تحولات اجتماعی و اخلاقی در دوران بلوغ (بخش دوم)

این دوران، دوران توسعه ی ارتباطات و یافتن دوستان و رفقای جدید در مدرسه و بیرون است. تماس با بزرگ ترها، هم ممکن است عامل رشد و کمال باشد و هم موجب خطر جسمی و روانی و اخلاقی. با ما همراه باشید تا با برخی از تحولات اجتماعی و اخلاقی این دوران بیشتر آشنا شوید.
پنجشنبه، 7 شهريور 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
تحولات اجتماعی و اخلاقی در دوران بلوغ (بخش دوم)
رفیق بازی، یکی از معضلات دوران نوجوانیست. 
 

پایه های حیات اخلاقی

اخلاق او دارای دو بعد و دو جنبه است:
  1. آموخته ها و اکتساب های او از جهان خارج، مثل اکتساب او از والدین و مربیان، الگوهای نمایشی، افراد دوروبر او از روحانیون و غیر آن.
  2. بروز جنبه های فطری که گفتیم فطرت در دو مرحله از سن کاملا بیدار است: یکی در مرحله ی کودکی و طفولیت (به ویژه در سه سال اول زندگی) و دیگری در آغاز نوجوانی و قبل از بلوغ.
 
در مرحله ی اول؛ تجلی عادات اجتماعی و قواعد و آداب است که گاهی از خارج بر او تحمیل می شود و در مرحله ی دوم؛ اخلاق از فطرت و آفرینش الهی او نشئت می گیرد که گامی به سوی خیر و تعالی بردارد و براساس عدل و تعاون و کمال رفتار نماید.
 
پایه های اخلاق هم چنان مثل گذشته صورت قاعده ای و وظیفه ای ندارد؛ بلکه دارای جنبه ی توقعی است. بر این اساس در مواردی ممکن است تقلیدها، جای قواعد اخلاقی را بگیرد و این امر امکان دارد از جهاتی خطر آفرین باشد.

درگیری های اخلاقی

در این مرحله از عمر مقدماتی برای درگیری های اخلاقی او فراهم می گردد و این درگیری ها ممکن است در مواردی ناشی از احساس مسئولیت باشد. توضیح مسئله این است که در این مرحله، در اندیشه ی نوجوان افکار تعالی جویانه ای پدید می آید به طوری که خواستار صلح و رشد و سازندگی می گردد و در جایی که امری را خلاف درک خود تشخیص دهد با آن درگیری ایجاد می نماید. براساس یک تحقیق حداکثر تمایل و درگیری گروهی در سنین ۱۲ سالگی است.[1]
 
او در عرصه ی اجتماعی نمی تواند رقابت ها را تحمل کند. در برابر آن ها که مورد تأیید او نیستند، دارای حالت تمسخر و استهزا است و گاهی این امر با آزاررسانی هایی نیز همراه می شود که دارای صورت مرموزانه ای می باشد. هم چنین است حالت نفی و انکار که صرفا به خاطر آزمایش شرایط خود و یا ارزیابی از موقعیت افراد مقابل دست به این کار می زند.
 
صفای روان و حیات اخلاقی مبتنی بر فطرت، در او نوعی زودرنجی پدید می آورد به طوری که اگر مختصر خطایی را در رفتار افراد ببیند با آنان قطع رابطه می کند. البته این قطع ارتباط دارای دوام و ریشه دار نیست.
 
برای این که فرد به ثبات نسبی اخلاقی برسد باید تا مرز ۱۴ سالگی منتظر بمانیم، او فعلا در مرحله ی امر است و سعی دارد طبق ضوابط خود اموری را پذیرا گردد (خود پیروی) البته ملاک اخلاقی براساس اصل تقابل است.
 

تنوع اخلاقی در دوران بلوغ

در نوجوان، تنوع اخلاقی بسیاری توأم با تضاد به چشم می خورد، گاهی همدل و هم زبان است و زمانی در حال درگیری و خشم، ولی هر دو را براساس احساسی مسئولیت در رابطه با دیگران می داند.
 
او در مواردی چیزهایی را از دیگران طلب می کند که برای خود و دیگران نامشخص است و گاهی ممکن است مشخص ولی غیر قابل دسترس باشد. به همین دلیل والدین و مربیان خود را در برابر او همچون یک وجود معمایی می بینند. احساس غرور به او اجازه نمی دهد که آنچه را که در دل دارد به زبانی روشن و واضح ادا کند و این خود یک مسئله است.
 
او در مواردی احساس می کند باید ناظر بر اخلاق و رفتار والدین و احیانا دیگران باشد. به همین دلیل نمی تواند چون کودکی، تماشاگر رفتارشان باشد؛ بلکه گاهی مداخله می کند و برای خود حق اظهار نظر قائل است، البته اعلام نظرهای دیگران، از دوستان و معاشران، مؤید او در این عرصه است.
 
تنوع اخلاق و عدم ثبات شخصیت، از خصایص اخلاقی این سن است و رشد عقلی، در آستانه ی فکر انتزاعی بوده و هنوز شکل و صورت ثابتی نیافته است. او نه تنها با دیگران بلکه گاهی با خود نیز در رقابت است. مطالعاتی که در مورد صفات و خصایص اخلاقی این گروه انجام شده و حقایق بسیاری را در این عرصه نشان می دهد.
 
از جنبه های مثبت اخلاقی او این است که دوست داری پایبندی به قول خویش است و معنی حسن و قبح را می شناسد و از عدالت و حق سردر می آورد و بدان علاقه مند است، نظم را دوست دارد ولی آن عدالت و نظمی را دوست دارد که خود از آن توجیه داشته باشد نه دیگران.
 
نویسنده: علی قائمی امیری

پی نوشت:
[1] . روان شناسی پیاژه، ص 496.

منبع: کتاب «دنیای بلوغ»


سبک زندگی مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما