يکشنبه، 21 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

سلطانی بسطامی

سلطانی بسطامی
ز 1296 ق، از زنان ادیب، شاعر و خوشنویس. وى تنها فرزند میرزا فتح‏اللَّه ذوقى شاعر بود. پدرش در تعلیم و تربیت او همت گماشت. خواندن و نوشتن را در كودكى آموخت و خوشنویسى و شعر و ادب فارسى و عرب را نیز فراگرفت. گویند اشعار عربى زیادى از دوره جاهلى از حفظ داشت و دیوانى نیز فراهم آورده بود. در اوایل جوانى با پسر محمد ناصر خان قاجار، ملقب به ظهیرالدوله ازدواج كرد. چنانكه از اشعار این بانو پیداست از زندگى زناشویى خود رضایت نداشته است. از اشعار اوست: اول چنین نوشت قضا سرنوشت ما كاخر خم شراب شود خاك و خشت ما عشق آمد و عقل رفت و دیوانه شدیم وز كعبه روان به سوى بتخانه شدیم این روزه و این نماز آید به چه كار ما را كه حریف جام و پیمانه شدیم در سینه توست كینه ما مهر تو نهان به سینه‏ى ما دیدى كه چه سان گرفت الفت با سنگ تو آبگینه‏ى ما مهرت كه بها فزونش از جان یكتا گهر خزینه‏ى ما[1] (س سیزدهم ق)، ادیب، شاعر و خطاط. وى چون تنها فرزند خانواده بود، پدرش در تعلیم و تربیت او اهتمام تمام داشت. خواندن و نوشتن را در كودكى آموخت و خوشنویسى و شعر و ادب فارسى و عرب را نیز فراگرفت. اشعار عربى زیادى از دوره‏ى جاهلى از حفظ داشت و «دیوانى» نیز فراهم آورده بود. در اوایل جوانى با پسر محمد ناصر خان قاجار، ملقب به ظهیرالدوله، ازدواج كرد. چنانكه از اشعار این بانو پیداست، از زندگى زناشویى خود رضایت نداشته است.[2]


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.