علل سلامت روحی و نشاط در زنان، رضایت از زندگی و داشتن ارتباط مناسب با همسر است.
چکیده : همه ی افراد خانواده، نیازمند شادی هستند و زن و مرد برای ایجاد نشاط در خانواده نقش دارند؛ البته نقش برجسته ی زن در ایجاد شادی و آرامش گری، به دلیل محوریت او در خانواده، قابل چشم پوشی نیست. خداوند نیز در قرآن با جمله ی«لتسکنوا الیها» زنان را سمبل آرامش معرفی می کند.
تعداد کلمات 1424 / تخمین زمان مطالعه 7 دقیقه
تعداد کلمات 1424 / تخمین زمان مطالعه 7 دقیقه
تو مایه ی شادی خانه هستی!
مادر، عضو فعال خانواده است و نقش مهمی در رشد و شکوفایی اعضای خانواده و به همان نسبت، ظهور خانواده ای موفق در اجتماع دارد. از آن جایی که ارتباط بین مادر و دیگر اعضای خانواده، بسیار تنگاتنگ است و به علت رسیدگی مادر به کارهای خانه و فرزندپروری، نقش کلیدی در خانواده دارد؛ خلق وخو و احساس های مادر، به طور مستقیم بر دیگر اعضا، اثرگذار بوده و مادر می تواند با ایجاد فضایی مناسب برای فرزندان، محیطی امن و آرام ایجاد کند تا مانع گرایش فرزندان به بسیاری از معضل های اجتماعی شود. از آن جایی که زنانِ شاد، مهارت مهرورزی را به خوبی یاد گرفته اند؛ این محبت در تمامی رفتارشان در طول زندگی مشهود است؛ به همین علت، همسر و فرزندان در کنار آن ها احساس آرامش و امنیت می کنند.
تنها بیماری های مسری نیستند که قابل انتقال به دیگران هستند، روحیه های خوب و بد هم می تواند به دیگران سرایت کند. شادی فقط باعث افزایش نشاط ما نخواهد شد، بلکه با شادبودن، می توان دیگران را نیز در این شادابی شریک کرد. در نتیجه، اگر زن ـ که عضو فعال خانه است ـ پُرنشاط باشد، به علت وابستگی شدید اعضای خانواده، این شادی را به همسر و فرزندان منتقل می کند. یکی از اصول مهم در زندگی خانوادگی این است که خانواده ی شاد، محصول شادی زنِ خانه است.
تنها بیماری های مسری نیستند که قابل انتقال به دیگران هستند، روحیه های خوب و بد هم می تواند به دیگران سرایت کند. شادی فقط باعث افزایش نشاط ما نخواهد شد، بلکه با شادبودن، می توان دیگران را نیز در این شادابی شریک کرد. در نتیجه، اگر زن ـ که عضو فعال خانه است ـ پُرنشاط باشد، به علت وابستگی شدید اعضای خانواده، این شادی را به همسر و فرزندان منتقل می کند. یکی از اصول مهم در زندگی خانوادگی این است که خانواده ی شاد، محصول شادی زنِ خانه است.
عوامل ایجاد نشاط و آرامش در زنان
اول: داشتن تفکر مثبت در زندگی و خوش بینی معقول، رمز خوش بختی در زندگی است. مثبت نگری یکی از مؤلفه های آرامش و نشاط در زندگی فردی است که مثبت اندیش است و می تواند از شکست ها در زندگی درس بگیرد. زنانی که خصیصه ی خوب فکرکردن را در خود تقویت کنند و به مسائل پیرامون با دید مثبت بنگرند، باعث شیرین شدن زندگی و نشاط واقعی خواهند شد. وقتی یک مادر، سختی های زندگی را جزء جدانشدنیِ زندگی بداند و از آن درس بگیرد، شادی و نشاط را در زندگی از دست نداده و همواره با مشکل های زندگی مبارزه می کند. به یقین، در این زندگی، کم تر بیماری های روحی مشاهده می شود.
دوم: کم تحرکی، یکی از مشکل های امروزی زنان است. ورزش و فعالیت فیزیکی، در سلامت روان نقشی اثرگذار دارد؛ طوری که مطالعه ها نشان می دهد مواردی از جمله افسردگی و اضطراب در اثر فعالیت فیزیکی، بهبود یافته و ورزش، عاملی حمایتی در درمان بیماری روانی است. داشتن تفریح سالم، از عوامل اصلی و از ضرورت های بهداشت روان در بانوان است. روح انسان به تفریح و تفرج نیاز دارد؛ طوری که تفریح های سالم، از بهترین شادی ها و لذت های نشاط آور برای انسان است.
