راه کارهای عملی مدیریت اقتصادی در خانواده (بخش اول)

اقتصاد خانواده به بررسی اقتصاد، هزینه ها و درآمد و استفاده بهینه از منابع مالی در چرخه «عمر خانواده» می‌پردازد. چرخه عمر خانواده از زمان ازدواج تا زمان مرگ یا طلاق است. با ما باشید تا با راهکارهای عملی مدیریت اقتصاد خانواده بیشتر آشنا شوید.
سه‌شنبه، 12 تير 1397
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: سیدروح الله حسین پور
موارد بیشتر برای شما
راه کارهای عملی مدیریت اقتصادی در خانواده (بخش اول)
باید با هزینه های مخالف منافع خانواده از همان آغاز پیدایش باورهای ذهنی مبارزه کرد.
 
چکیده: اقتصاد خانواده به بررسی اقتصاد، هزینه ها و درآمد و استفاده بهینه از منابع مالی در چرخه «عمر خانواده» می‌پردازد. چرخه عمر خانواده از زمان ازدواج تا زمان مرگ یا طلاق است. با ما باشید تا با راهکارهای عملی مدیریت اقتصاد خانواده بیشتر آشنا شوید.

تعداد کلمات 1315 / تخمین زمان مطالعه 7 دقیقه

 راه کارهای عملی مدیریت اقتصادی در خانواده
راهکارهای عملی مدیریت اقتصادی مؤثر در خانواده
 

1. مشخص بودن مسئول مدیریت اقتصادی خانواده

 نخستین راهکار مدیریت اقتصادی به اختیار و مسئولیت هزینه کننده ها باز می گردد. اگر تقسیم وظایف و اختیارات خانواده به گونه ای باشد که همه اعضا بدون احساس مسئولیت به هزینه کردن بپردازند یا به مصرف بیندیشند و تأمین هزینه های آن را از نان آور انتظار داشته باشند، و یا فضای روانی به گونه ای باشد که نان آور این گونه فکر کند، مهمترین اصل مدیریت، یعنی «اختیار در برابر مسئولیت» پایمال شده است.
افزون بر اختیار در برابر مسئولیت و این نکته که سرانجام نان آور خانواده باید درباره هزینه ها حرف آخر را بزند، برای گریز از روش های مستبدانه که ناهنجاری هایی چشمگیر را در روابط خانوادگی پدید می آورد، نان آور خانواده باید برای رفتار مصرفی خویش توجیه لازم را ارائه دهد. به همین دلیل از داشتن آگاهی و شناخت بیشتر درباره مقوله اقتصاد خانواده، به ویژه الگوی مصرف و معیارها و ضابطه های آن ناگزیر است.
 

