آزمون هوش هیجانی میپر - سالووی -کاروسو (MISCEIT)

اندیشمندان حوزه روان شناسی پس از پی بردن به کارکردهای مهم هوش هیجانی، بر آن شدند که آزمون هایی را در راستای سنجش هوش هیجانی شکل بدهند. یکی از این آزمون ها، آزمون هوش هیجانی میپر - سالووی -کاروسو (MISCEIT) است. با ما همراه شوید تا در مورد آن بیشتر بدانید.
يکشنبه، 20 بهمن 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
آزمون هوش هیجانی میپر - سالووی -کاروسو (MISCEIT)
یکی از مباحث جالب و بحث انگیز در هوش هیجانی، شیوه های سنجش و اندازه گیری آن است.
 

مقدمه

یکی از مباحث جالب و بحث انگیز در هوش هیجانی، شیوه های سنجش و اندازه گیری آن است. مانند آزمون های هوشی، در اندازه گیری هوش هیجانی نیز ابزارهای متعدد با دیدگاه های مختلف وجود دارد. در این فصل تلاش شده است که بحث کوتاه در زمینه شیوه های سنجش هوش هیجانی ارایه شود و همچنین برخی از ابزارهای رایج اندازه گیری آن معرفی شود.
 

انواع سنجه های هوش هیجانی

دو نوع سنجه هوش هیجانی وجود دارد: آزمون های عملکردی و پرسشنامه های خودگزارشی. آزمون عملکردی پاسخ هایی دارد که می توان براساس هدف و معیارهای نمره گذاری از پیش تعیین شده، آنها را ارزیابی کرد؛ در حالی که پرسشنامه خودگزارشی از افراد می خواهد سطح هوش هیجانی خود را گزارش کنند. برای نمونه، برای سنجش ادراک هیجان، شما می توانید از افراد بخواهید هیجان در چهره را شناسایی کنند (عملکردی) یا اینکه از آنها بخواهید توانایی شان را در تشخیص هیجانات مشخص کنند (خودگزارشی). بین این سنجه، پنج تفاوت اساسی وجود دارد که در زیر بحث می شود:
  1. آزمون های عملکردی، هوش هیجانی واقعی را می سنجند، در حالی که سنجه های خودگزارشی هوش هیجانی ادراک شده را بررسی می کنند. هر دوی اینها ممکن است در مورد میزان انطباق افراد با مشکلات زندگی، پیش بین های مهم (بعضی وقت ها) مستقل باشند. به بیان دیگر، چیزی که مردم باور ندارند، درست می تواند به اندازه چیزی که واقعا درست است، مهم باشد.
  2.  معمولا اجرای سنجه های عملکردی، وقت بیشتری از سنجه های خودگزارشی می برند. این امر بدان خاطر است که سنجه های خودگزارشی به افراد امکان می دهند سطح هوش هیجانی خود را در چند جمله کوتاه (برای مثال، «من در دریافت هیجانات خوبم») خلاصه کنند، در حالی که سنجه های عملکردی پیش از آنکه بتوان از سطح هوش هیجانی اطمینان یافت، به چند مشاهده اساسی نیاز دارند.
  3. برخلاف سنجه های عملکردی، سنجه های خودگزارشی، نیاز به درک افراد از سطح هوش هیجانی خود دارند. متأسفانه افراد ممکن است فهم دقیقی از هوش خود (در اینجا هوش هیجانی) نداشته باشند و در حقیقت، پژوهش های صورت گرفته نیز بین سنجه های خودگزارشی و توانایی واقعی همبستگی متوسط یافته اند، ما هم دریافتیم که ادراک هیجان خود گزارش شده با نحوه ای که افراد در تشخیص هیجانات در عمل انجام می دهند، ارتباطی ندارد.
  4.  مشکل عمده سنجه های خودگزارشی این است که افراد می توانند پاسخ هایشان را تحریف کنند تا بهتر (یا بدتر) از آنچه واقعا هستند، جلوه کنند. برای رفع این گونه مسایل، می توان در سنجه های خودگزارشی، مقیاس هایی را برای سنجش تحریف پاسخ های افراد، منظورکرد
  5. . سنجه های خودگزارشی هوش هیجانی تمایل به این دارند که به صفات جاافتاده شخصیت، به ویژه عوامل متعدد تشکیل دهنده مدل پنج عامل بزرگ مرتبط باشند. از طرف دیگر، سنجه های عملکردی هوش هیجانی گرایش دارند که با سنجه های شخصیتی، کمتر مربوط باشند و در عوض با سنجه های هوش سنتی، همپوشی داشته باشند.
 
