سبک های ارتباطی والدین و فرزندان (بخش چهارم)

برای داشتن ارتباط صحیح و درست با فرزندانتان لازم است به برخی از اصول ارتباطی خود را پایبند بدانید. در نوشتار پیشین بعد از ارائه توضیحاتی در مورد سبک های ارتباطی، به چهار اصل از این اصول پرداختیم. با ما همراه باشید تا با 6 اصل دیگر آشنا شوید.
يکشنبه، 17 آذر 1398
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: محمد حسین افشاری
موارد بیشتر برای شما
سبک های ارتباطی والدین و فرزندان (بخش چهارم)
فرزندتان را همانگونه که هست، بپذیرید.
 

10 اصل مهم در ارتباط با فرزندان

5)برای فرزندتان یک شخصیت مرزی نباشید.
شاید شما هم با افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی روبه رو شده باشید. این افراد ثبات هیجانی ندارند و تکانشی، غیر قابل پیش بینی، تحریک پذیر و مضطرب ریشه رفتار این افراد است. آنها به راحتی کسل و ملول می شوند. رفتارشان شبیه مبتلایان به اختلال شخصیت اسکیزوتایپال است با این تفاوت که به اندازه مبتلایان به اختلال شخصیت اسکیزوتایپال، گوشه گیر و عجیب نیستند.

شاید والدینی باشند که مبتلا به این اختلال نباشند ولی رفتارشان بسیار شبیه افراد مبتلا به این اختلال است. این والدین ساعت به ساعت هیجاناتشان عوض می شود، دقیقه به دقیقه دستوراتی که خود داده اند نقض می کنند و دستور جدیدی را برای فرزند خود صادر می کنند. این دست از والدین نمی توانند ارتباط خوبی را با فرزندان خود برقرار کنند. چرا که شخصیت این افراد در نزد فرزندانشان، یک شخصیت بی ثبات و هیجانی است که تند به تند این رفتارها و شناخت هایشان عوض می شوند.

از همین روی خوب است به راحتی دستوراتی که خود می دهید را نقص نکنید تا فرزندانتان بتوانند در زمان های مورد نیاز از افکار شما استفاده و از رفتارهای تان الگو بگیرند.
 
6)فرزندمان را همانگونه که هست، بپذیریم.
یک اصل مهم در ارتباط با فرزندان، پذیرش ایشان با تمام ویژگی های ایشان است. برخی از والدین با اینکه خود در درس خواندن و تحصیلات تکمیلی موفق نبوده اند، توقع آن را دارند که فرزندشان در مدارس تیزهوشان و مدارس عالی درس بخوانند. با توجه به اصل اولی که بیان شد، برای اینکه بتوان توقعات را از فرزندانمان به اندازه کنیم، لازم است شناخت درستی از خودمان داشته باشیم. والدینی که از خود شناخت بیشتری دارند، توقعاتشان از فرزندانشان نیز به اندازه و مبتنی بر واقعیت است. بسیاری از استعدادهای انسان از طریق والدین به ارث می رسد و این والدین با مقایسه درست خود و فرزندشان خواسته های شان را شکل می دهند.
 
7)مقایسه فرزند خود را با دیگران مدیریت کنید.
برخی بیان می دارند که فرزند خود را با دیگران مقایسه نکنید. به نظر می رسد این حرف، حرف کاملی نباشد. انسان در مقایسه با دیگران به ضعف ها و نقاط قوت خود پی می برد. از همین روی والدینی می توانند سبب ارتباط درست با فرزند خود شوند که مدیریت مقایسه داشته باشند. برخی از مقایسه ها باعث ایجاد نشاط و هیجانات مثبت در فرزند شما می شود و برخی از مقایسه ها باعث کندی و دل نگرانی. مدیریت مقایسه یکی از مهارت هایی است که والدین باید آن را بیاموزند. در برخی از موارد باید فرزند خود را با دیگر افرادی که موفق نیستند و یا امکانات کمتری برای رسیدن به موفقیت دارند، مقایسه کنید و نعمت هایی که او در اختیار دارد را به او گوشزد کنید، منتهی با یک ادبیات درست و منطقی.
 
8)به تصمیمات او احترام بگذاریم.
فرزند شما نیاز به آن دارم که مورد احترام واقع شود. نیاز دارد دوست داشته شود و نیز دوست داشته باشد. شاید اینها بعد از نیازهای زیستی مهم ترین نیازهای زندگی انسان است که در دوران مدرن به دست فراموشی سپرده شده است. انسانی هایی که مورد توجه قرار نگیرند نمی توانند ارتباط برقرار کنند. شما اگر بیاموزید که به تصمیمات فرزند خود احترام بگذارید، او نیز خواهد آموخت که رابطه با شما، یک رابطه سودمند و دو طرفه هست. او یاد می گیرد که بزرگ شده است و در ارتباط به شما هم سعی می کند از خود افکار و رفتارهای بزرگانه بروز دهد.
 
9)در ارتباط با کودک خود رازدار باشید.
والدینی که در ارتباط با فرزند خود رازدار هستند، می توانند یک رابطه درست و دائمی را داشته باشند. رازداری امر بسیار مهمی در هر رابطه است. بیاموزید که اگر فرزندتان با شما به عنوان مادر و یا پدر، مشکلی را بیان کرد، رازدار او باشید. این رازداری باعث آن می شود که فرزند شما همیشه از مشکلاتش با شما سخن بگوید. والدینی که گوش شنوایی برای فرزند خود نیستند، یک ارتباط ناقصی را تجربه می کنند. از همین روی، فرزندان این خانواده ها به دنبال افراد دیگری بیرون از خانه برای بیان رازهای مگوی خود می گردند. گاه ممکن است همین افراد بیرون از خانه زمینه ساز آسیب های اخلاقی فرزند شما را مهیا کنند.
 
10)به نیازهای او بی توجه نباشید.
والدینی می توانند در ارتباط با فرزند خود موفق باشند که نیازهای او را قبل از آنکه بیان شود، درک کرده و سعی در تامین آنها داشته باشند. فرزندان شما، نیازهای پنهان زیادی ممکن است داشته باشند که دوست دارند قبل از آنکه توسط ایشان بیان شود، توسط شما درک شود. حتی در برخی از موارد عدم تامین نیازها، موجب دلخوری ایشان نمی شود، آنچه که باعث دوری فرزندتان از شما می شود، عدم درک این نیازهاست. بارها، نوجوانانی را دیده ایم که شکایتشان این بوده است که اصلا والدینشان به نیازهای آنها توجهی نداشته اند، نه اینکه این نیازها را تامین نکرده اند بلکه شکایت از اینکه توسط ایشان درک نشده اند.


سبک زندگی مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.