افشاگری بازیکن اسبق تیم ملی از شرطبندی و تبانی در فوتبال

صابر میرقربانی مهاجم سابق تیم ملی فوتبال ایران پرچم دار افشاگری و مبارزه با شرط بندی و تبانی در فوتبال ایران شده است.
پنجشنبه، 16 آبان 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
افشاگری بازیکن اسبق تیم ملی از شرطبندی و تبانی در فوتبال
به گزارش راسخون به نقل از خبرآنلاین؛ نام صابر میرقربانی در زمان فوتبال بازی کردنش با پنالتی‌هایی که به سبک مهدی طارمی می‌گرفت نقل محافل فوتبال ایران بود و حالا که صابر مربی شده،نام او با افشاگری و مقابله با پدیده‌ای شوم گره خورده؛شرط بندی! صابر میرقربانی در زمان مربیگری‌اش در بابلسر به افشاگری‌هایی جدی در مورد شرط بندی و تبانی در دسته‌های پایین‌تر فوتبال ایران پرداخت و ادعاهایش یکی از سوژه های اصلی برنامه نود بود.به سراغ صابر میرقربانی رفته ایم تا با همان لحن رک و راست خودش،از پشت پرده های شرط بندی و تبانی در فوتبال ایران بگوید.
 
*اول از همه می خواهم درباره بحث جنجالی که اخیرا مطرح کردی بپرسم، خیلی صریح گفتی که در فوتبال شرط بندی می شود و از تیم خودت هم اسم بردی و گفتی چند بازیکن تیمم شرط بندی کرده بودند! درباره این موضوع توضیح می دهی؟ لطفا رک بگو!
خیلی رک می گویم و از کسی هم ترسی ندارم و هرجایی هم بخواهند می روم و صحبت می‌کنم. ببینید تیم شهدای بابلسر تیمی بود که لیگ سه کشور بود و من خودم این تیم را قهرمان کردم و به لیگ دو آوردم. به هرحال مشکلاتی پیش آمد که من از این تیم رفتم و پارسال در نساجی فعالیت کردم. عادل فردوسی پور کسی نیست که بخواهد در برنامه نود بدون سند حرفی بزند. بایرن مونیخ شاید در یک فصل 40 الی 50 کرنر بدهد ولی تیم بابلسر در یک نیمه از بازی 21 کرنر داد! یعنی اگر بخواهید حساب کنید که در هر نیمه 21 کرند بدهد شاید تا آخر فصل 7000 تا کرنر بدهد. به هرحال این شرط بندی وجود داشت و فردوسی پور هم به ان اشاره کرد؛ شاید برای شهر من بد شده و این مشکلات وجود داشته است. امسال من به اصرار آقایان برگشتم و در فوتبال بابلسر کار می کنم و فکر می کردم با آمدن من این مشکل حل می شود ولی در همان هفته های ابتدایی فهمیدم که این بازیکنان کارهایی کرده اند و فیلم هایی از آن ها موجود است که اکنون نمی توانند به آن طرف(سایت شرط بندی) نه بگویند و همچنان ادامه می دهند. در یکی از بازی‌ها دو نفر که من حدود سه ماه روی آن ها کار کرده بودم و روی فیلم بازی هم نشان می دهم که ما جلو بودیم و توپ و میدان دست ما بود ولی یک دفعه ای در سه صحنه خیلی عجیب بازیکن من این کار را انجام داد و من هم اخراجش کردم و تا هرجایی هم که باشد می روم تا این قضیه را ثابت کنم. هر چقدر هم که نیاز باشد اسناد و مدارک جمع می کنم که آن را ثابت کنم ولی خب باید کارشناس باشد که باهم بنشینیم و فیلم بازی را ببینیم که کاملا توضیح دهم و موضوع را روشن کنم. مطمئنا در فوتبال ایران همه بازیکنان و مربیان می دانند که شرط بندی وجود دارد و باید از طرف فدراسیون یک اقدامی صورت بگیرد. به طور مثال اگر به مربی اختیاری بدهند که اگر در طول فصل احساس کرد بازیکنی شرط بندی می کند او را اخراج کند و فکر می کنم این موضوع تا حدودی حل شود. اگر بازیکن ترس داشته باشد که کاری نکند که مربی به او شک کند. من فکر می کنم این موضوع خیلی جدی است و باید در فوتبال ایران حل شود. راجع به داوران نمی خواهم بگویم ولی خب من صحنه هایی را در بازی با تیم کرمانشاه در هفته گذشته دیدم که باورکردنی نبود و داور دو پنالتی گرفت. من سال ها در فوتبال بوده ام و اشتباهات داوری را می فهمم ولی صحنه هایی را می بینیم که واقعا مشکوک است و از فدراسیون، از آقای تاج، از آقای ساکت و هرکس دیگری که در این بحث است خواهش می کنم که یک فکری بابت این قضیه کنند چون بازیکن به خصوص در سطوح پایین با خودش می گوید من قرار است نهایتا 50 میلیون بگیرم، چرا باید یک سال تلاش کنم که آیا در نهایت این پنجاه میلیون را بگیرم، آیا نگیرم، شاید 20 میلیون را به من بدهند بقیه اش را ندهند؛ خب یک شرط بندی می کنم و در نهایت 40-50 میلیون پول می گیرم. این مسائل در فوتبال ایران وجود دارد و الآن نیاز است که عادل فردوسی پور یا شبکه های دیگر باشند و روی این موضوع زوم کنند که کسی نتواند همچیین کارهایی را در زمین فوتبال انجام دهد.
 