۲. مدیریت بخردانه

 بدون شک کنترل احساس و ندیده گرفتن اظهار نظرهای نامسئولانه اطرافیان در انتخاب الگوی مصرف و خرید کالاها و خدمات، از ویژگی های مدیریت اقتصاد خانواده است.
مدیریت بخردانه که برنامه ریزی و آینده نگری را همیشه در کنار هم دارد، به رغم افزایش درآمد خانواده و حتی پیش بینی تداوم آن، با کنترل احساس همراه است. مدیر مدبر در چنین وضعیتی، به یکباره الگوی مصرف پیشین را رها نمی کند و با دستپاچگی و تأثیرپذیری از دیگران الگوی مصرف جدیدی را بدون تحلیل نمی پذیرد. حتی از لحاظ نظری، دگرگونی در الگوی مصرف و معیارهای آن را باید به کندی انجامد تا فرصت بیشتری برای بررسی وجود داشته باشد.[1]
در مدیریت بخردانه، نقش چیزهای بیرونی به حداقل و نقش آنچه شرایط رشد معنوی خانواده را فراهم می سازد، آگاهانه به حداکثر می رسد. اینکه دیگران چه می گویند و انگاره های فرهنگی، افکار عمومی و عرف چه اجبارهایی را مطرح می سازند، باید متأثر از امکانات و ضرورت های مادی خانواده و در جهت شکوفایی استعدادها و خلاقیت های انسانی آنان قرار گیرد، نه اینکه ماشین وار تقلید شود. با انفعال، دنباله روی، تقلید و نداشتن دید انتقادی درست به آنچه دیگران پیشرفت می دانند، نمی توان مدیریت بخردانه ای را در اقتصاد خانواده اعمال نمود و از هدررفت درآمدها و کالاها جلوگیری کرد. از این روی، برای جلوگیری و پرهیز از این امور منفی باید مدیریتی بخردانه در خانواده جهت مصرف درست و بجا حکم فرما باشد. پیامبر (صلی الله علیه و آله) در این زمینه می فرمایند: «من اعطى فی غیر حق فقد اسرف ومن منع عن حق فقد قتر؛[2] «هر که به ناحق (بی جا) بخشش کند، اسراف کرده است و هرکس به حق (بجا) خرج نکند، سخت گیری و خست ورزیده است».
امام صادق (علیه  السلام) نیز فرموده اند: المومن حسن المعونة، خفیف الموونة، جید التدبیر لمعیشته، لا یلسع من جحر مرتین؛[3] «مؤمن یاری گری شایسته و کم خرج است و گذران زندگی اش را خوب تدبیر می کند».
 

٣. آگاهی از چگونگی شکل گیری نیاز کاذب در خانواده 

برخی از نیازها، درخواست طبیعی و فطری انسان است، اما بسیاری از کالاها و خدمات درخواست طبیعی خانواده نیست و کم کم با گفت و گو درباره آن (به تأثیر تبلیغات، اظهار نظرها، توصیه اطرافیان و...) به شبکه ای نیرومند تبدیل می شود. در چنین وضعی، دیگر نمی توان از داشتن آن کالاها یا خدمات که به صورت یک نیاز در آمده، گذشت. بنابراین، پیش از اینکه جوانه ای ساده در ذهن به درختی تنومند تبدیل شود، باید با توجه به میزان درآمد، از ماندگاری آن در ذهن پیشگیری کرد. پس باید با هزینه های مخالف منافع خانواده از همان آغاز پیدایش باورهای ذهنی مبارزه کرد.
 

۴. جای گزینی کالاها و خدمات

 در خرید و مصرف کالاها و خدمات، داشتن تصوری روشن از کالاهایی که نمی توان به جای هم جایگزین کرد، ضرورت دارد. برای این منظور، باید محل هایی که اجناس را با قیمت مناسب تر ارائه می کنند یا اجناسی که با داشتن خصوصیات جنس گران، ارزان ارائه می شوند، شناسایی کرد تا هنگام نیاز به کالا یا خدمات مورد نظر از آنها استفاده شود.
 

۵. جداسازی درآمدها و هزینه ها 

برخی از درآمدها فوق العاده و تکرارنشدنی اند یا تکرار آنها در آینده انتظار نمی رود. این درآمدها به گونه ای هستند که از نظر زمان و میزان، به طور منظم تکرار نمی شوند. بنابراین نباید مانند دیگر هزینه های روزمره خانواده خرج شوند، بلکه باید پس انداز شوند و با صرف هزینه های فوق العاده گردند.
 