سوم: «انسان با دیدن مناظر زیبای طبیعت، گل های رنگارنگ، درختان سبز، آبشارهای زیبا، شکوفه های شاداب، کوه ها و هزاران منظره ی زیبای دیگر به وجد می آید. ارسطو در این زمینه می گوید: شادی، بهترین چیزهاست و آن قدر اهمیت دارد که دیگر خواسته ها برای کسب آن هستند »[1]
چهارم: اگر در زندگی ما دین حاکم باشد، در شادمانی ما تفاوت قابل توجهی پدید می آید؛ برای مثال، یک انسان دین دار از اطاعت خداوند شاد می شود. پی آمد دین به انسان ها این است که راه نجات از غم و اندوه، ایمان به خدا و ذکر اوست و به انسان، آرامش، شادی و نشاط می بخشد. قرآن، نشاط را که نیاز فطری بشر است، تأییدکرده و به آن جهت می دهد و راهنمایی های لازم را برای بهره گیری از شادی ارائه می کند. در حالی که ممکن است در مسیر اطاعت، با دشواری ها و هزینه های مادی بسیاری روبه رو باشد، با کمال میل از سختی ها استقبال می کند؛ زیرا می داند لذت و خوشی، فقط با عوامل مادی به دست نمی آید؛ بلکه عوامل معنوی هم در ایجاد شادی مؤثر هستند. گاهی انجام دادن کارهایی که به نظر باید لذت بخش باشند، هیچ لذتی به انسان نمی دهند و حتی عذاب وجدان هم می آورند؛ زیرا روح و وجدان، آماده ی لذت بردن نیستند. یک غذای لذیذ یا خانه ی بسیار زیبا، اگر حرام و نامشروع باشد، برای انسان سالم و مؤمن، تلخ و ناگوار است؛ در حالی که اگر دین و نگاه برآمده از دین به زندگی نباشد، عوامل شادی، در راه های بهبود زندگیِ دنیایی خلاصه می شود. راضی بودن به رضای خدا برای انسان مؤمن، شادی آور است و ذکر او آرامش دهنده ی روح و روان خواهد بود. امام علیa می فرمایند: «شادی مؤمن در چهره ی اوست، قدرت وی در دینش و اندوه او در دلش»[2]
پنجم: از دیگر علل سلامت روحی و نشاط در زنان، رضایت از زندگی و داشتن ارتباط مناسب با همسر است. زنان به علت لطافت روحی ای که دارند، بیش تر تحت تأثیر روابط خوب یا بد با همسر بوده و بیش تر از مردان در معرض آسیب هستند؛ لذا نیازمند محبت و توجه بیش تر هستند و در این بین، ارتباط مناسب با بستگان، به ویژه والدین و خواهر و برادر نیز، می تواند در تلطیف روحیه ی زنان مؤثر باشد و آرامش بیش تری کسب کنند.
ششم: احساس مفیدبودن می تواند در هر انسانی نشاط ایجاد کند. یکی از معصومان در تحف العقول می فرمایند: «از تنبلی و تنگ حوصلگی دوری کن که سرآغاز هر بدی است »[3] افرادی که با کارهای مختلف و مفید، مثل هنرهای خانگی، خود را مشغول می کنند، کم تر دچار افسردگی می شوند و زنان با مشغول کردن خود به کارهای مفید و مورد علاقه شان، می توانند انرژی مثبتی کسب کرده و نشاط لازم را در زندگی به دست آورند؛ زیرا افراد با تماشای دست رنج خود، بسیار لذت می برند.
دوم: کم تحرکی، یکی از مشکل های امروزی زنان است. ورزش و فعالیت فیزیکی، در سلامت روان نقشی اثرگذار دارد؛ طوری که مطالعه ها نشان می دهد مواردی از جمله افسردگی و اضطراب در اثر فعالیت فیزیکی، بهبود یافته و ورزش، عاملی حمایتی در درمان بیماری روانی است. داشتن تفریح سالم، از عوامل اصلی و از ضرورت های بهداشت روان در بانوان است. روح انسان به تفریح و تفرج نیاز دارد؛ طوری که تفریح های سالم، از بهترین شادی ها و لذت های نشاط آور برای انسان است.
