سپیده کاشانی؛ شاعر انقلاب بیوگرافی
«سرور اعظم باکوچی» معروف به سپیده کاشانی، در سال ۱۳۱۵ در کاشان، سرای عطر و گلاب، متولد شد. وی شعری خوش قریحه با طبعی لطیف بود که اشعار زیبایی به سبک قدیم و نو سروده است
وقت غروبِ سپیده
به مناسبت سالروز درگذشت سپیده کاشانی؛
دلیل دیگر برونمرزی شدن محتوای اشعار سپیده را میتوان فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی او از دوران جوانی تا پایان زندگیاش دانست. او دوران شاعری خود را با دوران تند فعالیتهای سیاسی در سال 1348 آغاز کرد. عضویت او در شورای شعر وزارت ارشاد و سفرهای ادبی او به نقاط مختلف مثل تاجیکستان و دیدار با استاد شهریار و بزرگان شعر ایران نیز محتوای شعر او را تحت تأثیر قرار داد.
«سرور اعظم باکوچی» معروف به سپیده کاشانی، در سال ۱۳۱۵ در کاشان، سرای عطر و گلاب، متولد شد. وی شعری خوش قریحه با طبعی لطیف بود که اشعار زیبایی به سبک قدیم و نو سروده است.
دوران شاعری سپیده به دو مرحله پیش از انقلاب و پس از انقلاب تقسیم میشود که حوادث سیاسی، اجتماعی هر دو دوره، به ویژه دوره دوم، تأثیر فراوانی بر اشعار او گذاشته است. پیش از انقلاب، اولین مجموعه او با نام «پروانههای شب» منتشر شد که به دو قالب غزل و آزاد تقسیم میشد و شعرهای نوی وی بیشتر به مقولات اجتماعی و خفقان دوره طاغوت اختصاص داشت. اما کاشانی پس از انقلاب، فعالیت ادبی خود را وسعت بخشید و در قوالب مختلف سنتی طبعآزمایی نمود. مثنوی، چهارپاره، رباعی و قطعه، قالبهایی است که کاشانی در آنها شعر سروده است؛ البته مثنوی و غزل، در میان آنها غلبه دارد. مفاهیم اخلاقی، تعلیم و تربیت، شعر مقاومت، شهادت و ایثار، انتظار موعود، آموزههای دینی و مدح و منقبت پیامبر و ائمه، ستایش شخصیتهای انقلابی و ادبی، نیز مضامین اشعار وی را شامل میشود.
در سال ۱۳۵۸ از وی برای همکاری با صدای جمهوری اسلامی ایران به عنوان نویسنده برنامههای رادیویی دعوت شد و سپس به عضویت شورای شعر و سرود صدا و سیما درآمد که استاد مهرداد اوستا، محمود شاهرخی، علی معلم دامغانی و مجتبی کاشانی از دیگر اعضای این شورا بودند. کاشانی در دوران همکاری خود با شورای شعر و سرود صدا و سیما، حدود ۴۰ قطعه شعر با موضوع انقلاب و دفاع مقدس سرود که همۀ این شعرها به صورت سرود اجرا شدهاند. یکی ازمعروفترین این سرودها، سرود «من ایرانیام، آرمانم شهادت» است که با آهنگسازی استاد محمدعلی کیانینژاد و آواز محمد گلریز اجرا شده است. همچنینن در آلبوم نینوا ۲ به خوانندگی و آهنگسازی حسامالدین سراج نیز سرود «باغ آشنایی» با شعر ایشان به آواز خوانده شده است و شعر «نصر منالله» و مثنوی بلند «بهار در خون» نیز در آلبوم نینوا ۱ ، توسط فرجالله سلحشور دکلمه شده است.
