نقدی بر سریال یوسف پیامبر
آقای سلحشور از دوستان بنده و فردی متدین، متعهد و معتقد به اصول هستند و ما هم برای نقد مواردی چون سریالی که ایشان ساختهاند نباید به قول حضرت عیسی (ع) فقط به جاسوسی نقاط منفی بپردازیم. بلکه باید اول خوبیهای کار را دیده و پس از تقدیر از زحمات و جاذبههای ایجاد شده در آن به نقد سازنده آن بپردازیم.
برای نقد مجموعه "یوسف پیامبر" در آغاز باید به یاد داشته باشیم تا پایان کامل این مجموعه نمیتوان قضاوت نهایی درباره آن داشت، چرا که بدون شک نقد جامع یک مجموعه بهتر از انتقاد از بخشهایی مختصر از آن است.
هر چند برای ساخت این مجموعه زحمت بسیار کشیده شده، اما طبعا هیچکس معصوم نیست و بالاخره انجام کاری به این بزرگی بدون ضایعات و نقاط ضعف نیست. بر این اساس مجموعه "یوسف پیامبر" هم دارای نقایصی است که میتوان در فضای دوستانه درباره آن بحث و شبهات مربوط را برطرف کرد.
نقاط ضعف و قوت "یوسف پیامبر" باید در کنار هم بررسی شود. بنده احتمال میدهم تا زمان پایان مجموعه نقاط ضعف دیگری نیز در آن بروز یابد و لذا باید برای نقد نهایی و جزئی تا آن زمان منتظر بمانیم.
در ساخت چنین مجموعههایی پایه و اصل ما باید مبتنی بر یقینیات باشد که در چنین داستانی ابتدا قرآن و بعد برای تکمیل آن احادیث معتبر معصومین (ع) است، نه مطالب غیر مستند که در برخی کتب آمده است
همانطور که بنده بارها در سخنانم هم اشاره کردهام، داستانهای مربوط به پیامبران آشفتهبازار اسرئیلیات است و برخی جریانات متصل به یهودیان تا جایی که توانستهاند از ورود موارد غیر واقعی، بدون سند و حتی دروغین به این مجموعهها مضایقه نکردهاند که برخی از این موارد از جمله جوان شدن زلیخا یا رد پاسخ پیامبر خدا از سوی او به واسطه اشتغال به مناجات با خدا در "احیاء العلوم" غزالی هم ذکر شده که بنده هنوز هم سند صحیح آنها را پیدا نکردهام.
رد پاسخ حضرت یوسف (ع) از سوی زلیخا به واسطه اشتغال به مناجات با خدا که در "یوسف پیامبر" مورد پردازش قرار گرفته، متناقض است. آیا واقعا اگر کسی به آن درجه از ایمان برسد که در عبادت حق تعالی محو گردد، ممکن است درخواست نبی و فرستاده خدا را (که تبعیت محض از او خود مرحلهای والا در ایمان است) با این بهانه رد کند و بگوید من دیگر یوسفی نمیشناسم!
نباید فراموش کرد در ساخت چنین مجموعههایی در درجه اول قرآن کریم باید منبع اصلی ما باشد. البته خدای ناکرده ما وهابی نیستیم که بیجهت روی مفهومی پافشاری کنیم، اما طبیعی است در چنین مواردی پایه و اصل ما باید مبتنی بر یقینیات باشد که در چنین داستانی ابتدا باید قرآن و بعد برای تکمیل آن احادیث معتبر معصومین (ع) مبنا قرار گیرد نه مطالب غیر مستند که در برخی کتب آمده است.
استاد فاطمینیا
فوتبال به روایت مرد دو هزار چهره
گزارش پشت صحنه مختارنامه
پسر خاله و حاتميكيا مخاطبان را شگفت زده كردند
نگاهي به سريال مرد دوهزار چهره
1300/
آقای سلحشور از دوستان بنده و فردی متدین، متعهد و معتقد به اصول هستند و ما هم برای نقد مواردی چون سریالی که ایشان ساختهاند نباید به قول حضرت عیسی (ع) فقط به جاسوسی نقاط منفی بپردازیم. بلکه باید اول خوبیهای کار را دیده و پس از تقدیر از زحمات و جاذبههای ایجاد شده در آن به نقد سازنده آن بپردازیم.
برای نقد مجموعه "یوسف پیامبر" در آغاز باید به یاد داشته باشیم تا پایان کامل این مجموعه نمیتوان قضاوت نهایی درباره آن داشت، چرا که بدون شک نقد جامع یک مجموعه بهتر از انتقاد از بخشهایی مختصر از آن است.
هر چند برای ساخت این مجموعه زحمت بسیار کشیده شده، اما طبعا هیچکس معصوم نیست و بالاخره انجام کاری به این بزرگی بدون ضایعات و نقاط ضعف نیست. بر این اساس مجموعه "یوسف پیامبر" هم دارای نقایصی است که میتوان در فضای دوستانه درباره آن بحث و شبهات مربوط را برطرف کرد.
نقاط ضعف و قوت "یوسف پیامبر" باید در کنار هم بررسی شود. بنده احتمال میدهم تا زمان پایان مجموعه نقاط ضعف دیگری نیز در آن بروز یابد و لذا باید برای نقد نهایی و جزئی تا آن زمان منتظر بمانیم.
در ساخت چنین مجموعههایی پایه و اصل ما باید مبتنی بر یقینیات باشد که در چنین داستانی ابتدا قرآن و بعد برای تکمیل آن احادیث معتبر معصومین (ع) است، نه مطالب غیر مستند که در برخی کتب آمده است
همانطور که بنده بارها در سخنانم هم اشاره کردهام، داستانهای مربوط به پیامبران آشفتهبازار اسرئیلیات است و برخی جریانات متصل به یهودیان تا جایی که توانستهاند از ورود موارد غیر واقعی، بدون سند و حتی دروغین به این مجموعهها مضایقه نکردهاند که برخی از این موارد از جمله جوان شدن زلیخا یا رد پاسخ پیامبر خدا از سوی او به واسطه اشتغال به مناجات با خدا در "احیاء العلوم" غزالی هم ذکر شده که بنده هنوز هم سند صحیح آنها را پیدا نکردهام.
رد پاسخ حضرت یوسف (ع) از سوی زلیخا به واسطه اشتغال به مناجات با خدا که در "یوسف پیامبر" مورد پردازش قرار گرفته، متناقض است. آیا واقعا اگر کسی به آن درجه از ایمان برسد که در عبادت حق تعالی محو گردد، ممکن است درخواست نبی و فرستاده خدا را (که تبعیت محض از او خود مرحلهای والا در ایمان است) با این بهانه رد کند و بگوید من دیگر یوسفی نمیشناسم!
نباید فراموش کرد در ساخت چنین مجموعههایی در درجه اول قرآن کریم باید منبع اصلی ما باشد. البته خدای ناکرده ما وهابی نیستیم که بیجهت روی مفهومی پافشاری کنیم، اما طبیعی است در چنین مواردی پایه و اصل ما باید مبتنی بر یقینیات باشد که در چنین داستانی ابتدا باید قرآن و بعد برای تکمیل آن احادیث معتبر معصومین (ع) مبنا قرار گیرد نه مطالب غیر مستند که در برخی کتب آمده است.
استاد فاطمینیا
فوتبال به روایت مرد دو هزار چهره
گزارش پشت صحنه مختارنامه
پسر خاله و حاتميكيا مخاطبان را شگفت زده كردند
نگاهي به سريال مرد دوهزار چهره
1300/