، ابزاری است که به شما کمک میکند. مثلاً زمانی، احساس میکنید نیاز است که یک وسیله برقی مثل مایکروفر را برای خانه بخرید؛ شوهرتان این نیاز را درک نمیکند.به جای این که بگویید: «تو مردی، توی این چیزها وارد نیستی!»، «به هر کی این حرفو بگی میخنده!»، «اصلاً تقصیر منه که از تو میپرسم!»، «الآن دیگه همه این وسیله رو تو خونهشون دارن»، «تو از دنیا عقبی!» و...، خیلی آرام و سنجیده بگویید: «هر چی خودت صلاح بدونی ولی من این نیاز رو احساس کردم»، «درست میگی میتونیم بیشتر دربارهاش تحقیق کنیم»، «پس خودت یک جایگزین به من معرفی کن»، «ممکنه بازم دربارهاش فکر کنی؟» و...
مطمئن باشید نتیجه گفتگوی دوم خیلی بیشتر مطابق نظر شماست تا گفتگوی اول. با این تفاوت که گفتگوی دوم، کلمات یک زن عاقل خویشتندار است که تسلط خوبی روی خودش دارد.
پنجم: گریه
گریه زن به شدت مرد را در هم میریزد. انگار یکی به زبان بیزبانی به او دشنام میدهد! البته گریهای که به خاطر ناراحتی از مرد باشد و نه هر گریهای. وقتی زنها گریه میکنند میخواهند اوج ناراحتی و نیازشان را به حمایت مرد، نشان دهند در حالی که پیام دریافتی مرد این است: از کنارم برو! دور باش! نباش! تو مرا آزار میدهی! راهحل این مشکل، این نیست که گریه نکنید، تخلیه نشدن برای روان شما مضر است، اما راهش این است که هر زمان از دست شوهرتان یا کارهایش به تنگ آمدید و گریهتان گرفت یا مثلاً وسط دعوا و مشاجره اشکهایتان جاری شد به جای این که بروید داخل اتاق و در را ببندید یا از همسرتان فاصله بگیرید، اتفاقاً به او نزدیک شوید. سرتان را روی شانهاش بگذارید یا در آغوشش گریه کنید. این کار شما، این پیام را به او میرساند: تو آرامشبخش و مأمن من هستی! و اینگونه اثرات منفی گریه را خنثی میکنید. اگر در این حالت خواستید صحبت یا درددل کنید، از او گلایه نکنید، او را متهم نکنید و مقصر ندانید فقط درباره حالات و ناراحتیتان با او صحبت کنید و از اینکه تکیهگاه شماست تشکر کنید.ششم: قهر
وقتی قهر میکنید شوهرتان به طور غیرمستقیم این پیام را از شما دریافت میکند: «بودن و نبودنت برای من فرقی نمیکند!» بخواهید یا نخواهید، قهر شما توهین بزرگی به اوست. چیزی که خیلی دیر از خاطرش میرود. به همین دلیل است که اغلب مردها برای آشتی پیشقدم نمیشوند و حتی اگر شما هم آشتی کنید، آنها تا چند روز سرسنگین میمانند. فقط کافیست مهارتهای کلامیمان را افزایش دهیم تا به جای این که به قهر، پناه بیاوریم درباره مشکلات حرف بزنیم و دنبال راهحل باشیم. کنترل عصبانیت و خویشتنداری کار چندان سختی نیست. تصمیم بگیرید تا میتوانید متوسل به قهر نشوید. چون علاوه بر این که مشکلی را حل نمیکند به اقتدار همسرتان هم ضربه بزرگی میزند و باعث سردی روابط میشود.پایان.
برگرفته از کتاب (زنی که باید باشم)
در این زمینه حتما بخوانید:
* نشانههای اقتدار در شخصیت یک مرد / نقش سرنوشتساز لبخند
* قدرت، محبت و تدبیر؛ سه رکن اقتدار مرد از دیدگاه اسلام
* نشانههای اقتدار در شخصیت یک مرد / نقش سرنوشتساز لبخند
* قدرت، محبت و تدبیر؛ سه رکن اقتدار مرد از دیدگاه اسلام