مقدمه
داشتن یک زندگی خوب و موفق، آرزوی هر زوج تازه ازدواج کرده است. یکی از مولفه های مهم در رسیدن به یک زندگی خوب و موفق، داشتن رضایت زناشویی است. کسب این رضایت زناشویی وابسته به برخی از عوامل است که در این نوشتار به دو عامل مهم یعنی طول مدت ازدواج و فاصله سنی مناسب همسران، اشاره خواهد شد.
داشتن طول مدت ازدواج
در یک تقسیم بندی صورت گرفته مشخص شده است که در دوره های خاصی از زندگی زناشویی، رضایت زناشویی افزایش می یابد و در برهه از زندگی همسران، این رضایت به دلایلی کاهش می یابد. بر اساس پژوهش های صورت گرفتهاز جمله زمان هایی که می توان رضایت زناشویی کاهش یافته را مشاهده کرد، سال های میانی ازدواج نسبت به 5 سال اول زندگی است.[1]چراکه در این دوران، همسران درگیر مسائل مهمی مانند پرورش کودکان، مشکلات مالی و روابط با خویشاوندان هستند که در بیشتر این موارد توافق میان ایشان بسیار کم است و این عدم توافق کامل منجر به ناخشنودی و ناهماهنگی در تصمیم می شود.[2]
از سویی دیگر در برخی دوران های زندگی این رضایت افزایش می یابد. بر اساس پژوهش های نیومن، مراحل ابتدایی و انتهایی زندگی که زن و مرد درگیری خاصی نسبت به فرزند ندارند، دورانی است که رضایت زناشویی در سطح بالایی قرار دارد.[3]
اسپانیر در تحقیق خود به این دست یافت که رضایت زناشویی هنگامی که فرزندان از خانواده جدا می شوند و زندگی مستقلی تشکیل می دهند، بیشتر از زمانی است که آنها در خانه هستند.[4]
از سویی دیگر در برخی دوران های زندگی این رضایت افزایش می یابد. بر اساس پژوهش های نیومن، مراحل ابتدایی و انتهایی زندگی که زن و مرد درگیری خاصی نسبت به فرزند ندارند، دورانی است که رضایت زناشویی در سطح بالایی قرار دارد.[3]
اسپانیر در تحقیق خود به این دست یافت که رضایت زناشویی هنگامی که فرزندان از خانواده جدا می شوند و زندگی مستقلی تشکیل می دهند، بیشتر از زمانی است که آنها در خانه هستند.[4]
سن ازدواج و تفاوت های سنی
یکی از عوامل مهم در رضایت زناشویی، سن ازدواج و تفاوت های سنی زوجین است. بر اساس پژوش های صورت گرفته توسط بوث و ادواردز، هر چه سن ازدواج، پائین تر باشد، احتمال از هم گسیختگی خانواده، بیشتر می باشد. علت امر در این است که افراد سنین پائین، قابلیت های لازم برای ایفای نقش همسری را ندارند.[5]
در این میان، تفاوت سنی میان زوجین نیز جایگاه مهمی دارد. اگر این فاصله سنی مناسب باشد، هر یک از زوجین، درک بهتری از همسر خود، خواسته ها و نیازهای او دارد. به گونه ای می توان نزدیکی سن را از بنیادی ترین عوامل پیوند زناشویی برشمرد.[6]
سئوالی که در اینجا مطرح است این می باشد که این فاصله سنی چقدر و چگونه باید باشد؟ بدین معنا که زن باید بزرگ تر باشد و یا مرد؟ به عقیده برنارد، بیشترین خرسندی برای زنان هنگامی به دست می آید که با مردی ازدواج کنند که پنج تا شش سال، از او بزرگ تر باشد و همین رضایت برای مردان، وقتی حاصل می شود که میان صفر تا ده سال بزرگ تر از همسرشان باشند.[7]
سئوالی که در اینجا مطرح است این می باشد که این فاصله سنی چقدر و چگونه باید باشد؟ بدین معنا که زن باید بزرگ تر باشد و یا مرد؟ به عقیده برنارد، بیشترین خرسندی برای زنان هنگامی به دست می آید که با مردی ازدواج کنند که پنج تا شش سال، از او بزرگ تر باشد و همین رضایت برای مردان، وقتی حاصل می شود که میان صفر تا ده سال بزرگ تر از همسرشان باشند.[7]
و سخن نهایی در این مورد باید بیان داشت که نمی توان این عامل را تنها عامل از هم گسیختگی خانواده ها به شمار آورد. علت آن است که حیات خانواده از عناصر متعددی تشکیل شده است که سن زوجین و فاصله میان آن دو، یکی از این موارد رضایت بخشی یا از هم گسیختگی زندگی زناشویی است. با این سخن نمی توان گفت که لزوما در نتیجه یک عامل، این حیات خانوادگی در معرض تهدید قطعی قرار می گیرد.
