برای داشتن آرامش و زندگی بدون دغدغه و نگرانی، باید زبان خودتان را کنترل کنید و صحبت خود را کم کنید تا گرفتار افشای راز نشوید.
مقدمه
هر فردی در زندگی شخصی، مشترک و اجتماعی خودش حرف ها و مطالبی دارد که نباید دیگران بفهمند و این شخص باید تلاش و کوشش کند که دیگران از این مسئله آگاهی پیدا نکنند. گاهی این راز مخصوص خود شخص است؛ کاری انجام داده که اگر پیش دیگران بازگو کند آبروی خودش را به باد فنا میدهد.
گاهی هم راز خانوادگی و برای زندگی مشترک آنهاست که این هم باید محافظت شود. باید هر رازی را در محدوده مخصوص به خودش نگهداری کنید. وقتی راز پنهان باد یک امنیت خاطری دارید اما اگر آشکار ود سبب رنجش خاطر شما خواهد شد. امام علی (علیهالسلام) فرمودند: راز تو، مایه شادى توست ، اگر پنهانش دارى و سبب هلاکت توست ، اگر آن را فاش سازى. [1]
فرد با هوش و زیرک، کاری نمیکند که آرامش او از بین برود و بخاطر همین؛ رازهای خودش را برای کسی بیان نمیکند. امام رضا (علیه السلام) فرمودند :بر شما باد راز پوشی در کارهایتان در امور دین و دنیا . روایت شده که " افشاگری کفر است " و روایت شده " کسی که افشای اسرار می کند با قاتل شریک است " و روایت شده که " هرچه از دشمن پنهان می داری ، دوست تو هم بر آن آگاهی نیابد".[2] اما اتفاقاتی میفتد که سبب از بین رفتن رازها میشود و خزانه اسرار خالی میشود از رازها و آرام و قرار را از آن شخص خواهد برد.. این نوشتار میخواهد به رفتارهای که سبب افشا شدن راز های شخص از زبان خودش میشود بپردازد.
گاهی هم راز خانوادگی و برای زندگی مشترک آنهاست که این هم باید محافظت شود. باید هر رازی را در محدوده مخصوص به خودش نگهداری کنید. وقتی راز پنهان باد یک امنیت خاطری دارید اما اگر آشکار ود سبب رنجش خاطر شما خواهد شد. امام علی (علیهالسلام) فرمودند: راز تو، مایه شادى توست ، اگر پنهانش دارى و سبب هلاکت توست ، اگر آن را فاش سازى. [1]
فرد با هوش و زیرک، کاری نمیکند که آرامش او از بین برود و بخاطر همین؛ رازهای خودش را برای کسی بیان نمیکند. امام رضا (علیه السلام) فرمودند :بر شما باد راز پوشی در کارهایتان در امور دین و دنیا . روایت شده که " افشاگری کفر است " و روایت شده " کسی که افشای اسرار می کند با قاتل شریک است " و روایت شده که " هرچه از دشمن پنهان می داری ، دوست تو هم بر آن آگاهی نیابد".[2] اما اتفاقاتی میفتد که سبب از بین رفتن رازها میشود و خزانه اسرار خالی میشود از رازها و آرام و قرار را از آن شخص خواهد برد.. این نوشتار میخواهد به رفتارهای که سبب افشا شدن راز های شخص از زبان خودش میشود بپردازد.
1. پرحرفی و وراجی کردن
افرادی که اختیار و کنترل زبان خود را ندارند برای اشباع کردن آن از هر طریقی میخواهند وارد شوند و صحبت کنند و همین عشق صحبت کردن سبب میشود تا سفره دل خودشان را پیش دیگران باز کنند و از اسرار خود، دیگران را آگاه سازند.
امام علی (علیهالسلام ) می فرماید: «سخن در اختیار تو بوده مادامى که آن را بر زبان جاری نکردهاى، ولى هرگاه سخن گفتی تو در بند آن گرفتار می شوی؛ اکنون زبانت را همانند طلا و نقره ات حفظ کن؛ بسا سخنی که نعمتی را از انسان سلب می کند. [3] برای داشتن آرامش و زندگی بدون دغدغه و نگرانی، باید زبان خودتان را کنترل کنید و صحبت خود را کم کنید تا گرفتار افشای راز نشوید چون زبان یک درنده است. امام علی (علیهالسلام) در این رابطه فرمودند :زبان، درنده ای است که اگر رهایش کنند، می درد. [4]
امام علی (علیهالسلام ) می فرماید: «سخن در اختیار تو بوده مادامى که آن را بر زبان جاری نکردهاى، ولى هرگاه سخن گفتی تو در بند آن گرفتار می شوی؛ اکنون زبانت را همانند طلا و نقره ات حفظ کن؛ بسا سخنی که نعمتی را از انسان سلب می کند. [3] برای داشتن آرامش و زندگی بدون دغدغه و نگرانی، باید زبان خودتان را کنترل کنید و صحبت خود را کم کنید تا گرفتار افشای راز نشوید چون زبان یک درنده است. امام علی (علیهالسلام) در این رابطه فرمودند :زبان، درنده ای است که اگر رهایش کنند، می درد. [4]
2. جهالت و نادانی نسبت به عاقبت کار
برخی انسانها کارهای خود را انجام میدهند و بعد از انجام دادن، به فکر میافتند که چرا این کار را انجام دادند و سبب مشکلات بسیاری شدند. این نوع رفتار نشانه جهل است که به عاقبت کار فکر نمیکنند. برای داشتن فکری آرام، لازم است قبل از انجام دادن کارهایتان فکر کنید و به عاقبت آن بیندیشید که فرجام خوبی داشته باشد. از جمله اموری که باعث افشای راز میشود جهالت و نادانی نسبت به سرانجام بد افشای راز است. [5]
3. خشم و عصبانیت
هنگامی که خشم وارد ذهن و زندگی شخص شود و جای آرامش و مهر و عطوفت را بگیرد، این فرد در مواقع حساس، کنترل خود را از دست میدهد و حرف های را از دهان جاری میسازد که عاقبت خوبی ندارد و رازهای خود را افشا میسازد.
