نرخ باسوادی در کشور به مرز ۹۶ درصد رسید + تاریخچه سواد و آموزش در ایران

رئیس سازمان نهضت سوادآموزی گفت: براساس آخرین آمار سرشماری در سال ۹۸ نرخ باسوادی در کشور به مرز ۹۶ درصد رسید.
سه‌شنبه، 15 بهمن 1398
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: ساره سمیع زاده
موارد بیشتر برای شما
نرخ باسوادی در کشور به مرز ۹۶ درصد رسید + تاریخچه سواد و آموزش در ایران
به گزارش راسخون، شاپور محمد زاده در مراسم امضای تفاهم‌نامه میان سازمان نهضت سواد آموزی و سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی با بیان این که قبل از انقلاب و در سال ۵۵ تعداد باسوادان در گروه سنی ۱۰ تا ۴۹ سال، ۴۸.۴ درصد بود، اظهار کرد: یعنی از هر ۱۰۰ نفر ۴۸ نفر باسواد و ۵۲ نفر بی سواد بودند اما براساس آخرین آمار سرشماری سال ۹۵ این عدد به مرز ۹۴.۷ درصد رسید.

وی ادامه داد: در سال ۹۸ براساس آخرین سرشماری نرخ باسوادی در کشور به مرز ۹۶ درصد رسید که این عدد در برخی استان‌ها از ۹۶ درصد هم بیشتر شد.

رئیس سازمان نهضت سوادآموزی تصریح کرد: براساس سرشماری سال ۹۵ در بازه سنی ۱۰ تا ۴۹ سال، دو میلیون و ۶۰۰ هزار بی سواد داشتیم که حدود ۴۰۰ هزار نفر آنها را اتباع خارجی تشکیل می‌دادند. البته این سرشماری براساس خوداظهاری است که تلاشمان ریشه‌کنی بیسوادی در این گروه سنی است.

محمدزاده با بیان این که قبل از انقلاب در جامعه روستایی حدود ۳۱ درصد باسواد و ۶۹ درصد بی سواد داشتیم، اظهار کرد: توانستیم با کمک سازمان‌های مختلف در روستاها آمار باسوادی را به بیش از ۹۰ درصد ارتقاء دهیم.

وی افزود: قبل از انقلاب از هر ۱۰۰ زن، ۲۸.۵ درصد باسواد و ۷۱.۵ درصد بی سواد بودند ولی در حال حاضر بالای ۹۰ درصد زنان باسواد هستند.

رییس سازمان نهضت سوادآموزی در پایان گفت: اگر سازمان‌های مختلف همکاری‌های لازم را داشته باشند در آینده نزدیک در گروه سنی ۱۰ تا ۴۹ سال بی سوادی ریشه کن شده و در سرشماری سال ۱۴۰۰ وضعیت باسوادی نسبت به سال‌های  قبل بهتر خواهد شد.


تاریخچه سواد و آموزش در ایران

کسب علم و دانش از گذشته‌های دور مورد توجه ایرانیان بوده است. با این‌حال نظام آموزشی طی سالیان متمادی از شیوه سنتی مکتب‌خانه تا نظام‌های نوین کنونی، تغییرات بسیاری داشته است.

دوره جدید آموزش کلاسیک در ایران به تأسیس دارالفنون در تهران برمی‌گردد که به ابتکار و همت امیرکبیر در زمان ناصرالدین‌شاه قاجار تأسیس گردید و دروس و علوم مختلف نظامی، طبیعی، مهندسی، پزشکی و علوم انسانی در آن تدریس می‌شد.

با تأسیس دانشگاه تهران و الحاق مدارس عالی مانند دارالمعلمین عالی (دانشسرای عالی)، مدرسه حقوق و علوم سیاسی (دانشکده حقوق)، مدرسه عالی طب (دانشکده پزشکی) در آن، دانشگاه تهران مسیر رشد و توسعه خود را با راه‌اندازی رشته‌های مختلف و جذب دانشجو از سراسر کشور ادامه داد تا جایی که در حال حاضر با جذب هزاران دانشجو و ارائه ده‌ها هزار نفر فارغ‌التحصیل به جامعه، به‌عنوان نماد آموزش عالی کشور شناخته می‌شود.
 

وضعیت سواد در دوران پهلوی

- شکست طرح‌های آموزشی رژیم پهلوی
هرچند تلاش برای مبارزه با بی‌سوادی در ایران پیشینه‌ای طولانی دارد اما نخستین سازمانی که به طور رسمی آموزش به بزرگسالان را عهده‌دار شد تعلیمات اکابر بود. این سازمان در سال 1315 کار خود را آغاز کرد اما پنج سال بعد و در سال 1320 به علت عدم کارایی منحل گردید.