سوم: «انسان با دیدن مناظر زیبای طبیعت، گل های رنگارنگ، درختان سبز، آبشارهای زیبا، شکوفه های شاداب، کوه ها و هزاران منظره ی زیبای دیگر به وجد می آید. ارسطو در این زمینه می گوید: شادی، بهترین چیزهاست و آن قدر اهمیت دارد که دیگر خواسته ها برای کسب آن هستند »[1]
چهارم: اگر در زندگی ما دین حاکم باشد، در شادمانی ما تفاوت قابل توجهی پدید می آید؛ برای مثال، یک انسان دین دار از اطاعت خداوند شاد می شود. پی آمد دین به انسان ها این است که راه نجات از غم و اندوه، ایمان به خدا و ذکر اوست و به انسان، آرامش، شادی و نشاط می بخشد. قرآن، نشاط را که نیاز فطری بشر است، تأییدکرده و به آن جهت می دهد و راهنمایی های لازم را برای بهره گیری از شادی ارائه می کند. در حالی که ممکن است در مسیر اطاعت، با دشواری ها و هزینه های مادی بسیاری روبه رو باشد، با کمال میل از سختی ها استقبال می کند؛ زیرا می داند لذت و خوشی، فقط با عوامل مادی به دست نمی آید؛ بلکه عوامل معنوی هم در ایجاد شادی مؤثر هستند. گاهی انجام دادن کارهایی که به نظر باید لذت بخش باشند، هیچ لذتی به انسان نمی دهند و حتی عذاب وجدان هم می آورند؛ زیرا روح و وجدان، آماده ی لذت بردن نیستند. یک غذای لذیذ یا خانه ی بسیار زیبا، اگر حرام و نامشروع باشد، برای انسان سالم و مؤمن، تلخ و ناگوار است؛ در حالی که اگر دین و نگاه برآمده از دین به زندگی نباشد، عوامل شادی، در راه های بهبود زندگیِ دنیایی خلاصه می شود. راضی بودن به رضای خدا برای انسان مؤمن، شادی آور است و ذکر او آرامش دهنده ی روح و روان خواهد بود. امام علیa می فرمایند: «شادی مؤمن در چهره ی اوست، قدرت وی در دینش و اندوه او در دلش»[2]
پنجم: از دیگر علل سلامت روحی و نشاط در زنان، رضایت از زندگی و داشتن ارتباط مناسب با همسر است. زنان به علت لطافت روحی ای که دارند، بیش تر تحت تأثیر روابط خوب یا بد با همسر بوده و بیش تر از مردان در معرض آسیب هستند؛ لذا نیازمند محبت و توجه بیش تر هستند و در این بین، ارتباط مناسب با بستگان، به ویژه والدین و خواهر و برادر نیز، می تواند در تلطیف روحیه ی زنان مؤثر باشد و آرامش بیش تری کسب کنند.
ششم: احساس مفیدبودن می تواند در هر انسانی نشاط ایجاد کند. یکی از معصومان در تحف العقول می فرمایند: «از تنبلی و تنگ حوصلگی دوری کن که سرآغاز هر بدی است »[3] افرادی که با کارهای مختلف و مفید، مثل هنرهای خانگی، خود را مشغول می کنند، کم تر دچار افسردگی می شوند و زنان با مشغول کردن خود به کارهای مفید و مورد علاقه شان، می توانند انرژی مثبتی کسب کرده و نشاط لازم را در زندگی به دست آورند؛ زیرا افراد با تماشای دست رنج خود، بسیار لذت می برند.
زنان بیش از مردان در معرض آسیب هستند
بیماری ها به دنبال ضعف جسمی و اذیتی که برای فرد دارند، به طور طبیعی نشاط را در انسان از بین می برند. زنان بیش تر در معرض برخی بیماری ها هستند و باید مراقبت لازم انجام شود تا بیماری جسمی، بر روح و روان شان اثر نگذارد.
به گزارش مجله ی «سایکولوژی تودی» به طور معمول، اثر ژن ها یا افسردگی در زنان، بیش تر از مردان است. هم چنین ممکن است ژن هایی باشند که احتمال افسردگی را در زنان و در پاسخ به محیط متغیر هورمونی آن ها، تشدید می کنند؛ برای مثال، شواهد پزشکی و آزمایشگاهی هست که نشان می دهد گروهی از زنان، به ویژه در دوران پس از زایمان و در مرحله ی پیش از قاعدگی، مستعد افسردگی هستند. این نوع افسردگی در خانواده هاست؛ اما بر مردان اثر نمی گذارد؛ چراکه آن ها تقریباً هرگز به این تغییرهای هورمونی دچار نمی شوند. در نتیجه، بانوان باید بیاموزند که چگونه شادی بازرفته را به خود بازگردانند. امام علیa می فرمایند: «غم و اندوه، بدن انسان را نابود می کند»[4]
مشاهده و مقایسه ی زندگی افرادی که سطح اقتصادی بالایی دارند و در رفاه بیش تری هستند، ازبین برنده ی نشاط در برخی زنان است که به چشم و هم چشمی و عقده های درونی می انجامد و آرامش را در این افراد از بین می برد. پیامبر گرامی اسلام ص می فرمایند: «هرکه چشمش به دست مردم باشد، اندوهش دراز و افسوسش پایدار شود »[5]
اگر زنان، آستانه ی تحمل مشکل ها را در خود بالا نبرند، مشکل ها، احساس آرامش را در آنان از بین می برد و نمی توانند مشکل ها را به خوبی مدیریت کنند و از بحران های زندگی به خوبی گذر کنند؛ در نتیجه، دچار بیماری و افسردگی می شوند و توان مدیریت خانواده را از دست می دهند. عدم رضایت از زندگی مشترک، عدم رضایت مندیِ جنسی، اختلاف های زناشویی و نداشتن رابطه ی عاطفی با همسر، از عواملی است که باعث ازبین رفتن نشاط و آرامش در زنان می شود.