این عامل وقتی در کنار عوامل دیگر قرار بگیرد می تواند سبب رضایت زناشویی مطلوب گردد. اما اشاره به این نکته بسیار مهم است که رعایت هنجارهای اجتماعی برای تشکیل خانواده، می تواند منجر به افزایش حمایت های اجتماعی از همسران باشد و این نکته ایست که می تواند موجبات رضایت همسران از ازدواج خود و تشکیل خانواده باشد.
زن و مردی که بدون توجه به هنجارهای اجتماعی در مورد تناسب و تفاوت سن ازدواج، با هم خانواده ای را تشکیل بدهند، نمی توانند به طور کامل از حمایت هایی اجتماعی ای که در آن زیست می کنند، برخوردار شوند. عدم وجود این حمایت های اجتماعی می تواند به مرور نارضایتی هایی را به همراه داشته باشد که بر روی روابط زوجین تاثیر گذاشته و رضایت زناشویی ایشان را کاهش دهد.
این عامل وقتی در کنار عوامل دیگر قرار بگیرد می تواند سبب رضایت زناشویی مطلوب گردد. اما اشاره به این نکته بسیار مهم است که رعایت هنجارهای اجتماعی برای تشکیل خانواده، می تواند منجر به افزایش حمایت های اجتماعی از همسران باشد و این نکته ایست که می تواند موجبات رضایت همسران از ازدواج خود و تشکیل خانواده باشد.
زن و مردی که بدون توجه به هنجارهای اجتماعی در مورد تناسب و تفاوت سن ازدواج، با هم خانواده ای را تشکیل بدهند، نمی توانند به طور کامل از حمایت هایی اجتماعی ای که در آن زیست می کنند، برخوردار شوند. عدم وجود این حمایت های اجتماعی می تواند به مرور نارضایتی هایی را به همراه داشته باشد که بر روی روابط زوجین تاثیر گذاشته و رضایت زناشویی ایشان را کاهش دهد.
محمدحسین افشاری
پی نوشت:
[1] . سوسن سیف، تئوری رشد خانواده، تهران: دانشگاه الزهرا (سلام الله علیها)، 1368، ص 153.
[2] . جعفر جدیری، هیجان و رضامندی زناشویی، قم: موسسه علمی پژوهشی امام خمینی(ره)، 1397، دوم، ص 44.
[3] . هاجر ترکان و دیگران، «بررسی اثربخشی گروه درمانی به شیوه تحلیل تبادلی بر رضایت زناشویی»، فصلنامه خانواده پژوهی، ش 8، ص 396.
[4] . سوسن سیف، تئوری رشد خانواده، ص 162.
[5] . علیرضا میراحمدی و دیگران، «رضامندی زناشویی و تعیین عوامل تاثیرگذار بر آن در شیراز»، فصلنامه اندیشه و رفتار، سال هشتم، ش 4، ص 60.
[6] . باقر ساروخانی، مقدمه ای بر جامعه شناسی خانواده، تهران: نشر سروش، 1393، بیست و یکم، ص 62.
[7] . همان، ص 63.
[8] .K.Bamister.
[9]. همان، ص 63.
بیشتر بخوانید:
آثار رضایت زناشویی بر خانواده
چرا باید از رضایت زناشویی سخن گفت؟
آثار جسمانی و روانی رضایت زناشویی
رضایت زناشویی چیست؟
راهکارهایی برای بهبود زندگی زناشویی
8 نکته کلیدی برای استحکام زندگی زناشویی