برنامه بعدی، آموزش سالمندان طی‌سال‌های 1320 تا 1335 بود که این طرح نیز تنها 8 سال دوام آورد و در سال 1328 متوقف شد. سازمان آموزش به بزرگسالان طرح بعدی بود که تا سال 1345 به کار خود ادامه داد اما به علت ناتوانی در گسترش سواد، موفقیتی به دست نیاورد. بدین ترتیب طرح‌هایی از سوی رژیم پهلوی به اجرا درمی‌آمد که یکی پس از دیگری به شکست می‌انجامید.
 
- بی‌سوادیِ 64 درصدیِ جمعیت 15 ساله و بیشتر
علاوه بر این آمار و ارقام شهادت می‌دهد که سیاست‌های رژیم پهلوی در حوزه آموزش و سواد نه تنها موفقیت‌آمیز نبود بلکه در برخی از شاخص‌ها حتی عقب‌گرد هم داشت. بنا بر آمار، در سال 1355، جمعیت 15 سال و بالاتر حدود 7 /18 میلیون نفر بوده است که با نسبت‌های مساوی بین زن و مرد و نیز شهر و روستا توزیع شده بود. وجود 7 /6 میلیــون نفر با سواد در سال 1355 در گروه سنی 15 سال و بیشــــتر، نشان می‌‌دهد آمار باسوادی در این رده سنی تنها 9 /35 درصد بوده است. این شاخص نشان دهند این است که بیش از 64 در صد جمعیت 15 ساله در سال 1355 بی‌سواد مطلق بوده‌اند.
 
- آمار بالای بی‌سوادی زنان نسبت به مردان
در همین سال جمعیت مردان 15 سال و بیشتر ایران حدود 5/ 9 میلیون نفر ثبت شده است. که از این تعداد 5/ 4 میلیون یعنی حدود 9/ 47 درصد با سواد بوده‌اند. این شاخص بیان‌گر آن است که در سال 1355 بیش از نیمی از مردان 15 سال محروم از سواد بوده‌اند. در همین سال، جمعیت زنان برابر 2/ 9 میلیون نفر و تعداد باسوادان 2/ 2 میلیون نفر بوده است که نشان‌دهنده 24 درصد میزان با سوادی در این قشر می‌باشد.

همچنین جمعیت 6 سال و بیشتر ایران در سال 1355 حدود 1/ 27 میلیون نفر بوده که 5/ 80 درصد کل جمعیت کشور را شامل می‌شد. از این تعداد، 9/ 12 میلیون نفر یعنی 5/ 47 در صد سواد داشتند. در ا ین بین تعداد جمعیت مردان 6 سال و بیشتر، 9 /13 میلیون نفر بوده که با احتساب 2/ 8 میلیون نفر باسواد درصد باسوادی آنان 9/ 58 درصد بوده‌ است. همچنین از تعداد 2 /13 میلیون نفر زنان 6 سال و بیشتر در سال 55، 7/ 4 میلیون باسواد یعنی 5/ 35 درصد سرشماری شده که این حکایت از آن دارد که بالغ بر 5 /8 میلیون نفر بی‌سواد در جمعیت زنان 6 سال و بیشتر وجود داشته است.
 
- بی‌عدالتی در توزیع امکانات آموزشی در شهر و روستا
در سال 1355، جمعیت 15 سال و بیشتر ایران در مناطق شهری و روستایی، به ترتیب 4/ 9 و 3/ 9 میلیون نفر بوده است. در این سال تعداد باسوادان شهری 2 /5 میلیون نفر و شاخص باسوادی 3 /55 درصد بوده است. در حالی که وجود 6 /1 میلیون نفر باسواد در روستا، تنها 8 /16 درصد میزان باسوادی در این مناطق را آشکار می‌کند. این موضوع نشان می‌دهد هیچ عدالتی در این حوزه در میان روستائیان و شهریان رعایت نمی‌شده و روستائی‌ها‌ با بی‌توجهی رژیم پهلوی، محکوم به بی‌سوادی بودند. همچنین میزان باسوادی زنان روستایی در سال‌های ۱۳۳۵، ۱۳۴۵ و ۱۳۵۵ به ترتیب ۱.۲، ۴.۳ و ۱۶.۵ درصد بود.
 