منابع:
آیزنگ، مایکل (1378)؛ روان شناسی شادی، ترجمه ی زهرا چلونگر، تهران: نسل نواندیش.
ابن شعبه، ابومحمد حسن ابن علی حرانی (1404)؛ تحف العقول، قم: دفتر انتشارات اسلامی.
محمدی ری شهری، محمد (1385)؛ منتخب میزان الحکمه، قم: دفتر دارالحدیث.
کردستانی، ابوالقاسم (1383)؛ منتخب الاحادیث، قم: انتشارات پیام حق.
پی نوشت
[1] آیزنگ، ص12
[2] محمدی ری شهری، ح 777، ص73
[3] حرانی، ص 292
[4] کردستانی، ح930، ص296
[5] محمدی ری شهری، ح 1549، ص 149
به گزارش مجله ی «سایکولوژی تودی» به طور معمول، اثر ژن ها یا افسردگی در زنان، بیش تر از مردان است. هم چنین ممکن است ژن هایی باشند که احتمال افسردگی را در زنان و در پاسخ به محیط متغیر هورمونی آن ها، تشدید می کنند؛ برای مثال، شواهد پزشکی و آزمایشگاهی هست که نشان می دهد گروهی از زنان، به ویژه در دوران پس از زایمان و در مرحله ی پیش از قاعدگی، مستعد افسردگی هستند. این نوع افسردگی در خانواده هاست؛ اما بر مردان اثر نمی گذارد؛ چراکه آن ها تقریباً هرگز به این تغییرهای هورمونی دچار نمی شوند. در نتیجه، بانوان باید بیاموزند که چگونه شادی بازرفته را به خود بازگردانند. امام علیa می فرمایند: «غم و اندوه، بدن انسان را نابود می کند»[4]
مشاهده و مقایسه ی زندگی افرادی که سطح اقتصادی بالایی دارند و در رفاه بیش تری هستند، ازبین برنده ی نشاط در برخی زنان است که به چشم و هم چشمی و عقده های درونی می انجامد و آرامش را در این افراد از بین می برد. پیامبر گرامی اسلام ص می فرمایند: «هرکه چشمش به دست مردم باشد، اندوهش دراز و افسوسش پایدار شود »[5]
اگر زنان، آستانه ی تحمل مشکل ها را در خود بالا نبرند، مشکل ها، احساس آرامش را در آنان از بین می برد و نمی توانند مشکل ها را به خوبی مدیریت کنند و از بحران های زندگی به خوبی گذر کنند؛ در نتیجه، دچار بیماری و افسردگی می شوند و توان مدیریت خانواده را از دست می دهند. عدم رضایت از زندگی مشترک، عدم رضایت مندیِ جنسی، اختلاف های زناشویی و نداشتن رابطه ی عاطفی با همسر، از عواملی است که باعث ازبین رفتن نشاط و آرامش در زنان می شود.
منابع:
آیزنگ، مایکل (1378)؛ روان شناسی شادی، ترجمه ی زهرا چلونگر، تهران: نسل نواندیش.
ابن شعبه، ابومحمد حسن ابن علی حرانی (1404)؛ تحف العقول، قم: دفتر انتشارات اسلامی.
محمدی ری شهری، محمد (1385)؛ منتخب میزان الحکمه، قم: دفتر دارالحدیث.
کردستانی، ابوالقاسم (1383)؛ منتخب الاحادیث، قم: انتشارات پیام حق.
پی نوشت
[1] آیزنگ، ص12
[2] محمدی ری شهری، ح 777، ص73
[3] حرانی، ص 292
[4] کردستانی، ح930، ص296
[5] محمدی ری شهری، ح 1549، ص 149
بیشتر بخوانید :
نقش «مادر» در تثبیت جایگاه پدر در خانواده
عوامل شادی بخش در زندگی از منظر اسلام
ارزش نقش مادری و تربیت فرزند
جایگاه مادر در اندیشه اسلامی
نقش مادر در تربیت کودک
مدیریت خانواده