يکشنبه، 21 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

سیروس فرصت

سیروس فرصت
سیروس فرصت، هنرمند والا و باارزش كه از خانواده‏اى اهل هنر مى‏باشد، در سال 1310 در بندرانزلى متولد شد. وى جد بزرگترش میرزاجعفر متخلص به بهجت پدر فرصت‏الدوله شیرازى (مؤلف بحورالالحان) بود. پدر سیروس كارمند دولت بود و هرچندگاه بنا به مقتضیات ادارى در شهر و شهرستانى با خانواده به سر مى‏برد به همین دلیل هم پرویز فرصت برادر وى در شهر سارى، چون سیروس در بندرانزلى پا به جهان گذاردند. و سیروس فرصت دوران كودكى خویش را در شهر سارى پشت سر نهاد. آگاهى به علم موسیقى و وسعت تفكر فرصت‏الدوله، ریشه‏اى عمیق و بنیادى در اركان این خانواده دارد كما این‏كه پدرش نه تنها اهل قلم و كتاب بود، بلكه در نواختن «تار» مهارت كامل داشت و بسیار مسلط و پخته و نرم این ساز را مى‏نواخت. سیروس فرصت، از كودكى به موسیقى عشق مى‏وزیدد و همین عشق وى را در زمان كودكى به باغ‏هاى اطراف شهر سارى به جستجوى نى‏هاى بلند مى‏كشانید و با زحمت فراوان آن‏ها را مى‏برید و با سیخ داغ آن را سوراخ مى‏كرد و نزد خود به تمرین مى‏پرداخت و ساعات متوالى در همین باغ‏ها در خلوت خود به راز و نیاز با فلوت مى‏پرداخت. در یازده سالگى همراه خانواده به تهران آمد ودر كلاس چهارم دبستان درى ثبت‏نام و مشغول تحصیل شد. حالا دیگر وى مى‏توانست از فلوت خود صداى قابل قبول و نستبا خوبى را ارائه دهد كه بتوان آن را شیند و لذت برد. به همین سبب معلم سرود مدرسه كه استعداد این نوجوان را مشاهده كرده بود، از وى خواست كه در زنگ‏هاى سرود كلاس، سرود «اى ایران» را دسته جمعى اجرا مى‏كرده‏اند. شاگردان را همراهى كند، البته لازم به تذكر است كه مقدمه این سرود براى فلوت و نى كه بدون كلید و فاقد ربع و نیم پرده مى‏باشد مشكل است خصوصا براى نوجوانان یازده ساله‏اى مثل او. به هر حال سیروس فرصت، آنقدر نواخت و نواخت تا در سن نوزده سالگى توسط هنرمندى بنام خاكپور به مرحوم استاد اسماعیل مهرتاش معرفى شد و استاد با ماهى سى تومان جهت همكارى در اركستر جامعه باربد وى را استخدام نمود و وى همكارى خود را با هنرمندانى مثل: ملوك ضرابى، ملكه حكمت‏شعار، عبدالوهاب شهیدى و تنى چند از بزرگان موسیقى وقت آغاز نمود. بعدها كه رادیو ژاندارمرى افتتاح شد، او همكارى خود را، با سبكى جدید و نوآورى و تحولى چشمگیر در موسیقى سنتى به‏وجود آورد و از آن پس در اركسترهاى گوناگون با هنرمندان بزرگى چون: عباس شاپورى، شاپورنیاكان، پرویز یاحقى، شاپور حاتمى، فرهنگ شریف، ابراهیم سلمكى، و پرویز فرصت همكارى مى‏كرد و صداى فلوت وى در اركسترها، توجه قشر جوان را آن‏چنان مجذوب كرد كه تا مدت‏ها تب داغ فلوت بسیار رایج و محبوب جوانان گردیده بود. فلوت كوتاه كه در آن ایام فقط در ارتش جهت اجراى مارش‏هاى نظامى از آن استفاده مى‏شد، از این به بعد در موسیقى رایج ایران جاى خود را باز كرد و لذا، هنرمندانى مثل: استاد عباس شاپورى، استاد مهدى خالدى و مجید وفادار از وى دعوت براى همكارى با اركسترهاى خود به عمل آوردند كه این همكارى به اجرا درآمد. همكارى سیروس فرصت غیر از این اركسترها با اركسترهاى آذربایجانى و ابلاغ رهبرى اركستر شماره پنج كه خواننده آن خانم روح بخش بود به نام برادارن فرصت نوشته شد و این همكارى مدت‏ها ادامه یافت، سپس با هنرمندانى مثل: ایرانپور و انوشیروان روحانى، میرنقیبى و عده‏اى دیگر از هنرمندان معروف رادیو به همراه برادرش همكارى داشته است. سیروس فرصت، با همت و پشتكار خویش حدود چهل و پنج سال پیش، این ساز را رایج كرد به طورى كه در آن زمان