به گزارش راسخون، روزنامه خراسان نوشت: آیا به نظر شما در همه این سالها کاری که عصر جدید انجام داد (معرفی تعداد بسیاری استعداد درخشان) را وزارتخانه ها، سازمان ها، ادارات کل و دیگر نهادها با قانون و تبصره و دراختیار داشتن میلیاردها ریال بودجه و اعتبار توانسته اند انجام دهند؟
اگر توانسته و انجام داده اند پس چرا یک جوان با انگیزه مستعد را با کلی توانمندیهای ویژه، مردم شهر خودش هم نمیشناسند؟ آیا اساسا در سیستمهای کنونی در حوزه آموزش و فرهنگ، سازوکاری مدون و رسمی برای شناسایی استعدادها وجود دارد؟
اگر هست و میشناسید به من که یک خبرنگار هستم معرفی کنید! فرض کنید فرزندتان صاحب یک رتبه علمی برتر شده یا دارای هنر و توانمندی خاص و استعدادی ویژه است، آیا سیستم و فرایندی وجود دارد که او را هدایت و حمایت کند؟! ضمن این که به تازگی نیز مدارس سمپاد که وظیفه تربیت دانش آموزان مستعد علمی را بر عهده داشت حذف شدند. هرچند همان سیستم هم دارای اشکالات بسیاری بود.
همین الان چند نمونه میخواهید برایتان فهرست کنم که به دلیل نبود حمایت، این استعدادها هدر رفته اند. این ماجرا در بخشهای علمی دردناکتر و غم انگیزتر به نظر میرسد؛ به ویژه در کشوری که به واسطه استعدادهای فراوانش قرار است علم و فن ابزار ارزش افزوده و تولید ثروتش باشد نه فقط نفت، نفت و نفت...
علاقه مندم خیلی گذرا به الگوی پرورش استعدادها در کره جنوبی اشاره کنم. این کشور پس از این که از سال 1983 میلادی با تاسیس مدارس ویژهای به این کار میپرداخت، در سال 2000 با تصویب «قانون حمایت از استعدادهای درخشان» مرحله جدیدی از پرورش استعدادها را تجربه کرد. طی سالهای متعدد و با برنامه ریزیهای دقیق تا سال 2008، پنجاه هزار دانش آموز دبستانی و دبیرستانی (یکی از هر 140 دانش آموز) آموزشهای خاص را فراگرفتند و نه تنها درمیانه راه رها نشدند بلکه هم اینک در 25 دانشگاه این کشور پژوهشها با تمرکز بر استعدادهای ویژه و درخشان انجام میپذیرد. رویکرد و هدف گیری آموزش و پرورش استعدادهای شناسایی شده در کره جنوبی فراگیر و توسعه یافته است به این معنا که حتی طبقه محروم اقتصادی و اجتماعی نیز به طور ویژه در دایره شناسایی و حمایت قانون حمایت از استعدادها قرار میگیرند.
آموزش و پرورش در این سیستم بخشهای علوم کامپیوتر، هنر، ورزش، نویسندگی خلاقانه، علوم انسانی و اختراعات را در برمی گیرد به علاوه این که مربیان و نیروی انسانی تربیت استعدادهای درخشان در همه بخشها صاحب تخصصهای ویژه هستند. نحوه شناسایی استعدادهای درخشان ابتدا با شناسایی در مدرسه، سپس آزمون و ارزیابیهای تخصصی صورت میگیرد.
اگر توانسته و انجام داده اند پس چرا یک جوان با انگیزه مستعد را با کلی توانمندیهای ویژه، مردم شهر خودش هم نمیشناسند؟ آیا اساسا در سیستمهای کنونی در حوزه آموزش و فرهنگ، سازوکاری مدون و رسمی برای شناسایی استعدادها وجود دارد؟
اگر هست و میشناسید به من که یک خبرنگار هستم معرفی کنید! فرض کنید فرزندتان صاحب یک رتبه علمی برتر شده یا دارای هنر و توانمندی خاص و استعدادی ویژه است، آیا سیستم و فرایندی وجود دارد که او را هدایت و حمایت کند؟! ضمن این که به تازگی نیز مدارس سمپاد که وظیفه تربیت دانش آموزان مستعد علمی را بر عهده داشت حذف شدند. هرچند همان سیستم هم دارای اشکالات بسیاری بود.
