يکشنبه، 21 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

اکبر آقا بابایی

اکبر آقا بابایی
شهید اکبر آقا بابایی : فرمانده تیپ 18الغدیر(سپاه پاسداران اسلامی) سال 1340 در محیطی همراه با مهر و عطوفت و فضایی پر از معنویت پا به عرصه وجود نهاد . او در اصفهان متولد شد وتوجه والدین خود قرار گرفت و با مسائل اخلاقی و اسلامی آشنا شد. دوران ابتدایی و راهنمایی و تحصیلات متوسطه خود را در همان شهر به اتمام رساند. در طول تحصیل لحظه ای از کارهای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی غافل نبود . به قرآن علاقه زیادی داشت و آن را با صوت زیبا تلاوت می کرد. در ایام فراغت از تحصیل ,فعالانه کار و تلاش می کرد. مبارزات سیاسی را در همان دوران دبیرستان آغاز نمود و با وجودی که سن کمی داشت جزء دانش آموزان فعال شهر خود بود. پس از پیروزی انقلاب و آغاز جنگ تحمیلی به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد و چون دارای توانمندیهای خاص بود به عنوان مربی آموزشی در پادگان غدیر اصفهان به آموزش پاسداران پرداخت . با آغاز شرارت ومزاحمتهای برای مردم کردستان به سنندج رفت و فرماندهی یکی از گردان های عملیاتی را برعهده گرفت تا درمقابل دشمنان ایران ایستادگی کند. مدتی بعد فرمانده عملیات سپاه کردستان شد. بعد از آن به دلیل شجاعت وایده های کار سازش در نحوه ی مقابله با دشمنان به فرماندهی تیپ 110 شهید بروجردی، منصوب شد. قائم مقام فرمانده لشکر14 امام حسین (ع) وفرماندهی تیپ مستقل 18 الغدیر از سمتهای دیگر این قهرمان ملی وچهره ی تاثیر گذار بود. حضور در صحنه های نبرد ومسئولیتهای مهم وکلیدی ,باعث غفلت او از تحصیل نشد, سال 1367 در آزمون سراسری در رشته مهندسی پذیرفته شد ولی با توجه به مسئولیت های مختلف و مهمی که داشت از ادامه تحصیل باز ماند .اوکه از تحصیلات کلاسیک باز مانده بود به تحصیلات نظامی پرداخت و دوره های فرماندهی و ستاد راگذراند. سال 1370 بود , بار دیگر عشق به تحصیل او را وادار ساخت در آزمون سراسری شرکت کند .او در رشته علوم سیاسی دانشگاه اصفهان پذیرفته شد. علیرغم مشکلات جسمی که در حین عملیات کربلای پنج، بر اثر عارضه شیمیایی بر ایشان وارد شده بود، لحظه ای دست از تحصیل و تلاش نکشید .او ضمن تحصیل مسئولیت های مهمی را نیز در سپاه به عهده داشت. آقابابایی یک امین برای بسیجیان و یک یاور دلسوز برای مستمندان بود . عبادت، خلوص نیت، عرفان، احسان و کمک به نیازمندان توسط او بین تمامی دوستان مشهور و زبانزد خاص و عام بود. همیشه گوش به فرمان ولی امر مسلمین و مطیع امر ولایت فقیه بود . جاذبه اش همگان را به تعجب وا می داشت ,مانند جاذبه مولایش علی (ع). مواجه شدن با ایشان نشاط خاصی به انسان می داد. خلق نیکویش همواره دوستان جدیدی را برایش به ارمغان می آورد و در اولین برخورد با هر شخصی چنان رفتار می کرد که انگار سالها وی را می شناسند. حتی کسانی که او را ندیده بودند هم با شنیدن اوصافش شیفته مرامش می شدند. تمام عمر پر برکتش را وقف اسلام و اطاعت از ولی امر و دفاع از ارزش های به دست آمده از انقلاب اسلامی نمود. هرچند فقدان چنین عزیزی برای ملت قدرشناس ما بسیار سنگین است ولی پیمودن راه آن سردار و تحقق بخشیدن آرزوهای وی، التیام دهنده دل های داغداران خواهد بود. پس از سالیان متمادی تحمل درد و رنج ضایعات شیمیایی که در عملیات کربلای پنج به آن مبتلا شده بود؛در سحرگاه پنجم شهریور سال 1375 در حالی که زیارت عاشورا را زمزمه می کرد با سینه ای پردرد از گازهای شیمیایی سر به دامان مولی مومنان عالم حضرت حسین ابن علی (ع)نهاد و به سوی عرش رحمان پر کشید و به بازماندگان درس مقاومت داد. معراج ملکوتی این سردار گران قدر برای همرزمان و پویندگان راهش درس دیگری از دفتر عشق خواهد بود. اودرفرازی از آخرین نوشته اش چنین می نویسد: این وصیت را در حالی من می نویسم که عازم ماموریتی هستم به منطقه ای که اسلام عزیز سالها در عزلت به سر برده و برای رشد آن نیاز به جهاد و شهادت است. از او که صاحب مرگ و حیات است خواستارم این حقیر گهنکار را به لطف و مرحمت خود بخشیده و شهادت که فخر اولیای الهی است, را نصیبم گرداند. عزیزانم بدانید دشمنان اسلام با بهره گیری از زر و زور در پی آنند که شما را از گذشته درخشان خود مایوس سازند و شما را به سمت دنیای پر از نیرنگ خود بکشانند و از مسیر حق جدا سازند. مجاهدین و رزمندگان عزیز، که سالهای جنگ را در رکاب رهبر و پیشوای خود حضرت امام خمینی مجاهدت نموده اید، بدانید که شیطان از هر سو در کمین است تا ما را منحرف نماید. بنابراین مراقب باشید و جهاد در راه خداوند را در هر زمان و مکان فراموش نفرمایید.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.