عواملی که مردان را به داشتن چند همسری تشویق می کند

بررسی انگیزه چند همسری مردان، می تواند از بین رفتن برخی پیوندهای زناشویی جلوگیری کند.
 

چکیده: سوالی که بارها از مشاوران خانواده پرسیده می شود، این است که چه کنیم همسرمان به داشتن زن دیگری در کنار خودش تن ندهند؟ در این نوشتار به بررسی عواملی که باعث سوق مردان به چند همسری می شود، و به گونه ای می تواند از پدید آمدن چند همسری جلوگیری کند، می پردازیم.

تعداد کلمات 1224 / تخمین زمان مطالعه 6 دقیقه

در بررسی های میدانی ای که صورت گرفته، این یازده علت به عنوان اصلی ترین علل گرایش مردان به چند همسری برشمرده شده اند:

 اگر یک مرد متاهل نتواند از همسرش بچه دار شود ممکن است جستجوی جدیدی را آغاز کنند. برخی کودکی را به فرزندی می پذیرند اما برخی مردان حاضر به پذیرش این امر نمی شود و این راه حل را نمی توان راه حل قطعی تمام زوج‌های نازا به حساب آورد.
 برخی مردان برای اثبات خود و برای دوام نسل، خود را ملزم به داشتن فرزند می‌دانند و احساس می‌کنند رضایت و اطمینان یکی از احساس‌های ضروری انسان است که البته عشق و دوست داشتن از پایه های اساسی رسیدن به این احساس اطمینان است.
 از طرفی قانون بقا و تداوم نسل یکی از باورهایی است که در اعماق مغز انسان حک شده است و داشتن فرزند یکی از همان انواع احساس رضایت خاطر و اطمینان است. هرچه سن بالاتر می‌رود انسان در کودک و نوه‌هایش چیزهایی از وجود خود را می بیند و به این شکل تسلی پیدا می‌کند.
 اگر انسان این امکان را نداشته باشد یا عواملی جلوی او را بگیرد انسان شدیداً دچار استرس و احساس نارضایتی و بی اعتمادی می شود. آرزوی داشتن فرزند و عدم برآورده شدن این خواسته می‌تواند ناسازگاری و ناامنی را به خانواده تحمیل کنند. کسانی که با این مشکل رو به رو هستند، معمولا به سختی به تفاهم می رسند مردانی که همسران نازا دارند این ضعف و ناتوانی همسرانشان را معمولاً به راحتی نمی پذیرند.
زن هایی که به خودشان توجه نمی کنند
اگر زنی به خودش نوجه نکند و بیش از حد اضافه وزن داشته باشد، از نظر جنسی جذابیت های خودش را برای مرد از دست می دهد. در این بین اگر خیلی زود شکسته و پژمرده شده باشد، مشکل بزرگ تر است. در چنین شرایطی، با این همه نکات منفی، اگر از همسرش صرفاً چون همسر رسمی اوست، انتظار صداقت داشته باشد، خود را فریب داده است.
 

مردانی که به شکلی با زنی که دوست نداشته اند مجبور به ازدواج شده اند، اگر در سال های اول به این موضوع توجه چندانی نکرده باشند، با گذشت زمان، احساس می کنند دوست دارند که در کنار زن دلخواه و مورد علاقه شان باشند و زنی را دوست داشته باشند. در چنین شرایطی، مرد با این که همسر اولش را دوست ندارد، صرفاً چون مادر بچه هایش است، نمی تواند او را رها کند، با این وجود، حتی اگر برنامه ریزی ای در این خصوص نداشته باشد، ممکن است روزی با فرد مورد نظرش روبرو شود.
 