۶. تعیین نوع هزینه ها و رعایت اولویتها (طبقه بندی هزینه ها) 

در جهت جست و جوی الگوی مصرف متناسب خانواده، می توان معیارهایی را مطرح کرد که هر خانواده با توجه به آن بتواند از فشار هزینه ها بهتر بکاهد:
نخستین معیار، جدا کردن و دسته بندی هزینه هاست که از نظر زمان رویداد می توان آنها را به هزینه های کوتاه، میان و بلندمدت تقسیم کرد. هزینه هایی کوتاه مدت اند که روزمره تکرار می شوند؛ مثل هزینه های خوراک و رفت و آمد و اجاره خانه. هزینه های پوشاک نیز میان مدت و هزینه های مربوط به خرید خانه، اتومبیل و وسایل خانگی برقی، جزو هزینه های بلندمدت اند. به علت بالا بودن میزان هزینه های میان مدت و بلندمدت، به ناچار باید خرج های جاری به گونه ای انجام شود که هزینه های بلندمدت ممکن شود.
هزینه های ضروری نیز مانند مخارج بیماری و هزینه های غیرضروری مانند خرید لباس های گران قیمت است.
در این زمینه باید آگاهانه رفتار کرد و برای برخورد آگاهانه و گزینش درست از نظر مدیریت هزینه ها باید آگاهی لازم را درباره ضروری بودن هزینه ها و آستانه کف عبورناپذیر آن به دست آورد.
 

رعایت اولویت ها از منظر دین

یکی از نکته های مهمی که دیدگاه اسلامی در بحث الگوی مصرف صحیح بر آن تأکید فراوان داشته و باید بدان توجه کرد، رعایت اولویت ها و امور مهم تر است؛ زیرا بی توجهی به این مسئله، در واقع هدر دادن سرمایه و گونه ای اسراف کاری است و مشکلات گوناگونی را در پی خواهد داشت. .
امام علی (علیه السلام) فرموده اند: من اشتغل بغیر المهم ضیع الاهم؛[4] «هرکس به چیزی که مهم نیست بپردازد، آنچه را که اهمیت بیشتری دارد از دست می دهد».
 

۷. مشارکت همه در مسئولیت پذیری

 در درجه نخست باید زن و شوهر، درباره الگوی مصرف و چگونگی هزینه ها و معیارهای مصرفی، توافق کنند و مدیریت بخردانه اقتصاد خانواده بر پایه یادشده انجام شود. در تربیت فرزندان و انجام هزینه های مصرفی و ایجاد باورهای مصرفی آنان نیز اصول این مدیریت باید رعایت شود، تا همه افراد خانواده در کاهش بار مالی خانواده مسئولانه و داوطلبانه مشارکت کنند.
در تحلیل هزینه های انجام شده ای که نوشته شده یا نانوشته اند، همه اعضای خانواده باید مشارکت داشته باشند.
اندازه مسکن، منطقه مسکونی، اعم از شهر و روستایی که خانه در آن واقع شده، اعیان یا فقیرنشین بودن آن، هریک معیارهای هزینه و الگوی مصرف و سطح توقع مصرف ویژه ای را در فرد و خانواده وی به وجود می آورند. البته در این زمینه، تنها همسایه های ثروتمند، مشکل ساز نیستند، بلکه خویشان و نزدیکان و دوستان ثروتمند، به ویژه کسانی که با ایشان بسیار رفت و آمد داریم، بر خانواده، مستقیم و غیر مستقیم تأثیر می گذارند.
 
 
منبع: کتاب «حسابی مصرف کنیم! (مهارت اصلاح الگوی مصرف)»
نویسنده: محمدرضا بنیانی

بیشتر بخوانید :
راه کارهای عملی مدیریت اقتصادی در خانواده (بخش دوم)
رازهای مدیریت در اداره اقتصاد خانواده
گام های طلایی برای رفع مشکلات اقتصادی خانواده
راه کارهایی برای افزایش قدرت خرید خانواده
مدیریت اقتصاد خانواده با کسی شوخی ندارد
اقتصاد خانواده چیست؟

پی نوشت :
[1] . ابراهیم رزاقی، الگوی مصرف و تهاجم فرهنگی، ص۱۸۰.
[2] . محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج 69، ص 261.
[3] . محمدبن یعقوب کلینی، الکافی، ج۲، ص۲۴۱، ح۳۸.
[4] . محمد محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ج۸، ص۱۲۹، ح۱۴۳۲۸.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.