يکشنبه، 21 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

عبدالجواد حکیمی فلاطوری

عبدالجواد حکیمی فلاطوری
پروفسور عبدالجواد حكيمي فلاطوري در سال 1304 در محله بيدآباد اصفهان چشم به جهان گشود. بعد از طي كردن دوران دبستان همزمان با فراگيري علوم متوسطه در جرگه حوزويان درآمد. عبدالجواد در شرح حال احوال خود چنين مي‌گويد: « يادم هست يك زمستان را با كوزه اي شيره و روزي يك يا دو قرص نان به سر مي آورديم ولي غرق در انديشه و خواندن و اندوختن شده بوديم. همان پيماني كه اميرالمؤمنين (ع) از دانشمندان امّت گرفته بود كه لحظه اي در برابر پرخوري ستمگر و گرسنگي ستم رسيده قرار و آرام نداشته باشيد، سرلوحه زندگي خود كرده بوديم. فلاطوري در 21 سالگي براي تكميل اندوخته هاي علمي خود به تهران رفت و از محضر فرهيختگاني همچون حاج شيخ محمد تقي آملي و حاج شيخ محمد علي شاه آبادي بهره‌ برد. سپس در پي مباحثي با دانشمند بزرگ حاج شيخ محمد رضا كلباسي پيرامون كتاب جواهر الكلام داشت به اخذ اجازه روايت و گواهي اجتهاد از محضر ايشان نائل آمد. ايشان در سن 30 سالگي به آلمان هجرت نمود و با تحصيل در رشته هايي همچون فلسفه- علوم تربيتي و تطبيق اديان به درجه دكترا نائل آمد. او به چندين زبان از جمله آلماني، يوناني، لاتين مسلط بود. در آلمان يك مركز تحقيقات شيعه شناسي پايه گذاري كرد و مهم¬ترين منابع فقهي اصولي، كلامي و فلسفي شيعه را در آن گرد آورد. وي تمام كتابها را كه حدود 4000 جلد بود شخصاً خريداري كرده بود. فلاطوري در شناساندن دين مبين اسلام به نحو صحيح در آن كشور اقدامات مؤثري انجام داد. 60 كتاب و مقاله به زبان آلماني، 15 مقاله به زبان فارسي، ترجمه كتاب هاي تاريخي از فعاليت هاي ديگر وي مي باشد. وي همواره به اين حديث پيامبر اكرم صلي ا... عليه و آله تأكيد داشت كه: « هر كس علم(علوم حقيقي و معارف واقعي) را به جز در قرآن بجويد خداوند او را به گمراهي افكند». همچنين در مصاحبه هاي خويش به اين نكته اشاره مي نمود كه موفقيتش در تبليغ اسلام در غرب به اين جهت بوده كه به خود قرآن كريم استناد مي كرده است. او مي‌گفت: «من اگر در اروپا تبليغ اسلام مي كنم كه بحمدالله مقبول افتاده حتي يك ذره ا ز انديشه عقلي را در تبيين اسلام نمي آورم. خود قرآن بهترين بيان كننده اسلام است. دوري ما از قرآن اَسفبار است» از جمله خدمات بسيار مهم فلاطوري كاري بود كه درباره اصلاح كتاب هاي درسي مدارس كشورهاي غربي انجام داد. چنان كه كتاب هاي درسي 17 كشور اروپايي را از پيش داوري هاي مغرضان و نادانان پاكسازي نمود. وي به استعمارشناسي توجه داشت و ضرورت آن را به خصوص براي شرق اسلامي درك مي¬كرد. از اين رو به افكار سيد¬جمال الدين و تجربه هاي او ژرف مي نگريست. وقتي به او پيشنهاد شده بود كه به ايران بيايد و فلسفه و جامعه شناسي تدريس كند در پاسخ بي‌درنگ گفته بود: «من اگر بيايم قرآن تدريس مي¬كنم، نهج البلاغه تدريس مي كنم.» استاد فلاطوري نهج البلاغه را شرح قرآن مي دانست و درباره آن مي گفت: «علي (ع) چون شمع مي سوزد تا سوختنش چراغ هدايت ديگران قرار گيرد. آري سخنان مولا شارح كلام الله است و شرح دهنده قرآن و دقايق و اسرار آن». به حق در مورد وي گفته شده كه« فلاطوري غريب زيست و غريب مرد». ايشان در سال 1417 هـ .ق در شهر كُلن آلمان وفات كردند و پيكرش بنا به وصيت او به اصفهان منتقل شد و در تخت فولاد در كنار مزار فقيه و حكيم بزرگوار آيت الله العظمي حاج آقا رحيم ارباب به خاك سپرده شد.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.