 

آزمون هوش هیجانی میپر - سالووی -کاروسو (MISCEIT)

این آزمون که " mcs - keet " تلفظ می شود، برای حل برخی مسائل مرتبط با مقیاس چندعاملی هوش هیجانی طراحی شد. نسخه ۲ مس کیت نسخه کوتاه تر مسکیت ۱ - ۱ است و برای افراد حرفه ای و پژوهشگرانی که وقت محدودی برای اجرای آزمون دارند، سودمندتر است.
 
عملکرد در مس کیت را می توان تا حدودی با یک عملکرد در سطح کلی توصیف کرد. در عین حال، آن را می توان به خرده آزمون های تجربی و راهبردی هوش هیجانی نیز تقسیم کرد. نمره تجربه هوش هیجانی، توانایی فرد را در ادراک، پاسخ و دستکاری اطلاعات هیجانی (بدون فهم الزامی آن)، بررسی می کند. این امر نشان دهنده آن است که شخص تا چه حد می تواند هیجان را با دقت بخواند و ابراز کند و به چه میزان می تواند آن تحریک هیجانی را با سایر انواع تجربه های حسی (برای مثال، رنگ ها با صداها) مقایسه کند. همچنین نشان می دهد که شخص تحت تأثیر هیجانات مختلف، چگونه عمل می کند.
 
نمره راهبردهای هوش هیجانی، توانایی فرد را در فهم و اداره هیجانات، بی آنکه لزوما آنها را خوب درک کرده با احساسات را به طور کامل تجربه کند، ارزیابی می کند و نشان دهنده این است که شخص با چه دقتی آنچه را هیجانات می رسانند (برای مثال، غمگینی معمولا فقدان را می رساند) می فهمد و چگونه می تواند هیجانات را در خود و دیگران اداره کند. این در زمینه کلی، تجربی و راهبردی هوش هیجانی را باز هم می توان به چهار خرده مقیاس تقسیم کرد که به ترتیب توانایی: (۱) ادراک دقیق هیجانات؛ (۲) بهره گیری از هیجانات برای آسان سازی تفکر، حل مسئله و خلاقیت؛ (۳) فهم هیجانات؛ و ( ۴) اداره هیجانات برای رشد شخصی را اندازه می گیرند. این چهار زمینه هر یک از دو تکلیف (برای مثال، درک هیجانات با درخواست از افراد که هیجانات در چهره ها و عکس ها را تشخیص دهند)، تشکیل شده اند.
 
مس کیت برای هر یک از ابعاد، عوامل و تکالیف، دو نمره به دست می دهد. یعنی اینکه هر شخص دو نمره کلی هوش هیجانی، دو نمره برای تجربه هیجانی هوش هیجانی، دو نمره برای درک هوش هیجانی و مانند آن دریافت می کند. یک مجموعه از نمره ها درستی فرد را در آزمون نشان می دهد که با اتفاق نظر داوری شده است. دومین مجموعه نمره ها به درستی شخص در آزمون دلالت دارد که با معیار متخصصان، داوری شده است (بحث در مورد این روش های نمره گذاری را در بخش مقیاس هوش هیجانی چند عاملی ببینید).
 
به نظر می رسد که مس کیت در مقایسه با سلف خود، مقیاس چندعاملی هوش هیجانی، یک پیشرفت است. این شیوه کوتاه تر است و سریع تر اجرا می شود؛ نسخه ۰ - ۲ مسکیت، فقط حدود ۳۰ دقیقه وقت می گیرد. برخلاف کوتاه تر بودن مس کیت، أبعاد بیشتری از مقیاس چندعاملی هوش هیجانی را اندازه می گیرد؛ خرده مقیاس های نشان داده است که پایاتر بوده و برای این آزمون، هنجارهای گسترده تر وجود دارد.
 
بنابراین، در مجموع، نسخه ۲ مس کیت نشانه ای از امیدواری است. اما به خاطر جدید بودن این آزمون، برای بررسی کامل توانایی آن، پژوهش بیشتر نیاز است.

 

منبع: هوش هیجانی (مدیریت احساس، عاطفه و هیجان)،  رمضان حسن زاده و سیدمرتضی ساداتی کیا، صص 103-106، دانژه، تهران، اول، 1390.


سبک زندگی مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.