تغذیه مناسب، زمینه ساز رشد کودک است.
شیوع
مشکلات خوردن و تغذیه از شایع ترین علل نگرانی والدین است. در یک مطالعه وسیع از پنج ساله ها، بیش از یک سوم این کودکان دچار مشکلات خفیف یا متوسط کم اشتهایی بودند. دو سوم بقیه این کودکان خوردن را به شوخی می گرفتند و به اندازه کافی نمی خوردند (بوتلر و گولدینگ ۴، ۱۹۸۹). هر چه تعداد کودکان در یک خانواده بیشتر باشد احتمال اینکه کودکان کوچکتر مشکلات تغذیه ای داشته باشند، کمتر است. مشکلات تغذیه ای در میان کودکانی که با وزن کمتری به دنیا می آیند، شیوع بیشتری دارد.
مطالعه دیگری در لندن نشان می دهد که ۱۹ درصد کودکان سه ساله دچار کم اشتهایی بوده در حالی که ۱۲ درصد بقیه نیز ضعیف به نظر می رسیدند (ریچمن و همکاران، ۱۹۸۲). میزان این مشکلات و ناراحتی ها به جنس کودکان ربطی ندارد، ولی این مشکلات بیشتر در دو سوم کودکان یک ساله و یک سوم کودکان پنج ساله دیده می شود.
مطالعه دیگری در لندن نشان می دهد که ۱۹ درصد کودکان سه ساله دچار کم اشتهایی بوده در حالی که ۱۲ درصد بقیه نیز ضعیف به نظر می رسیدند (ریچمن و همکاران، ۱۹۸۲). میزان این مشکلات و ناراحتی ها به جنس کودکان ربطی ندارد، ولی این مشکلات بیشتر در دو سوم کودکان یک ساله و یک سوم کودکان پنج ساله دیده می شود.
تشخیص مشکل
مشکلاتی که به وسیله والدین مطرح می شود، طیف گسترده ای از مشکلات تغذیه ای را در بر می گیرد و شدت آن می تواند از یک مشکل ساده تغذیه ای تا اختلال شدید رشد ناشی از سوء تغذیه متغیر باشد. کم شدن و یا بی اشتهایی نسبت به غذا در کودکان می تواند والدین را نگران کنند در حالی که بعضی از والدین متوجه تغذیه ناکافی در کودکانشان نمی شوند. اطلاعات زیر برای بررسی شدت مشکلات بسیار مفید است.
جداول قد و وزن
جداول قد و وزن برای تعیین شدت مشکل حیاتی است و بهترین روش برای ارزیابی اینکه آیا مواد غذایی مصرفی کودک در طول دوره معینی از روز کافی است یا خیر.
کلینیک های مختلف از جداول وزنی و قدی متفاوتی استفاده می کنند؛ اما همه آنها درصد خاصی از دختران و پسران را که در مقطع سنی خاصی دارای وزن و قد مناسب هستند، ارائه می دهند (تنر و وایت هاوس، ۱۹۷۵). این جداول به صورت گروه های درصدی است که خط وسط درست نشانگر پنجاه درصد است (به عنوان مثال، در بین صد کودک، پنجاه درصد درست در وسط قرار می گیرد که وزن و قد کودکان با توجه به سنشان در بالا یا پایین خط وسط قرار می گیرد و قابل مقایسه می شود).
علاوه بر خط پنجاهم، خطوط دیگری از جمله سوم، دهم، بیست و پنجم، هفتاد و پنجم، نود و پنجم نیز نشان داده می شود. هر کودکی که وزنش رو یا زیر درصد سوم باشد، شدیدا ضعیف و لاغر است. به عنوان مثال، تنها از هر صد کودک سه کودک در سن خاصی این وزن را دارد، یا هر کودکی که وزنش روی یا بالای نود و هفتم باشد، وزنش خیلی زیاد است.
قد و وزن مناسب و مطلوب بستگی به جنس کودک، وزن زمان تولد و قد و وزن والدینش دارد. به طور کلی، کودکان در همان موقعیتی که زمان تولد قرار داشته اند، باقی می مانند. ولی اگر کودکان وزنشان از درصد قبلی پایین بیاید و وزن مناسب نداشته باشند که متناسب با رشدشان باشد، باید علت این امر را جستجو کرد که چرا کودک دارای چنین وزنی شده است در بسیاری از موارد، این مسئله ممکن است ناشی از بیماری یا اختلال جسمانی مزمن باشد.