*شرط بندی و این مسائل در زمان شما نبود؟
من در دوره خودم واقعا نشنیده‌ام. برگه هایی بود که مثلا نتیجه بیست تا بازی را می زدند ولی به این واضحی ندیده بودم.
 
*الآن شرط را می بندند و به زمین می روند.
خب در فوتبال ایتالیا، انگلیس و اسپانیا و بقیه جاها هم هست ولی در سطح های پایین لیگ ما خیلی زیاد شده و فکر می کنم فدراسیون باید یک تصمیم مناسب بگیرد. من به عنوان سرمربی تشخیص دهم که بازیکنم یک بغل پای اشتباه را عمدی بزند، اخراجش می کنم. در این قضیه به کسی رحم نمی کنم چون بقیه تلاش می کنند و این همه مردم به ورزشگاه می آیند و بعد بازی خوشحال یا ناراحت می‌شوند و من در این قضیه به هیچ وجه کوتاه نمی آیم و فدراسیون هم باید یک اقدامی انجام دهد که این مسائل جمع شود.
 
* فردوسی پور خیلی بابت پنالتی هایی که می‌گرفتی به تو گیر می‌داد که راه می‌روی و می‌افتی زمین و روی تو پنالتی می گیرند که بعدها طارمی هم بود؛ انصافا چند درصد از این 29 پنالتی الکی بود تا وقتی داوران بفهمند کلک می‌زنی و چقدر بعدش واقعا پنالتی بود و نگرفتند؟! چون یادم است نادر دست نشان و فکر کنم فراز کمالوند خیلی از این موضوع شاکی بودند که پنالتی‌های تو را نمی گرفتند و حتی خودت هم پایت را نشان می دادی که زده اند ولی داور پنالتی نمی گرفت!
اگر بخواهم راجع به پنالتی حرف بزنم، فکر کنم از این 29 پنالتی، 8 یا 9 تا نبود ولی بقیه‌اش بود. این هم یکی از تجربه هایی بود که به دست آوردم که صحنه ای که پنالتی نبود چرا خودم را زمین بیندازم که داور را فریب دهم. یک داوری داریم در شهر بابلسر، آقای رضا عادل که در چندین سال است در لیگ برتر و لیگ یک قضاوت می کند و داور بسیار خوبی است و از دوستان من است، در یک جمع خودمانی می گفت در کلاس های داوری صحنه های منجر به پنالتی من یا حسین کعبی و چند بازیکن دیگر که این شکلی بودند را می گذاشتند که داوران ببینند که کدام پنالتی است و کدام نه که حواسشان باشد. به هرحال این ها باعث می‌شود داوران روی بازیکنان حساس شوند. یادم است در بازی صنعت نفت و پرسپولیس، وقتی آمدیم بازی را شروع کنیم ما مهاجم بودیم، اول بازی محسن قهرمانی هنوز بازی شروع نشده بود، به من گفت صابر الکی برای من داستان درست نکن در برنامه نود، تریلی از روی تو رد شود پنالتی نمی‌گیرم! الکی خود را ننداز و همان جا کامل روحی من را صفر می‌کرد و واقعا این باعث شد بعدها ضرر کنم و شاید 10-15 پنالتی که روی من شد را داوران بعدها نگرفتند.
 