یکی از خطاهای بارز برخی زنان دعوا و پرخاشگری مداوم با همسرشان است. در حالی که مردی که مرتب مجبور است پرخاشگری همسرش را تحمیل کند، در طی زمان از احساس و عاطفه دور و خالی می شود و به مرور در چنین شرایطی، رابطه جنسی زوجین هم جا و هم اهمیت خود را از دست می دهد.
مردها اگر این را بروز ندهند هم در زن، اولاً به دنبال احساس دوماً به دنیال جاذبه احساس جنسی هستند. یک زن هر چه قدر از نظر فیزیکی زیبا باشد، زمانی که داد و فریاد می کند، پرخاشگری می کند یا صدایش را بلند می کند، زیبایی اش فراموش می شود و در چشم همسرش زیبا به نظر نمی رسد. 
خانم ها باید بدانند که در شرایط نامناسب  و پرخاشگرانه و پر از جنگ و ستیز، همسرشان را با دستان خودشان به آغوش زن دیگری می فرستند.
 

خیلی از زنان، با تکرار دائمی این سئوال که نکند زن دیگری در زندگی ات پیدا شده؟ و حساب پس گرفتن از همسرشان، حس علاقه و توجه مرد را نسبت به زن دیگری بیدار می کنند. با یادآوری دائمی زنی دیگر، مردی را که تا امروز جتی فکرش را هم نمی کرده که به همسرش خیانت کند، ناخودآگاه بدون این که متوجه باشند، به توجه نشان دادن به زنان دیگر تشویق می کنند. به همین دلیل، زنانی که به همسرشان مشکوک هستند، بدون این که او را متوچه این حس خود نمایند، باید به تنهایی مسئله را حل می کنند. در غیر این صورت، آن چه از آن می ترسند، جتی اگر تا آن روز تنها یک تصور بوده باشد، به واقعیت می پیوندد.
 

بعضی از زنان بیوه که به دلایلی و بهانه های واهی یا حتی برخی دلایل جدی از همسرشان جدا می شوند، زمانی که بعد از جدایی پی می برند که زندگی بعد از جدایی، مانند زندگی پیش از ازدواج نیست، احساس می کنند نیاز به ازدواج مجدد دارند و به همین دلیل ممکن است بپذیرند که همسر دوم مردی شوند.
 

زنانی که از رفتار همسران شان ناراضی و ناراحت می شوند، سعی می کنند همسران شان را در گوشه دیواری بیاندازند و به او حمله کنند و به این ترتیب بی مهری، سردی و بی تفاوتی بین آن ها حاکم می شود، مرد بعد از یک مدت پل ها را خراب می کند. عملاً جدایی و بعد آن هم جدایی واقعی و رسمی.
 

برخی اوقات آقایان بازنان بیوه یا حتی ازدواج نکرده مسنی روبرو می شوند که دارای امکانات و موقعیت خوب و جذابی هستند. در این شرایط است که مرد هم با تمایل به استفاده از این امکانات مادی و هم لذت بردن از جذایبت ها و تنوعی که ازدواج دوم به همراه دارد، اقدام به این کار می کند.
 

مردی که بعد از یک مقطع زمانی، وضع مالی خوبی پیدا کرده و امکانات او رو به افزایش گذاشته، چنان چه همسرش وضعیت ثابت و مشابه گذشته را داشته باشد، تشویق می شود که ازدواج مجدد داشته باشد و همسری مناسب با وضعیت فعلی خود انتخاب کند.
 

می خواهد به شکل ازدواج باشد، می خواهد به شکل دیگری، در رابطه زن و مرد، رابطه جنسی در مکان دوم و بعد از علاقه آن ها به هم قرار می گیرد اما در صورت از بین رفتن رابطه عاطفی و علاقه، رابطه جنسی در اولویت قرار می گیرد و... اگر این اتفاق بیفتد، تعهد و وفاداری طرفین به هم، بدون وجود عشق، مفهوم چندانی نخواهد داشت.
در آن صورت است که مرد به دنبال جای دیگری برای تامین نیازهای عاطفی خود می گردد و برای همسرش صرفاً نقش یک شیک جنسی را ایفا می کگند.
 

بعضی اوقات یک مرد در شرایطی کاملاً غیر متعارف، با ضرورت و اجبار، برای ازدواج مجدد روبرو می شود.
 

منبع : کتاب «چرا برخی مردها خیانت می کنند؟»

نوشته: دکتر کال یونچی
مترجم: رویا پورمناف