ابوالهول abol.hŏl
ابوالهول (Sphinx) (پدر وحشت) غول افسانههای مصر باستان و اسطورهی اوئدیپوس (Oedipus)، تلفیقی از انسان و حیوان با پیکری از شیر، مزیّن به بالهای عقاب و دارای سری شبیه سر زنان است. این موجود افسانهای، کسانی را که موفق به حل معمای او نمیشدند، میکشت. ابوالهول در نظر مصریان باستان، مظهر آفتاب محسوب میشد. ابوالهول بزرگ که در مصر قرار دارد، از صخرهای تراشیده شده و 17 متر ارتفاع و 39 متر طول دارد. گویا این مجسمهی هولانگیز را برای ترساندن گناهکاران و بدکاران سالخورده ساخته بودند. بزرگترین ابوالهول، کنار «هرم کبیر» در فلات درهی جیزه (Giza) قرار گرفته است. این پیکره، که تقریباً در شش مایلی غرب قاهره واقع است، بزرگترین مجسمهی یک تکه در جهان است که از بستر سنگی فلات تراشیده شده است. با اینکه نظریههای زیادی در مورد خاستگاه و هدف ساخته شدن آن ذکر شده، اما هنوز هیچکس به طور قطع نمیداند که چه زمانی ساخته شده است و نشان چیست؟ این پیکره، به سمت شرق رو به طلوع آفتاب ساخته شده است و ظاهراً قدیمیترین پیکره در فلات جیزه است، چراکه در گودال بزرگی که ابوالهول در آن قرار گرفته، آثار بسیار قدیمی از فرسایش ناشی از آب، یافت شده است. این مجسمه، دارای معبدی شبیه معابد خورشیدی است که بعدها شاهان سلسلهی پنجم ساختند. هیچ کتیبهای نه داخل و نه بیرون ابوالهول برای مشخص کردن سازندهی آن وجود ندارد. اسرارآمیز بودن ابوالهول احتمالاً در ارتباط با تعهد و ادای سوگند هنرمندان و خالقین اساطیر است که براساس آن موظف به حفظ اسرار و رموز عقاید و اندیشههای فرهنگی و عرفانی آثار خود بودهاند. این موجود افسانهای، بیش از هر پدیدهی دیگری در ادبیات و فرهنگ، اقتدار اسطورهای خود را تثبیت نموده و به نماد اعلی و عمیق علم و دانایی و هم به نمودی از هلاک و نیستی شهرت یافته است. مصریان باستان در 1500 سال پیش از میلاد، آن را هور – ام – آخت (Hor-em-akht)، به معنی هوروس (Horus) در افق، و رع – هورختی (Ra-Horakhty)، به معنای رعد و افق (خورشید دو افق) مینامیدند. ابوالهول برپاشنه نشسته است و بر گور فراعنه دیدهبانی میکند. صورتش به رنگ سرخ است و نگاهش به نقطهای در دوردست به مطلع خورشید دوخته شده است. او نیل ملکوتی را مینگرد که در دوردستها جاری است و زورقهای خورشید را میپاید که بر آب به این سوی و آن سوی رواناند.