سپیده کاشانی را میتوان از اولین بانوان شاعر دانست که نخستین آثار ادبیات مقاومت پایداری و جهاد و شهادت را در شعر انقلاب به بار نشاندند. سپیده به عنوان یک زن مسلمان و انقلابی قدم به میدان نهاد و در فعالیتهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و ادبی شرکت کرد و به تبیین و ترویج معارف اسلامی، ارزشها و اهداف انقلاب اسلامی پرداخت. این خواهرِ بزرگتر تمامی شهدا، {به قول خودش: «من شهدا را میشناسم، انگار جایی آنها را دیدهام، من خواهر بزرگتر همه شهدا هستم»} در عرصه عمل نیز این تعهد خود را به اثبات رساند و بارها در جبهه حق علیه باطل حضور یافت و ضمن تشویق فرزندان و برادران رزمندهاش، حماسۀ جاویدان آنان را سرمایه بیان خود کرد و نخستین آثار ادبیات مقاومت پایداری و جهاد و شهادت را در شعر انقلاب به بار نشاند.
خوب است در همین راستا، بخشی از نامه یکی از رزمندگان یعنی شهید سرتیپ «منفرد نیاکی» را با هم بخوانیم:
«هموطن عزیز، سپیده کاشانی:
ما شعر زیبای تو در رثای فرزند برومند امام را خواندهایم. در زیر سنگرها و چادرهای استتار شده برای حفاظت و دیده نشدن توسط دشمن بعثی عراق، ما شعر زیبای تو را با مفهوم عمیق آن، به زیبایی شط روان کرخه که در حد شمالی آن مستقریم، خواندهایم ... .(رزمندگان) شما رانمیشناسند. اما احساس ظریف شما را در قالب نیم بیت شعر بر دیواره خانه عمر خود، یعنی سنگرهایشان در دل زمین، در شیار زمینهای لم یزرع و شنزارهای اللّه اکبر، با ماژیک نوک پهن سرخ رنگ، پشت پاکت خشن سیمانی با خط نازیبا نوشتهاند: «خطی است سرخ تا ابدیت در سنگر وطن» (سپیده کاشانی)
همه وجودمان گوش است و چشم، تا حضورت را با دست نوشتهای به ارمغان سنگرها ببریم تا محفل عاشقان وطن پر شکوهمان باشد»
ادبیات مقاومت در اشعار سپیده کاشانی
شعر پایداری، ادبیاتی است که از جنگ و خونریزی، زشتیها و پلشتیها سخن میگوید، جانباختگان و شهیدان را به تصویر میکشد و به ترسیم چهرۀ رنجکشیدۀ مردم میپردازد و ابیاتش امید پیروزی به مردم می-دهد. با زبان هنری سخن گفتن از بیداد داخلی و تجاوزگران خارجی در حوزۀ سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی از خصایص شعر پایداری است. همین خصیصه در دفتر اشعار سپیده به چشم میآید که علاوه بر ترسیم چهرۀ ستمکشیدۀ مردم کشور خود، پای بر خارج از مرزها گذاشته است. دفاع از حقانیت فلسطین از ویژگیهای اصلی شعر پایداری است. فلسطین و ایران در قرن 20 آبستن حوادث متعدد بودند که منجر به شکلگیری ادبیات مقاومت شدند. وجه اشتراک شاعران پایداری ایران و فلسطین، دفاع از هستی و هویت سرزمینشان در برابر اشغالگران بوده است؛ بنابراین حوادث برونمرزی مثل اشغال فلسطین در آثار همۀ شاعران پایداری به خصوص سپیده کاشانی باعث آفرینش اشعاری با محتوای برونمرزی شد.
او در شعر زیر با ملت قدس که مظلوم و بیگناه، شهید میشوند همدردی میکند و میسراید:
فرزند بیگناه فلسطین تاریخ عشق از تو مصور
خون تو آن رسالت جاری است هان، ای شهید پاک مطهر
او قطعۀ (فرزند بیگناه) را به یاد دوشنبۀ سیاه 16 مهر 69 و کشتار فرزندان مظلوم فلسطین و قدس سروده:
اینان ز کاروان کسایند
ای نسل شوم، قوم بد اختر!