*نظرت و حس ات به عادل چیست؟ اگر او نبود و دربرنامه اش این موضوع را مطرح نمی‌کرد، شاید این اتفاقات نمی افتاد.
کل ایران عادل فردوسی پور را دوست دارند و من هم دوستش دارم و واقعا از اینکه الآن نیست ناراحتم و فکر نمی‌کنم قشنگ باشد برنامه فردوسی پور در لیگ برتر و لیگ یک و لیگ دو خیلی مسائل را نشان می داد. من الآن مربی شده‌ام و می بینیم در فوتبال ایران چقدر کارها انجام می شود، چه قضاوت ها و چه شرط بندی هایی صورت می گیرد. همه مربیان این ها را می‌دانند ولی بودن   کسی مثل عادل به فوتبال ایران کمک می کند. توجه به داوری، مصاحبه‌ها و حرکات بازیکنان و مسائلی که می تواند به فوتبال کمک کند. جای عادل در فوتبال خالی است و هرچه زودتر باید او را برگردانند تا فوتبال ایران دوباره رنگ بوی خاص خودش را بگیرد. واقعا ما دوشنبه‌ها نمی دانیم چکار کنیم و به فوتبال ایران خیلی کمک می کند. به نظر من عادل فردوسی پور که جنین برنامه ای ساخته و همه چیز را پوشش می‌دهد باید ماهی 500 میلیون بگیرد که این کار را انجام دهد ولی به عشق فوتبال این کار را مجانی انجام می‌دهد و درآمدش به خودش مربوط است ولی خیلی به فوتبال ایران کمک می کرد نمی دانم چرا حذف شد ولی امیدوارم برگردد و اصلا هم از او ناراحت نیستم چون واقعیت‌ها را می گفت، هرچند که به ضرر من بود ولی خیلی دوست دارم که عادل برگردد تا فوتبال ایران دوباره رنگ و بوی خودش را بگیرد.
 
*تقریبا با تمام ف.ک ها کار کردی و با ن.د هم کار کردی، آن موقع که همه اسامی مخفف را می گفتند. آن تجربه چگونه بود؟ آیا آن‌ها واقعا طور دیگری در فوتبال کار می کردند و خوشایند نبود کار کردن با آن ها؟
من هم با آقای فیروز کریمی، فرهاد کاظمی و فراز کمالوند کار کردم و خدایی جز مسائل فنی قوی چیزی از آن‌ها ندیدم و چیزهای زیادی از آن ها یاد گرفتم ولی من چیزی ندیدم. هر سه آن‌ها از نظر فنی قوی بودند و چیزهای زیادی از آن‌ها یاد گرفتم مخصوصا آقای فرهاد کاظمی و واقعا در کارشان قوی بودند.
 
*دوره شما دوره منشور اخلاقی بود و خیلی به مدل مو و پوشش گیر می دادند و سخت‌گیری بود. فکر کنم چند دفعه سر سفید کردن دور مو به تو هم گیر دادند.
بله سفید کردن دور مو و ریش زیر چانه که من و سیاوش اکبرپور و حسین کعبی می گذاشتیم و همیشه در روزنامه ها می‌گفتند این را بزنید. آقای مایلی کهن که در سایپا خیلی به من لطف کرد و فقط از من می خواست که این ریش را بزنم و الآن واقعا نمی‌دانم چرا آن را نمی زدم و واقعا این باعث می شد حاجی مایلی کهن رفتار خوبی با من نداشته باشد. حرفش را گوش نمی‌دادیم و نمی‌دانم چرا و الآن فکر می‌کنم چرا من این کار را انجام نمی دادم و الآن بازیکنی دارم که این کار را انجام دهد و به او بگویم بزن و گوش ندهد یک دقیقه بعد اخراجش می‌کنم و اصلا به درد من نمی خورد. اگر بازیکنی مثل خودم با رفتار خودم داشته باشم اصلا او را انتخاب نمی‌کنم و واقعا از همه مربیانم بابت رفتارهایم عذرخواهی می کنم.
 