- آمار باسوادی در گروه‌های سنی 25 سال به بالا
در گروه سنی 25-39 ساله در سال 1355، بالغ بر 65 درصد بی‌سواد بوده‌اند و در گروه سنی 40 ساله و بالاتر، تنها 17 درصد باسواد وجود داشت. طبق آمار در سال 1355 که جمعیت 45 سال و بیشتر ایران بالغ بر 2 /5 میلیون نفر بوده، 3 /4 میلیون نفر آن بی‌سواد بوده‌اند.
 
- وضعیت سواد در سه ساله پایانی عمر رژیم پهلوی
در یک برآورد کلی می‌توان گفت موقعیت نسبی مناطق شهری و روستایی از نقطه نظر باسوادی در طی دهه 1345- 1355 تقریبا هیچ‌گونه تغییری نیافته است. به طوری که درصد بی سوادی در کل کشور در سال 1355 معادل 52 درصد بوده و این رقم در مورد مناطق روستایی تا حدود 70 درصد گزارش شده است.
همچنین نویسنده کتاب ایران بین دو انقلاب وضعیت سواد در سه ساله پایانی عمر رژیم پهلوی را این‌گونه روایت می‌کند: «68% بزرگسالان هنوز بی‌سواد بودند، تعداد بی‌سوادان عملا از 13 میلیون نفر به حدود 15 میلیون نفر افزایش یافت، کمتر از 40% از کودکان دبستان را تمام کردند. میزان معلم_دانش‌آموز در مدارس دولتی بسیار پایین بود، فقط 60000 ظرفیت دانشگاهی هر سال برای بالغ بر 290000 متقاضی وجود داشت و درصد جمعیت دارای تحصیلات عالی از نازل‌ترین موارد در خاورمیانه بود.»
 

- وضعیت سواد در دیگر کشورها در آن مقطع چگونه بود؟

شواهد تاریخی گواه آن است در آن دوران که رژیم پهلوی به شدت در حوزه سوادآموزی و آموزش عقب مانده بود، دیگر کشورها وضعیتی به مراتب بهتر داشتند و برخی از کشورها که به لحاظ شاخص سواد جزء کشورهای ضعیف به حساب می‌آمدند توانستند در ریشه کن کردن بی‌سوادی گام‌های موفقی بردارند.
به عنوان مثال در کشور چین طبق آمار قبل از سال 1949 (1328) حدود 80 درصد مردان و 90 درصد از زنان بی‌سواد بودند. از این رو در مقیاسی جهانی کشور چین یکی از ضعیف‌ترین کشورها به لحاظ شاخص سواد محسوب می‌شد. همزمان با طرح پیگیری مبارزه با بی‌سوادی کشور چین توانست در سال 1976 (1355) میزان بی‌سوادی افراد را به 25 درصد کاهش دهد.

از دیگر کشورهای موفق در زمینه مبارزه با بی‌سوادی در آن مقطع کشور کوبا بود. این کشور از شروع سال تحصیلی 1960 (1339) به بعد بیش از یکصد هزار دانش‌آموز داوطلب را برای سوادآموزی بسیج نمود. طبق آمار وزارت آموزش و پرورش کوبا در آغاز سال 1961 تعداد کل بی‌سوادان 979 هزار نفر برآورد شده بودند که در پایان سال فقط 272 هزار نفر نیمه بی‌سواد باقی ماندند. طبق گزارشی که یونسکو در سال 1964 ارائه داد، میزان بی‌سوادی کوبا تا سال 1961 (1341) به رقمی نزدیک به 5 درصد کاهش یافت.

رژیم پهلوی که با رپورتاژی گسترده مبارزه با بی‌سوادی را آغاز کرده بود، کارنامه‌ای ناامید کننده در این عرصه بر جای گذاشت. به طوری که «عقب‌ماندگی» رژیم پهلوی در حوزه سواد مورد اذعان سفیر وقت انگلیس نیز قرار گرفت. آنتونی پارسونز با ابراز تاسف اعلام می‌کند: «سیستم آموزش عمومیِ در حال تکوین، از تقاضای روزافزون جامعه بسیار عقب‌مانده بود.» این عقب‌ماندگی به ویژه در میان روستائیان و نیز زن‌ها بیشتر خود را نشان می‌داد و طرح‌های رژیم پهلوی در این حوزه چیزی جز شکست به ارمغان نداشته است.


منبع:
1. ایسنا
2. مقاومتی نیوز
3. مرکز اسناد انقلاب اسلامی


نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.