ای دوزخی چگونه شناسی
اهل کسا و صاحب کوثر؟
آنسان ز ریشهات به درآریم
نی سر بماند از تو، نه پیکر
فرزند بیگناه فلسطین!
تاریخ عشق از تو مصور
خون تو آن رسالت جاری است
هان، ای شهید پاک و مطهر!
فریاد تو، تلاوت قرآن
نای تو، همصدای ابوذر...
و کل شعر (تا بیت المقدس...) را با مطلع زیر به فلسطین و مردم ستمکشیدۀ آن تقدیم میکند:
سنگرخون، چشمۀ خون، شهرخون/ ای شفق از داغ غمت لالهگون/ لحظۀ پیروزی تو عید ماست...
دلیل دیگر برونمرزی شدن محتوای اشعار سپیده را میتوان فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی او از دوران جوانی تا پایان زندگیاش دانست. او دوران شاعری خود را با دوران تند فعالیتهای سیاسی در سال 1348 آغاز کرد. عضویت او در شورای شعر وزارت ارشاد و سفرهای ادبی او به نقاط مختلف مثل تاجیکستان و دیدار با استاد شهریار و بزرگان شعر ایران نیز محتوای شعر او را تحت تأثیر قرار داد. آغاز همکاری او با مطبوعات، صداو سیما و رادیو، او را وادار کرد که دامنۀ اندیشه و فکر خود را از مسائل درون کشور به مسائل برونمرزی گسترش دهد و در به تصویر کشیدن حوادث و رویدادهای سیاسی عصر خود نگرش واقعگرایانه و فرامرزی پیدا کند و در پارهای از اشعارش اندیشه و شعر خود را تقدیم کشورهای دیگر کند. برای مثال در قتل عام سیاهان موزامبیک میگوید:
چه توفان سرخی است
در دریای ستارگان تو
ای فرزند (سامورین)
که در صدای زمزمه جنگلهایت
که در صدای تامتام سیاهانت
سرود گریه هزاران هزار (عمو تُم)
جاری است
آیا صدای شیپور دائمی نبرد سیاهان تو
کدام درد تو را تفسیر میکند؟
آه... ای (تو را کو)
ای پرنده غمگین
وقتی که آرزوهای به زنجیر کشیده در تو مینالند
احساس میکنی
که دیگر حتی
دستهای معجزهگر، کاما، ساحر قبیله هم
اعجاز خویش را گم کردهاند...
پیروزی انقلاب و درک حضور پربرکت امام (ره) در کنار جوانان و شاعران در دوران شاعری سپیده کاشانی و سخنرانیهای امام برای آگاهسازی جوانان با مسائل درونکشوری و مسائل جهانی سبب آفرینش اشعاری با مضامین جدید و گسترده گشت. تأثیرپذیری شاعران از سلوک معنوی و اجتماعی امام به طور خاص، شعر را از چارچوب درونمرزی خارج کرد.
خداباوری، دینمداری، حقجویی، عدالتخواهی، انساندوستی سپیده کاشانی او را در خارج از مرزهای ایران نیز رها نکرده و نگذاشته او لحظهای حدیث نفس گوید و به خود بپردازد. در شعر (خندههای موج...) او تصویر رنج و درد مردم لبنان را به نمایش میگذارد:
آیا پرندههای قشنگ تو/ که زیر طاق ساکت ایوانها/ و اوج کاجهای سترون/ کاشانه داشتند/ تا سرزمین سبز کجا کوچ کردهاند؟
و در شعر (هرزگوین شهید غربت قرن) شاعر پایداری با تأثیرپذیری از جنگ صربها علیه هرزگوین به همدردی و همصدایی با مردم هرزگوین پرداخت:
- نهال عشق، گلآذین بود اگر ز عدل ثمر میداشت!