*امیر قلعه نویی خیلی به تو اعتقاد داشت چون بازیکن ریزنقشی که تکنیکی باشد را دوست دارد و تو را تیم ملی هم دعوت می کرد و می توانستی خیلی بهتر از این ها باشی. با خود قلعه نوعی در رده باشگاهی که کار کردی همکاری تان به چهار هفته هم نرسید!
اولا امیرخان نسبت به من لطف داشت و بازیکنی مثل من را قبول داشت و دو سال پشت سر هم من را به تیم ملی دعوت کرد و جلوی هامبورگ، اشتوتگارت، تیم ملی امارات و عراق من را بازی داد. مهاجمان بزرگی آن زمان بودند مثل وحید هاشمیان که در هانوفر بازی می کرد و 17-18 گل زده داشت، رسول خطیبی آقای گل لیگ امارات، رضا عنایتی و من. ما چهار بازیکنی بودیم که ما را دو سال دعوت می کرد و از او ممنونم و اشتباهات خودم باعث شد که نتوانم بمانم. با امیر قلعه نویی در رده باشگاهی جایی نبودم، استقلال قرارداد بستم که قرار بود صبح برای ثبت برویم و شبانه سایپا به من زنگ زد و رفتم آنجا که این از اشتباهات من بود. به هرحال من می توانستم بروم استقلال و پرسپولیس بازی کنم. این اشتباهاتی است که در قدیم بوده و آن غروری که آدم نباید داشته باشد را من داشتم و به من ضربه زد، شاید اگر من به استقلال می رفتم می توانستم حتی در تیم ملی فیکس بازی کنم. من 13 گل در صنعت نفت زدم، اگر این 13 گل را در استقلال می‌زدم باید در تیم ملی فیکس بازی می‌کردم. در استقلال پشت من هافبک هایی بودند که قطعا نسبت به نفت پاس های بهتری به من می دادند؛ خیلی اشتباهات وجود داشت که انجام دادم و تنها چیزی که در مربیگری به دست آوردم این است که رفتارم تغییر کرده و در مربیگری آن صابر قدیم نیستم و اصلا از قیافه ام تا هرچیزی که فکر کنید تغییر کرده است و این تغییر به من کمک کرد حداقل در زندگی متاهلی ام بتوانم موفق باشم و خدا را شکر می کنم که امروز به این نتیجه رسیدم که اشتباهات گذشته را دیگر تکرار نمی کنم و فقط و فقط به آینده فکر می کنم که بتوانم در مربیگری موفق باشم.
 
*به نکته خوبی اشاره کردی، اگر بخواهی به عقب نگاه کنی، فکر می کنی چه چیزی کم داشتی که این اتفاقات رخ داد؟ فوتبالت خوب بود و خوب هم می توانستی پول در بیاوری ولی فکر یک بخشی مثلا به این مربوط می شد که این مدل مدیر برنامه ها و از این هایی بودی که در یک فصل نقل و انتقالات به چند تیم صحبت کنند و این کمی هم آدم را بین مربیان بدنام می کند!
من فکر می کنم همین بدنامی که شما می گویید به من لطمه سنگینی زد اینکه درباره مدیر برنامه می گویید درست است ولی من اسمش را غرور می گذارم. من هم مدیر برنامه داشتم و خب همه یکی دارند و به او اعتماد می کنند، من شاید پنج تا داشتم و حرف همه را گوش می کردم ولی غرور چیزی است که آدم را تنها می کند. کسانی که مغرور هستند همیشه تنها می شوند و غرور در زمان بازی به من آسیب زد، می توانستم خیلی بالاتر از این ها باشم. زمانی که صنعت نفت بودم 2-3 پیشنهاد خارجی سنگین از قطر و امارات داشتم. من اسمش را می گذارم غرور که حرف کسی را گوش نمی دادم و فکر می کردم من که آنقدر خوبم و در هر بازی موفق به گلزنی می شوم و هیچکس نمی تواند من را بگیرد و این ها باعث می شود تو حرف کسی را گوش ندهی و آسیب ببینی. اگر من برگردم عقب اولین کاری که می کنم این است به زور قرص خواب هم که شده ساعت 9 قرص خواب می خورم که 10 بخوابم که بتوانم هفت صبح بیدار شوم و حرفه ای زندگی کنم. دومین کاری که انجام می دادم این بود که هیچ کدام از این اشتباهاتی که انجام دادم را هیچوقت انجام نمی دهم.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
اخبار مرتبط