روش های ایجاد پیوند عاطفی با فرزند خوانده (بخش اول)

هرچه کودک تان اکنون بیشتر احساس امنیت کند، در آینده مستقل‌تر خواهد شد. هرچه بیشتر به او پاسخ دهید، رفتارهای بد کمتری می‌بینید که او فقط برای جلب توجه شما طراحی کرده است. در این صورت تعامل شما باهم غنی‌تر و عمیق‌تر خواهد شد. در این مطلب می‌توانید با راهکارهایی برای ایجاد پیوند با کودکی که به فرزندی گرفته‌اید آشنا شوید.
يکشنبه، 6 بهمن 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
روش های ایجاد پیوند عاطفی با فرزند خوانده (بخش اول)
آماده حمایت و پشتیبانی از فرزندتان باشید. به گریه‌ها، فریادها و درخواست‌های او پاسخ بدهید.
 

مقدمه

پیشینهٔ کودک تان هرچه باشد، فرزندپروری پاسخگو یا واکنش‌گرا، کلید ایجاد رابطه‌ای ایمنی‌بخش و عاشقانه با کودک است. راه‌های ایجاد پیوند عاطفی سالم با کودک، خواه او فرزندخواندهٔ شما باشد و خواه فرزند بیولوژیکی‌تان، یکی هستند. وقتی کودکی خردسال یا بچه‌ای بزرگ‌تر با پیشینه‌ای خاص، برای مثال با تجربهٔ از دست دادن مراقبی دلسوز در بهزیستی وارد خانواده‌مان می‌شود بسیاری از ما نگران می‌شویم. آیا این کودک پیوند عاطفی قوی با من ایجاد می‌کند؟ ایجاد پیوند و دلبستگی یک فرایند است.

همان‌طور که تنها یک لحظه‌ احساس عشق و امنیت بین والدین و فرزند ایجاد انس و الفت نمی‌کند، داشتن لحظاتی بغرنج و ناگوار نیز به معنای وجود مشکلی در پیوند و دلبستگی آن دو با هم نیست. گذشته و سرگذشت فرزندتان هرچه که باشد، تقریباً قطعی است که او توانایی ایجاد رابطه‌ای سالم، ایمن و واجد پیوند و الفت قوی با شما را دارد. در این مطلب می‌توانید با راهکارهایی برای ایجاد پیوند با کودکی که به فرزندی گرفته‌اید آشنا شوید.
 

راهکارهایی برای ایجاد پیوند با کودکی که به فرزندی گرفته‌اید

کودک تان را ناز پرورده کنید
کودک تان را بغل کنید، لمس و نوازشش کنید و در آغوشی حمل کنید. آغوشی‌های نرم برای کودکان خردسال مفید هستند و فرزندتان را به بدن شما نزدیک نگه می‌دارند. برای بچه‌های بزرگ‌تر، با گرفتن دستش یا انداختن بازوی تان دور بدنش، او را نزدیک به خود نگه دارید. او را در آغوش بگیرید و به رختخواب ببرید یا از ماشین تا خانه بغلش کنید. بازی کول کردن را انجام دهید. بغلش کنید و او را در آغوش تان بجنبانید.
 
شما نمی‌توانید کودک تان را لوس کنید
هرچه کودک تان اکنون بیشتر احساس امنیت کند، در آینده مستقل‌تر خواهد شد. هرچه بیشتر به او پاسخ دهید، رفتارهای بد کمتری می‌بینید که او فقط برای جلب توجه شما طراحی کرده است. در این صورت تعامل شما باهم غنی‌تر و عمیق‌تر خواهد شد.
 
ارتباط چشمی برقرار کنید
اگر فرزندتان از برقراری ارتباط چشمی امتناع می‌کند، به تدریج برای رسیدن به آن تلاش کنید اما او را وادار به این کار نکنید و در عین حال رفتارش را نادیده نگیرید. دالی‌موشه بازی کنید؛ صورت تان را پنهان کنید، بعد بگویید: «من تو رو می‌بینم»، سپس با او تماس چشمی برقرار کنید و بعد دوباره صورت تان را پنهان کنید. بازیگوشی و بشاشی احساس تهدید را کاهش می‌دهد و تعاملات شما با کودک تان را سرگرم‌کننده و پرمنفعت می‌سازد.
 
قابل پیش‌بینی باشید
آمادهٔ حمایت و پشتیبانی از فرزندتان باشید. به گریه‌ها، فریادها و درخواست‌های او پاسخ بدهید. سن فرزندتان در زمان پذیرش به فرزندی هرچه که بود، همیشه ظرف ۱۵ ثانیه از شنیدن صدایش به صورت کلامی یا فیزیکی به او پاسخ دهید. فرزندتان نیاز دارد که حضور و محبت شما را ببیند و حس ند. او باید بداند که اگر به شما نیاز داشته باشد، همیشه خواهید آمد.
 
همدل و حساس باشید
از خودتان بپرسید: «بچهٔ من الان به چه چیزی فکر می‌کند؟» یا «این موضوع از دید کودکم چطور به نظر خواهد آمد؟» فکر نکنید که فرزندتان حوادث را همانند شما تجربه می‌کند یا باید همان‌طور که شما فکر می‌کنید تجربه ‌کند. آهسته پیش بروید و گوش به زنگ سرنخ‌های رفتاری فرزندتان باشید تا کامل او را بشناسید. 
 
از لحاظ احساسی باز و در دسترس باشید
مانعی بین خود و کودک ایجاد نکنید و عواطف خود را بیان کنید؛ فرزندتان باید شما را در حال نمایش احساسات مختلف ببیند. هنگامی که او را می‌بینید خوشحالی خود را نشان دهید و وقتی با او صحبت می‌کنید لبخند بزنید و وقتی غمگین هستید دربارهٔ ناراحتی و اندوه تان با او صحبت کنید. کودک تان نیاز دارد که شروع به درک احساسات و عواطف خود کند و آنها را بیان کند. اگر او کلمات لازم برای شرح و توصیف احساساتش را داشته باشد، نیازی ندارد که آنها را با بد رفتاری نشان دهد یا در دلش نگه دارد.
 
رفتارهای بد فرزندتان را به خود نگیرید
بسیاری از والدین وقتی فرزندشان آنها را پس می‌زند، از آنها فرار می‌کند یا از بغل کردن شان امتناع می‌کند، احساس آزردگی خود را بیان می‌کنند. در حینی که کودکان یاد می‌گیرند احساسات و نظرات شان را با کلمات بیان کنند، والدین ممکن است چیزهایی مثل «تو بدی» یا «دوستت ندارم» یا چیزی که بیش از همه از آن می‌ترسند یعنی «تو مامان واقعی من نیستی» را بشنوند. اینها به معنای پس زدن شما نیستند، بلکه بیان احساس ترس، خشم، کلافگی، وحشت و دیگر احساسات ناراحت‌کننده هستند، چون توانایی کودک برای ابراز احساسات هنوز به طور کامل رشد نیافته است.
 
حرف تان را با عمل همراه کنید
وقتی بعد از ساعت چرت کودک تان وارد اتاقش می‌شوید، شروع به صحبت کنید. مثلاً بگویید: «صبح بخیر، خوب خوابیدی؟ من می‌خواهم الان بلندت کنم و بعد صبحونه بریم بیرون قدم بزنیم. نظرت چیه؟ وقتی خواب بودی دلم برات تنگ شده بود. تو بهترین دختر دنیایی!» فرزندتان نیاز دارد که کارهای مهرآمیز و تیمارگرانه را با شما و صدای شما ارتباط دهد.

ادامه دارد...

منبع: سایت مادرشو


مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.