تفاوت زن و مرد در تنوع طلبی جنسی (بخش اول)

به موازات سالخورده شدن مردان و زنان، بسیاری از تفاوت های دو جنس کاهش می یابد.
 

هم تکامل گرایان و هم فمینیست های معتقد به جامعه پذیری، عقیده دارند بیان اینکه کیفیت واقعی امور جنسی زنان در یک بافت غیر مردسالارانه چگونه است، همواره به سبب جو تهدیدآمیز ناشی از خشونت مردانه، با مشکل مواجه است.
 
درواقع، در بسیاری از فرهنگ ها زنان به خاطر زنا، لباس های نامناسب و سخن گفتن با بیگانگان، با تحریم های تنبیهی مواجه می شوند. حتی در جوامعی که روابط جنسی زنان محدودیت کمتری دارد، چنانچه زنان به طور افراطی همان رفتارهای جنسی مردان را در پیش گیرند، فشارهای اجتماعی، آنها را غیر عادی با نادان خطاب می کند. معیارهای دوگانه، گرچه ضعیف شده اند، اما همچنان وجود دارند. مردی که با زنان بسیاری رابطه برقرار کند، مردی دارای توانمندی جنسی بالا قلمداد می شود، در حالی که زنی که چنین باشد معمولا هرزه نام می گیرد.
 
در عین حال، بیشتر تکامل گرایان گمان می کنند تفاوت جنسیتی عمیق و اساسی در میل جنسی و ذائقه تنوع طلبی وجود داشته باشد. در واقع، روان شناسان تکاملی بارها به این نتیجه رسیده اند که «مردان نه تنها بیش از زنان رابطه جنسی اتفاقی و مستلزم سرمایه گذاری اندک را مطلوب تر، مجازتر و برانگیزاننده تر می دانند، بلکه عملا نیز بیش از آنها به دنبال جفت جویی های کوتاه مدت و درگیر این گونه روابط هستند».
 

یکی از نشانه های علاقه شدیدتر مردان به رابطه جنسی، در مطالعاتی مشخص می شود که در آنها از پاسخگویان فقط پرسیده می شود که هر چند وقت یکبار به روابط جنسی فکر می کنند. مردان به طور متوسط می گویند سه تا پنج بار در روز. زنان اظهار می کنند چندبار در هفته یا چندبار در ماه. در مطالعه ای دیگر، از جوانان آمریکایی خواسته می شود بیست خواسته خود را طبقه بندی کنند. در پاسخ های مردان و زنان تفاوت های زیادی به چشم نمی خورد مگر در یک مورد؛ و آن این است که مردان بسیار بیشتر میل دارند با هر کسی که انتخاب می کنند، رابطه نامشروع برقرار نمایند.
 

در سال ۲۰۰۳م، ۱۱۸ همکار در ۵۲ کشور از شش قاره و سیزده جزیره، درگیر انجام پژوهشی شدند که میل به تنوع طلبی در رابطه جنسی را مورد آزمایش قرار می داد. از طریق پرسشنامه های بدون نام، از بیش از ۱۶ هزار مرد و زن، که به طور عمده دانشجو بودند درباره تعداد مطلوب شریکان جنسی از نظر آنها در ماه بعدی و در سی سال بعدی، پرسش شد. مردان، در تمام کشورها برای یک دوره سی ساله، شریکان جنسی بیشتری می خواستند؛ یعنی به طور میانگین چیزی حدود سه برابر زنان (95/5 در برابر 17/2). برای یک دوره سی روزه، به طور میانگین ۲۵ درصد مردان، در مقایسه با ۳ تا ۷ درصد زنان، خواهان بیش از یک شریک جنسی بودند. در میان آنهایی که می گفتند در یک ماه آینده به شدت به دنبال شریک جنسی کوتاه مدت هستند، بیشتر مردان خواهان بیش از یک نفر بودند، در حالی که کمتر از ۲۰ درصد زنان چنین چیزی می خواستند.
 

به موازات سالخورده شدن مردان و زنان، بسیاری از تفاوت های دو جنس کاهش می یابد. در جامعه شناسی معتبر، ملاحظه می شود که پدربزرگ ها مهربان تر و دوست داشتنی تر از پدران هستند و مادران به موازات سالخورده شدن، ناوابسته تر می شوند. به نظر پژوهشگرانی که در جستجوی علت های زیست شناختی موضوع هستند، این همگرایی را تا حدودی می توان این طور تبیین نمود که مردان به مرور زمان تستوسترون از دست می دهند، در حالی که زنان استروژن را سریع تر از تستوسترون از دست می دهند.
 
اما در مورد کشش جنسی، با سالخوردگی، تفاوت ها به قوت خود باقی می مانند. در یک بررسی، از مردان و زنان بالای ۴۵ سال پرسیده شد که هرچند وقت یک بار احساس میل جنسی می کنند. مردان هفت برابر بیش از زنان (18/4 درصد در برابر6/2 درصد) اظهار کردند که بیش از یک بار در روز؛ و زنان چهاربرابر بیش از مردان (32/5 در صد برابر 5/7 درصد) گفتند: اصلا.
 
برای به حرکت درآوردن مردان از فکر به عمل، به زمان بسیار کوتاهی نیاز است. از هر هفت مرد، شش نفر، در مقایسه با میانگین زنان، مکرر دست به خودارضایی می زنند. در یک مطالعه که به طور گسترده ای به اطلاع عمومی رسید، از دانشجویان دختر و پسر یک دانشگاه خواسته شد تا به همکلاسی های خود از جنس مخالف نزدیک شده و بگویند: «من تو را در محوطه دانشگاه دیده ام. تو خیلی جذاب هستی. آیا می توانیم با هم رابطه ای دوستانه داشته باشیم؟» سه چهارم مردانی که مخاطب این پیشنهاد قرار گرفتند، جواب مثبت دادند؛ در حالی که هیچ یک از ۴۸ دختر مخاطب، نپذیرفتند. حتی در صورت وارد کردن عامل ترس، به نتایج شگفت آوری در مطالعات مشابه می رسیم.
 
تفاوت ها، حتی پس از فارغ التحصیلی، به قوت خود باقی هستند. در یک پژوهش جدید در مورد بزرگسالان آمریکایی، میزان اهمیت برخی از موارد؛ از ازدواج و پدر و مادرشدن گرفته تا شغل، مذهب و امور جنسی، بررسی شد. باز هم بزرگترین تفاوت میان دو جنس مربوط به این بود که مردان، «یک زندگی جنسی فعال» را دارای اهمیت بالاتری می دانستند.
 
کسانی که فکر می کنند تفاوت میل جنسی نتیجه تفاوت در جامعه پذیری است، اعتقاد دارند که جامعه به زن یاد می دهد که نباید جز با شوهر یا دست کم با عاشق سرسپرده خود، رابطه جنسی برقرار نماید. اما انتظارهای جنسی دنیای مدرن از او می خواهد همین که با یک جفت مورد پسند رابطه برقرار کرد، به یک عاشق شهوت ران و بی محابا تبدیل گردد.
 
ادامه دارد...
 

نویسنده:  استون ای. رودز

 
منبع: کتاب «تفاوت های جنسیتی را جدی بگیرید!»