اپیگونها epigonhā
در اساطیر و افسانههای یونان باستان، اپیگونها (Epigoni)، نامی است که به بازماندگان مستقیم «هفت فرمانده»، که در نخستین اردوکشی به تبس (Thebes) شرکت داشتند، داده شده است. گرچه اردوکشی اول به تبس به شکست انجامید، ولی اردوکشی دوم که توسط اپیگونها و به سرکردگی آدراستوس (Adrastus) انجام گرفت، به تصرف شهر منجر شد. ده سال پس از جنگ اول، پسران قهرمانانی که پدر آنها در تبس کشته شده بودند، تصمیم به انتقام گرفتند و چون نظر هاتفی را خواستند، به آنها جواب رسید که اگر به فرماندهی آلکمائون (Alcmaeon)، پسر آمفیارائوس (Amphiaraus) به جنگ بروند، پیروز خواهند شد. آلکمائون، با آنکه به این کار رغبتی نشان نمیداد، بر اثر اصرار مادرش اریفیله (Eriphyle)، فرماندهی آنان را پذیرفت. اریفیله، به واسطهی هدایایی که ترساندر (Thersander)، پسر پولی نیسس (Polynices)، برای او فرستاد، به تشویق پسر خود پرداخت. در اردوکشی اول هم، برای آنکه آمفیارائوس به شرکت در جنگ راضی شود، اریفیله به علت هدایایی که از پولینیسس گرفت، شوهر خود را به شرکت در جنگ واداشت. در این جنگ، آلکمائون و آمفیلوخوس (Amphilochus)، پسران آمفیارائوس؛ آئژیالئوس (Aegialeus)، پسر آدراستوس؛ دیومدس (Diomedes)، پسر تیدئوس (Tydeus)؛ پروماخوس (Promachus)، پسر پارتنوپائوس (Parthenopaeus)؛ استنلوس (Sthenelus)، پسر کاپانئوس (Capaneus)؛ ترساندر، پسر پولی نیسس و اوریالوس (Euryalus)، پسر مسیستئوس (Mecisteus) شرکت داشتند. عملیات اپیگونها با غارت دهات اطراف شهر تبس شروع شد و سپس، هنگامی که سپاهیان تبس به فرماندهی لائوداماس (Laodamas)، پسر اتئوکلس (Eteocles) علیه آنان وارد عمل شدند، در گلیساس (Glisas) با دشمن برخورد کردند. لائوداماس، آئژیالئوس را کشت، ولی خود او هم به دست آلکمائون از پا درآمد و قوای تبس شکست خوردند. شب هنگام، بنابر راهنمایی و هدایت تیرزیاس (Tiresias) پیشگو، سکنهی شهر تبس از شهر گریختند. صبح روز بعد، اپیگونها وارد شهر شدند و به تاراج و غارت شهر پرداختند و مقدار زیادی از غنائم را در راه آپولو (Apollo) دلفی نثار کردند.