کودکی که احساس ناراحتی می کند، اشتهای خود را به طور موقت از دست می دهد و همین امر سبب می شود که کاهش وزن پیدا کند؛ اما پس از بهبودی این کمبود وزن بلافاصله جبران می شود و کودک به وزن مناسب خود می رسد. مسائل و مشکلات فیزیکی مزمن، می تواند اثرات دراز مدت بر روی اشتها و وزن کودک داشته باشد. به عنوان مثال، ناراحتی های کلیوی، سندرم سوء جذب، اختلال های متابولیکی و مشکلات ایمنی در این زمینه در بعضی از کودکان مشکل آفرین هستند. اما در بعضی از کودکان دیگر اختلال های تغذیه به علت ناملایمات اجتماعی و عوامل عاطفی است که این گروه برای ارزیابی و تشخیص بسیار مهم هستند (ریچمن، ۱۹۸۸).
کلینیک های مختلف از جداول وزنی و قدی متفاوتی استفاده می کنند؛ اما همه آنها درصد خاصی از دختران و پسران را که در مقطع سنی خاصی دارای وزن و قد مناسب هستند، ارائه می دهند (تنر و وایت هاوس، ۱۹۷۵). این جداول به صورت گروه های درصدی است که خط وسط درست نشانگر پنجاه درصد است (به عنوان مثال، در بین صد کودک، پنجاه درصد درست در وسط قرار می گیرد که وزن و قد کودکان با توجه به سنشان در بالا یا پایین خط وسط قرار می گیرد و قابل مقایسه می شود).
علاوه بر خط پنجاهم، خطوط دیگری از جمله سوم، دهم، بیست و پنجم، هفتاد و پنجم، نود و پنجم نیز نشان داده می شود. هر کودکی که وزنش رو یا زیر درصد سوم باشد، شدیدا ضعیف و لاغر است. به عنوان مثال، تنها از هر صد کودک سه کودک در سن خاصی این وزن را دارد، یا هر کودکی که وزنش روی یا بالای نود و هفتم باشد، وزنش خیلی زیاد است.
قد و وزن مناسب و مطلوب بستگی به جنس کودک، وزن زمان تولد و قد و وزن والدینش دارد. به طور کلی، کودکان در همان موقعیتی که زمان تولد قرار داشته اند، باقی می مانند. ولی اگر کودکان وزنشان از درصد قبلی پایین بیاید و وزن مناسب نداشته باشند که متناسب با رشدشان باشد، باید علت این امر را جستجو کرد که چرا کودک دارای چنین وزنی شده است در بسیاری از موارد، این مسئله ممکن است ناشی از بیماری یا اختلال جسمانی مزمن باشد.
کودکی که احساس ناراحتی می کند، اشتهای خود را به طور موقت از دست می دهد و همین امر سبب می شود که کاهش وزن پیدا کند؛ اما پس از بهبودی این کمبود وزن بلافاصله جبران می شود و کودک به وزن مناسب خود می رسد. مسائل و مشکلات فیزیکی مزمن، می تواند اثرات دراز مدت بر روی اشتها و وزن کودک داشته باشد. به عنوان مثال، ناراحتی های کلیوی، سندرم سوء جذب، اختلال های متابولیکی و مشکلات ایمنی در این زمینه در بعضی از کودکان مشکل آفرین هستند. اما در بعضی از کودکان دیگر اختلال های تغذیه به علت ناملایمات اجتماعی و عوامل عاطفی است که این گروه برای ارزیابی و تشخیص بسیار مهم هستند (ریچمن، ۱۹۸۸).
جداول خوردن
می توان از والدین خواست که گزارش دقیقی از آنچه کودک طی روز و در صورت امکان در خلال یک هفته می خورد را تهیه کنند. این گزارش باید شامل جزئیات مقدار و نوع غذایی که خورده شده، از جمله تمام خوراکی های جزیی و نوشیدنی ها و همچنین زمان و مکان آنها باشد. گزارش دقیق مقدار غذای خورده شده بسیار مهم است؛ مثلا، تعداد چیپس ها، مقدار بستنی بر حسب قاشق.