توجه: بسیار اتفاق افتاده است که افراد بر اثر خشم و عصبانیت اسرار خودشان را فاش ساختند. برای حفظ کردن رازهای خود، خشم خودتان را کنترل کنید تا رازهای شما از خطر افشا شدن در امان بماند.
توجه: بسیار اتفاق افتاده است که افراد بر اثر خشم و عصبانیت اسرار خودشان را فاش ساختند. برای حفظ کردن رازهای خود، خشم خودتان را کنترل کنید تا رازهای شما از خطر افشا شدن در امان بماند.
4. اعتماد کردن به دوستان
یکی دیگر از عواملی که سبب میشود رازهای افراد پخش شود و از حالت خصوصی به عمومی تبدیل شود، اعتماد کردن به دوستان ناباب است. اعتماد کردن به هر شخصی اصولا به معنی «آسیب پذیر کردن شما در برابر طرف مقابل است» وقتی شما به هر شخصی اعتماد می کنید و سفره دل را پیش او باز می کنید، در واقع این پیام را به طرف مقابل می دهید «من به صورت آگاهانه این فرصت را به تو می دهم که در آینده، خواسته یا ناخواسته بتوانی به من آسیب بزنی» هر شخصی نمیتواند برای شما بهترین باشد و بهترین بماند، بلکه باید فیلتر های مهم و ارزشمند برای دوستان خودتان در نظر بگیرید تا بتواند در مواقع حساس و نیاز، برای شما بماند و یاورتان باشد.
نکته: اگر بهترین دوست را هم انتخاب کردید، نباید تمام رازهای خودتان را به او بگویید چون این رفاقت های امروز، دوام چندانی ندارد و احتمال اینکه به دشمنی ختم شود، وجود دارد. امام صادق (علیهالسلام) فرمودند: دوستت را بر آن مقدار از اسرارت آگاه ساز که اگر دشمنت هم آن را بداند، به تو زیان نرساند. شاید دوستت نیز روزی دشمنت شود.[6]
پی نوشت :
[1] غرر الحکم : ۵۶۱۶
[2] بحار الانوار، جلد 78، صفحه 347
[3] بحارالانوار، جلد 68، صفحه 286
[4] شیخ حسن حر عاملی، وسائل الشیعه، کتاب حج، «باب وجوب حفظ اللّسان»، صفحه 132
[5] ملا صدرا، شرح أصول الکافی، محقق، مصحح، خواجوی، محمد، تهران: مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، چاپ اول، ۱۳۸۳ ش جلد ۱ ، صفحه ۳۳۸
[6] سفینه البحار، جلد 2، صفحه 469
نکته: اگر بهترین دوست را هم انتخاب کردید، نباید تمام رازهای خودتان را به او بگویید چون این رفاقت های امروز، دوام چندانی ندارد و احتمال اینکه به دشمنی ختم شود، وجود دارد. امام صادق (علیهالسلام) فرمودند: دوستت را بر آن مقدار از اسرارت آگاه ساز که اگر دشمنت هم آن را بداند، به تو زیان نرساند. شاید دوستت نیز روزی دشمنت شود.[6]
پی نوشت :
[1] غرر الحکم : ۵۶۱۶
[2] بحار الانوار، جلد 78، صفحه 347
[3] بحارالانوار، جلد 68، صفحه 286
[4] شیخ حسن حر عاملی، وسائل الشیعه، کتاب حج، «باب وجوب حفظ اللّسان»، صفحه 132
[5] ملا صدرا، شرح أصول الکافی، محقق، مصحح، خواجوی، محمد، تهران: مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، چاپ اول، ۱۳۸۳ ش جلد ۱ ، صفحه ۳۳۸
[6] سفینه البحار، جلد 2، صفحه 469