همین الان چند نمونه میخواهید برایتان فهرست کنم که به دلیل نبود حمایت، این استعدادها هدر رفته اند. این ماجرا در بخشهای علمی دردناکتر و غم انگیزتر به نظر میرسد؛ به ویژه در کشوری که به واسطه استعدادهای فراوانش قرار است علم و فن ابزار ارزش افزوده و تولید ثروتش باشد نه فقط نفت، نفت و نفت...
علاقه مندم خیلی گذرا به الگوی پرورش استعدادها در کره جنوبی اشاره کنم. این کشور پس از این که از سال 1983 میلادی با تاسیس مدارس ویژهای به این کار میپرداخت، در سال 2000 با تصویب «قانون حمایت از استعدادهای درخشان» مرحله جدیدی از پرورش استعدادها را تجربه کرد. طی سالهای متعدد و با برنامه ریزیهای دقیق تا سال 2008، پنجاه هزار دانش آموز دبستانی و دبیرستانی (یکی از هر 140 دانش آموز) آموزشهای خاص را فراگرفتند و نه تنها درمیانه راه رها نشدند بلکه هم اینک در 25 دانشگاه این کشور پژوهشها با تمرکز بر استعدادهای ویژه و درخشان انجام میپذیرد. رویکرد و هدف گیری آموزش و پرورش استعدادهای شناسایی شده در کره جنوبی فراگیر و توسعه یافته است به این معنا که حتی طبقه محروم اقتصادی و اجتماعی نیز به طور ویژه در دایره شناسایی و حمایت قانون حمایت از استعدادها قرار میگیرند.
آموزش و پرورش در این سیستم بخشهای علوم کامپیوتر، هنر، ورزش، نویسندگی خلاقانه، علوم انسانی و اختراعات را در برمی گیرد به علاوه این که مربیان و نیروی انسانی تربیت استعدادهای درخشان در همه بخشها صاحب تخصصهای ویژه هستند. نحوه شناسایی استعدادهای درخشان ابتدا با شناسایی در مدرسه، سپس آزمون و ارزیابیهای تخصصی صورت میگیرد.
شاید هنوز زود است!
باری ایجاد نظام شناسایی و تربیت استعداد، فکر نو، اندیشه پیشرو و دلسوزی میخواهد و به نظر هنوز زود است که ما در کشورمان چنین کاری را حداقل از این وضعیت مدارس مان انتظار داشته باشیم؛ ما هنوز در این چالش گرفتاریم که آیا مدرسه برای خرج و مخارجش باید از والدین پول بستاند یا نه!
«عصر جدید» چرا قابل احترام است؟
برنامه تلویزیونی «عصر جدید» در مدت چند ماهی که به قاب تلویزیون آمده است، شاید در نگاه نخست به ذهن آید که این برنامه کار سادهای را در پیش گرفته است. اما همین کار ساده را کدام فرد یا نهاد مسئول تاکنون انجام داده است. خیلی ساده میتوان نمونه ورزشی اش را به یاد آورد. از آن زمان که ما نوجوان بودیم و در فوتبال سرک میکشیدیم از فوتبالیها میشنیدیم که میگفتند برای رشد ورزش فوتبال باید از دوران کودکی استعدادیابی صورت گیرد و آن را در فرایند آموزشهای تخصصی پرورش داد و در بزرگ سالی بهرهاش را برد. امروز که از دوران نوجوانی ما سی سال میگذرد هنوز هم همین حرفها را از کارشناسان فوتبال میشنویم.
تازه این فوتبال، مهیجترین و محبوبترین ورزش جهان، آن قدر جذابیت دارد که مردم حاضرند هزینه کنند تا پای فرزندانشان در مدارس فوتبال به توپ بخورد. این روزهای تابستان در مدارس فوتبال که قرار است استعدادیاب هم باشند غوغایی است از کودکان فوتبال دوست که شبها خواب رونالدو و مسی شدن را میبینند، اما کیست که بداند و نظارت کند که در این مدارس غیر از معدود موارد، جز پول پرستی هیچ اتفاق دیگری نمیافتد.