این جداول باید زمانی تکمیل شود که کودک مشغول خوردن است، چون حافظه بازنگرانه قابل اعتماد و اطمینان نخواهد بود؛ یعنی، اینکه والدین بگویند که بعدا این موارد را در جدول یادداشت خواهند کرد که حافظه افراد معمولا در آینده آنها را چندان یاری نخواهد کرد و احتمالا اشتباهاتی رخ خواهد داد. این امر مستلزم تلاش و کوشش والدین است، اما گاهی اوقات به آنها کمک می کند که دریابند کودکشان بیشتر از آنچه آنها فکر می کنند، می خورد؛ آن هم در زمان های بی موقع. بعضی از والدین معتقدند که کودکشان حتی یک وعده غذای درست و حسابی در طول روز نخورده است و به همین دلیل، چندین وعده غذای جزیی به کودک می دهند که بیش از هر غذای یک وعده اصلی است و به اصطلاح خودشان ته بندی می کنند که این امر مشکل بزرگی را به وجود می آورد. این مسئله می تواند به صورت یک چرخه نادرست - با کم خوردن کودک در موقع غذا و خوردن زیاد در فاصله بین غذای اصلی - درآید.
بعضی از والدین نسبت به آنچه کودک در وسط وعده های غذا هوس می کند، بسیار حساس هستند و نگران این مسئله اند که چرا کودکشان آنچه موجب سلامتی آنها می شود را نخورده است.
تأکید فزاینده بر روی غذای سالم که از غذاهای کم ارزش متمایز است می تواند باعث نگرانی والدین شود. وقتی که آنها ظاهرأ میل به خوردن تنقلاتی چون چس و پفک و غیره... دارند، و از خوردن گوشت و سبزیجات تازه کاملا امتناع می کنند، والدین ممکن است از ارزش تغذیه ای غذاهای معین و نیز تعادل لازم در برنامه غذایی آگاه نباشند. افراط بیش از حد در خوردن نشاسته، شیرینی جات، نوشابه ها و فقدان سبزی ها و میوه جات تازه در خانه می تواند الگوهای خوردن بد و ضعیف را آموزش دهد.
این جداول باید زمانی تکمیل شود که کودک مشغول خوردن است، چون حافظه بازنگرانه قابل اعتماد و اطمینان نخواهد بود؛ یعنی، اینکه والدین بگویند که بعدا این موارد را در جدول یادداشت خواهند کرد که حافظه افراد معمولا در آینده آنها را چندان یاری نخواهد کرد و احتمالا اشتباهاتی رخ خواهد داد. این امر مستلزم تلاش و کوشش والدین است، اما گاهی اوقات به آنها کمک می کند که دریابند کودکشان بیشتر از آنچه آنها فکر می کنند، می خورد؛ آن هم در زمان های بی موقع. بعضی از والدین معتقدند که کودکشان حتی یک وعده غذای درست و حسابی در طول روز نخورده است و به همین دلیل، چندین وعده غذای جزیی به کودک می دهند که بیش از هر غذای یک وعده اصلی است و به اصطلاح خودشان ته بندی می کنند که این امر مشکل بزرگی را به وجود می آورد. این مسئله می تواند به صورت یک چرخه نادرست - با کم خوردن کودک در موقع غذا و خوردن زیاد در فاصله بین غذای اصلی - درآید.
بعضی از والدین نسبت به آنچه کودک در وسط وعده های غذا هوس می کند، بسیار حساس هستند و نگران این مسئله اند که چرا کودکشان آنچه موجب سلامتی آنها می شود را نخورده است.
تأکید فزاینده بر روی غذای سالم که از غذاهای کم ارزش متمایز است می تواند باعث نگرانی والدین شود. وقتی که آنها ظاهرأ میل به خوردن تنقلاتی چون چس و پفک و غیره... دارند، و از خوردن گوشت و سبزیجات تازه کاملا امتناع می کنند، والدین ممکن است از ارزش تغذیه ای غذاهای معین و نیز تعادل لازم در برنامه غذایی آگاه نباشند. افراط بیش از حد در خوردن نشاسته، شیرینی جات، نوشابه ها و فقدان سبزی ها و میوه جات تازه در خانه می تواند الگوهای خوردن بد و ضعیف را آموزش دهد.
نویسنده: یو داگلاس
منبع: کتاب «اصلاح رفتار کودکان»