براى هیچ‏یك از رهبرانى اركسترها قابل قبول نبود كه فلوت كوتاه قادر باشد در اركستر نقشى داشته باشد. سیروس فرصت، غیر از همكارى با برادر خود در اركستر شماه 5، شخصا اركسترى را اداره مى‏كرد كه متعلق به سازمان شیر و خورشید وقت و از برنامه‏هاى متفرقه رادیو بود. نوازندگان این اركستر، كه با وى همكارى داشتند: پرویز یاحقى، انوشیروان روحانى، مجید نجاحى، و عده‏اى دیگر از هنرمندان مشهور به خوانندگى هوشنگ شوكتى بودند. سیروس فرصت در این‏باره مى‏گوید: «روزى از طرف رادیو، دستور آمد، كلیه اركسترهاى متفرقه رادیو تهران باید نزد اساتید مربوطه آزمایش شوند، لذا بنده از دوستان خواستم آماده شوند كه در محل مزبور حاضر باشیم، روز امتحان در اتاقى كه به این منظور انتخاب شده بود جمع شدیم، البته با توجه به كارشكنى‏ها و مخالفت‏ها كه همواره از جانب هیئت‏امناء موسیقى با طبقه جوان به عمل مى‏آمد و با وجود آن‏كه ما با سبك جدید و نوآورى در آن ایام بسیار هم موفق بودیم، لرزده بر اندام ما افتاد. ابتدا به دستور مرحوم بدیع‏زاده یك آهنگ را نواختیم و سپس از من سئوال شد ویولن اول شما كیست؟ من آقاى پرویز فرصت را معرفى كردم، مرحوم بنان اشاه كرد این جوان قطعه‏اى به صورت سلو بنوازد، هنگامى كه آقاى یاحقى نواخت همه با تحسین به او نگریسته و مرحوم استاد صبا گفت خیلى جوان است ولى پنجه‏اى پیر دارد. سیروس فرصت، در سال 1331، در چهارمین جشنواره جهانى، كه در آمفى‏تئاتر هتل پالاس سابق برگزار شده بود و اساتیدى نظیر: ابوالحسن صبا، مرتضى نى‏داود، جواد بدیع‏زاده، مشیر همایون شهردار، یدالله زیبه، فاخره صبا و عده‏اى دیگر به داورى نشسته بودند، وى را برنده اول نوازدنه فلوت معرفى كردند و مدال طلاى این جشنواره را به او اختصاص دادند. هنرمندان دیگرى كه هر كدام در این جشنواره صاحب مدال طلا گردیدند، عبارت بودند از: منصورصارمى، حسین ملك، فرهنگ شریف، میر فتاح‏بازرگان، عباس مهرپویا و عده‏اى دیگر، مدال‏ها توسط استاد حسین ناصحى آهنگساز كمپزیتور معروف و استاد هنرستان عالى موسیقى بود توزیع شد. با شروع كار تلویزیون، سیروس فرصت برنامه‏اى با خواننده بااستعداد هوشنگ شوكتى اجرا كرد كه سخت مورد توجه قرار گرفت ولى به واسطه گرفتارى‏ها و مشغله روزمره، دیگر كار را ادامه نداد و هم‏اكنون سال‏ها است كه با ساز بادى متاركه كرده است. به هر حال وى به علت علاقه به ادامه تحصیل دانشگاهى عازم پاریس شد و پس از اتمام رشته آمار و اقتصاد از دانشگاه سوربن به ایران بازگشت و اكنون دوران بازنشستگى از سازمان جنگلل‏ها و مراتع كشور را مى‏گذراند. وى داراى سه فرزند به نامهاى ترانه، تینا و فرنوش مى‏باشد كه دو نفر اخیر زیر نظر پدر به فراگیرى پیانو مشغول مى‏باشند. سیروس فرصت از هنرمندانى است كه هنر را به خاطر نفس خود هنر دوست دارد نه شهرت و مسائل مادى آن و در سراسر عمر خود آن را همواره مدنظر داشته و دارد وى اغلب سازهاى ایرانى و فرنگى را مى‏نوازد وى انسانى خونگرم، خوش‏برخورد و بلندنظر است. نگارنده هر وقت فرصتى پیش آمد تا با فرصت روبرو شوم، دیدم از همه به نیكى یاد مى‏كند و مى‏خواند: «بیا تا قدر یكدیگر بدانیم كه تا ناگه ز یكدیگر نمانیم» و این شعر زیبا را هر ماه روى كارت‏هاى دعوت انجمن هنرمندان ایران كه به همت استاد و هنرمند ارجمند زنده‏یاد عطاءاله زاهدى و عده‏اى از هنرمندان شریف ایران پابرجا است مى‏بینم. فرصت سخت معتقد است و مى‏گوید: «بیا قبل از این‏كه بیاد هم نشینیم در كنار هم نشینیم». از مطالبى كه در انجمن هنرمندان مطرح بوده و هست.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.