برنامه عصر جدید، اما در قالب جمع و جورتر و بدون ردیف بودجه دولتی و تبصره مجلس از مرکز پایتخت تا گوشه و کنار این سرزمین استعدادهای درخشان را به مردم معرفی میکند، تشویقش شان میکند؛ به احترام شان تمام قد میایستد و گاهی نیز از شوق برایشان اشک میریزد.
«عصر جدید» میتواند برای همه مسئولان و به ویژه آن دسته از مسئولان که فاقد حداقلها در توان برنامه ریزی و خلاقیت هستند، الگوی فکر و عمل باشد، این که چگونه یک استعداد ویژه را بشناسند و چگونه آن را در مسیر موفقیت هدایت کنند. اگرچه از یک برنامه چندان نمیتوان هدایت و پرورش این استعدادها را انتظار داشت، اما عصر جدید آن طور که بیان میکند بنا ندارد استعدادهای ویژه اش را رها کند. خوب است اکنون چند درس ساده از عصر جدید را با هم مرور کنیم.
شناسایی استعدادها
ایجاد عرصه بروز استعداد
تشویق و حمایت معنوی و مادی
آموزش
تقویت انگیزه و خلاقیت
برانگیختن حس غرور و اصل خواستن توانستن است
ایجاد احساس بالندگی برای ایران و ایرانی که به فرزندان خود افتخار کند
و مهمترین دستاورد «عصرجدید» ایجاد این باور در میان دور افتادهترین فرزندان این مرزوبوم است که دریافتند جایی برای دیده شدن استعداد آنها هست، جایی که آنها را به کلیتی به نام ایران وابستهتر و باورمندتر میکند
تازه این فوتبال، مهیجترین و محبوبترین ورزش جهان، آن قدر جذابیت دارد که مردم حاضرند هزینه کنند تا پای فرزندانشان در مدارس فوتبال به توپ بخورد. این روزهای تابستان در مدارس فوتبال که قرار است استعدادیاب هم باشند غوغایی است از کودکان فوتبال دوست که شبها خواب رونالدو و مسی شدن را میبینند، اما کیست که بداند و نظارت کند که در این مدارس غیر از معدود موارد، جز پول پرستی هیچ اتفاق دیگری نمیافتد.
برنامه عصر جدید، اما در قالب جمع و جورتر و بدون ردیف بودجه دولتی و تبصره مجلس از مرکز پایتخت تا گوشه و کنار این سرزمین استعدادهای درخشان را به مردم معرفی میکند، تشویقش شان میکند؛ به احترام شان تمام قد میایستد و گاهی نیز از شوق برایشان اشک میریزد.
«عصر جدید» میتواند برای همه مسئولان و به ویژه آن دسته از مسئولان که فاقد حداقلها در توان برنامه ریزی و خلاقیت هستند، الگوی فکر و عمل باشد، این که چگونه یک استعداد ویژه را بشناسند و چگونه آن را در مسیر موفقیت هدایت کنند. اگرچه از یک برنامه چندان نمیتوان هدایت و پرورش این استعدادها را انتظار داشت، اما عصر جدید آن طور که بیان میکند بنا ندارد استعدادهای ویژه اش را رها کند. خوب است اکنون چند درس ساده از عصر جدید را با هم مرور کنیم.
شناسایی استعدادها
ایجاد عرصه بروز استعداد
تشویق و حمایت معنوی و مادی
آموزش
تقویت انگیزه و خلاقیت
برانگیختن حس غرور و اصل خواستن توانستن است
ایجاد احساس بالندگی برای ایران و ایرانی که به فرزندان خود افتخار کند
و مهمترین دستاورد «عصرجدید» ایجاد این باور در میان دور افتادهترین فرزندان این مرزوبوم است که دریافتند جایی برای دیده شدن استعداد آنها هست، جایی که آنها را به کلیتی به نام ایران وابستهتر و باورمندتر میکند
مرتبط