جهان ز عدل پرآوا بود، اگر حقوق بشر میداشت
شب سیاه مرا بنگر، نگر که «هرزگوینم» من
بگیر دست من ای انسان، که بیگناهترینم من!
ببین تبار مرا کشتند ددان به جرم مسلمانی!
چه رفت بر سر من ای دوست؟! از آنچه رفت تو میدانی
شهید غربت قرنم من، اسیر فتنۀ بیدادم
به دست حادثه مسپارم، که یک جهان همه فریادم
برای کودک خود گفتم، همیشه قصۀ دیوان را
ولی نبود مرا باور، که «صرب» از او بستد جان را...
حضور درخشان سپیده کاشانی در عرصۀ فعالیتهای سیاسی، ادبی و هنری و اشعار برونمرزی او علیه دشمنان باعث شد که در شرایطی که دشمنان اسلام و انقلاب مترصد آن بودند که نظام جمهوری اسلامی را عقب مانده و مخالف حضور زنان در عرصۀ جامعه نشان دهند، با اشعارش مشت محکمی بردهان آنها کوبید و با انعکاس مسائل سیاسی برونمرزی، حضور مؤثر زنان در عرصۀ سیاست را به نمایش گذاشت. قلم سپیده کاشانی در بیرون از مرزهای ایران صرفا ًبه دردها و رنجهای مردم نپرداخته بلکه با دشمنان مردم بیدفاع لبنان و فلسطین جنگیده، به خصوص اسرائیل را آماج گلولۀ مصراعها قرار داده و با اشعارش چهرۀ آنها را برای مردم جهان به تصویر کشیده:
ـ برد بر سرو و سوسن، یورش مرگباری / دست ننگین صهیون، با بسی مکر و افسون
او چون شیرزنی ایرانی میخروشد علیه آنهایی که مدافع حقوق بشر و آزادی هستند و مجسمۀ آزادی آنها را به سخره میگیرد.
ـ میبینی آنجا در آن بلند دور/ بر پای آن تجسم آزادی/ بر پای آن مجسمۀ پوچی/ سیمان سخت اسارت ماسیده است.
در سرودهای به کشتار زائران مسلمان ایرانی در مکه مکرمه در سال 1366 اشاره دارد. او با آوردن عبارتهایی چون صیاد عصیانگر، دیو بداختر، نمرود، پاییز غارتگر و...، با خشم و نفرت از دشمنان حریم عشق و عاشقی یاد میکند:
ـ دیدی ای صید حرم، صیاد عصیانگر چه کرد؟
در حریم عاشقان، آن دیو بداختر چه کرد؟
خانۀ امید من، ای قبلۀ آزادگان!
بنگر آن نمرود با عشاق پیغمبر چه کرد!
یا در جای دیگر میگوید:
جان ما از قفس جسم، برون آوردند
در مصلا همه گلهای جنون آوردند
آسمان خیره بر آن شور قیامت، که ز راه
عاشقان، پیکر فریاد قرون آوردند
سپیده کاشانی به عنوان شاعر زن مسلمان رسالتوار و متعهد در سنگر شعر به پاسداری از عقاید و آرمانهای خود و دفاع از حقوق مردم و به تصویر کشیدن مظلومیت آنها چه در داخل کشور و چه در خارج کشور پرداخت و در مدت حیات پر برکت خویش با طبعی سلیم و قریحهای سرشار آثاری قابل تأمل و خواندنی به یادگار گذاشته است. او با الهام گرفتن از مفاهیم سیاسی علاوه بر تأثیرپذیری از عواطف و احساسات زنانه و مادرانه و همچنین زندگی پر فراز و نشیب شخصی، رویدادها و رخدادهای دوران جنگ و جریانهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و مذهبی جامعه را نیز در شعر خود بازتاب نمود و نقش مؤثری در آگاهیبخشی مخاطب داشته است. سرانجام سپیده در بهمن 1371 غروب کرد.