به گزارش راسخون، سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر از نیمه گذشت و کمکم سیمرغهای بلورین جشنواره از لابهلای پرده نقرهای به مخاطبان رخ نشان میدهد. این روزها بحث در محافل سینمایی داغِ داغ است و خیلیها برای سیمرغهای جشنواره و بهترین فیلمها حدسهایی میزنند.
با این حال روز ششم جشنواره با اکران دو فیلم و البته یک سانس فوتبالی دنبال شد؛ فیلم سینمایی «کشتارگاه» به کارگردانی عباس امینی و فیلم سینمایی «مردن در آب مطهر» به کارگردانی نوید محمودی دو فیلمی بودند که در پردیس اهالی رسانه به نمایش درآمدند؛ همچنین شهرآورد پایتخت پخش شد و حس و حال فوتبالی را به پردیس ملت آورد.
*بیان عجولانه و تیتروار معضلات اقتصادی
پس از «روز بلوا» فیلم «کشتارگاه» دومین اثر جشنواره امسال است که به مفاسد اقتصادی میپردازد. در فیلم چند اصطلاح «تیتروار» اقتصادی را میشنویم که با یکدیگر مرتبط هستند؛ اما روایت فیلم با یک اطلاعرسانی قطرهای اجازه نمیدهد مخاطب شناخت جامعی نسبت به این موضوعات پیدا کند. در فیلم به موضوع «قاچاق گوسفند به کشورهای عربی» و «ورود دلارهای چمدانی» و «پولشویی» اشاره میشود. اما مخاطبی که پیشینه ذهنی نداشته باشد متوجه نمیشود این اتفاقات هر کدام در چه فرآیندی شکل گرفته و چگونه بر یکدیگر تاثیر میگذارند.
روایت در نیمه اول بر روی مساله قتل سه قربانی و پنهانکاری عوامل کشتارگاه متمرکز میشود و در نیمه دوم فرصت چندانی برای پرداختن به مفاسد اقتصادی ندارد. موضوعات اقتصادی از آنجا که در تار و پود قصه تنیده نشدهاند، گنگ و نامفهوم هستند. کارگردان زمان زیادی را صرف نمایش رفت و برگشتهای بیثمر دختر و پسر مقتول میکند و در اواخر فیلم یادش میآید که قرار بود از بازار ارز و قاچاق گوشت هم بگوید. از کنار پایان سرهم بندیشده فیلم هم نمیتوان به سادگی گذاشت. شخصیتی که باران کوثری آن را بازی میکند در تحولی سریع متوجه واقعیت میشود و در چشم به هم زدنی تصمیم به انتقام میگیرد.
مانی حقیقی برای دومین بار در فیلمهای جشنواره امسال نقش یک مرد بدجنس کلاهبردار را بازی میکند. بار اول در «دوزیست» و این بار در «کشتارگاه».
نشست خبری فیلم کشتارگاه
نشست خبری فیلم کشتارگاه با حضور عوامل فیلم در سینما ملت برگزار شد.
در ابتدای این نشست که با حضور عوامل فیلم و اصحاب رسانه برگزار شد امینی کارگردان فیلم به شوخی گفت که فکر میکنم که این تنها جشنوارهای باشد که در آن فوتبال نیز پخش می شود.
بعد از این منتقد سینما سحر عصر آزاد به توقف نمایش فیلمها به خاطر فوتبال نقد کرد که با واکنش مسعود نجفی روابط عمومی جشنواره روبرو شد که اعلام کرد که در صورتی که فیلم اکران میشد سالنها خالی میماند و باید جوابگو میبودیم.
عصر آزاد در ادامه درباره فیلم کشتارگاه گفت که فیلمهای قبلی امینی کارگردان فیلم را دیدم و نگاه ایشان را که وامدار فضای مستند و جغرافیای جنوب است که آنجا را خوب می شناسد تحسین میکنم. این فیلم بیشتر مطابق با همان معیارهایی که از عباس امینی سراغ داشتم بود.
وی در ادامه ضمن اینکه گفت باید در سینمای حرفهای باید سنجشی از مخاطبت و همینطور بازیگرانی که برای نقشها انتخاب میشوند داشته باشیم گفت که به نظرم فیلم همچنان که ملتهب و داغ شروع شده بافت مستند به آن اضافه شده و آن را دنبال کرده است و امیدوارم بتواند فیلمهای او متمایز از دیگر فیلمها و سینمای اجتماعی ما باشد و شبیه دیگر کارگردانان نباشد.
امینی در پاسخ به چگونگی شکل گرفتن ایده فیلم گفت که در ادامه کارهای قبلیام که شانس اکران گسترده را در فیلمهای قبلی خودم نداشتم با ایده دلار فیلم جدیدی را ساختم که عموم مردم با آن دست و پنجه نرم میکنند. تحقیقاتی کردیم که دلار و سازوکار آن چگونه است که چون این موضوع دولتی است و مجراهای آن را نمیتوان پیدا کرد نتوانستیم درباره آن تحقیق کنیم. برای همین سراغ درباره دلارهای خرد که چمدانی وارد کشور می شود رفتیم. همینطور درباره قاچاق گوسفند که در کنار دلار برای من یک قصه را تشکیل داد.
حسین فرخ زاده نویسنده فیلم گفت که در مورد داستان مابازای واقعی وجود دارد حتی برخی از کاراکترها دوست من هستند. این داستان چیزی است که برای هر آدمی که در ایران وجود دارد دیده شده و آشنا است. وی که خود را اهل آبادان معرفی کرد گفت که موقعیت آنجا فضای دراماتیک بسیار زیادی دارد.
نوروزبیگی تهیهکننده فیلم درباره گیشه و موفیقت آن در سینما گفت: من در زمان فیلمبردای با یکی از پخشها قرارداد بستم که از موفیقت بالایی برخوردار خواهد بود و برای این بخش از فیلم توجه لازم را دارم. من از قصه امینی خوشم آمد و وی را از سر فیلم خاک سرخ میشناسم و سعی میکنم که از این دست افراد جوان حمایت کنم.
کارگردان درباره موفقیت فیلم در سینما گفت که هیچ تفکیکی میان فیلمهای هنری و غیر هنری در سینما قائل نیستم و بخشی از همه فیلم های من طبیعتاً هنر است. اینبار این شانس را داشتم که در کنار بازیگران متفاوتی باشم که به فروش فیلم کمک کنند. در مورد مخاطب پسندی نیز آرزوی من است که مخاطب فیلم را دوست داشته باشد و من هم مانند باقی سینماگران به مخاطب فیلم فکر میکنم.
عصر آزاد در ادامه نکات خود گفت که لزوماً در فیلم بازیگر چهره شناخته شده به معنای غیر هنری بودن فیلم نیست و این نوع نگاه است که معلوم میکند چقدر موفق و هنری و سینمایی است. انتخاب بازیگران فیلم و بازی گرفته شده در آن نشان می دهد که کارگردان هم به مخاطب و هم به وجوه هنری فیلم فکر کرده است.
کوثری نیز گفت که نگاه اینچنینی به بازیگر برای موفیقیت در گیشه درست نیست و شاید کارگردان نقشی را نوشته است که فکر می کند نابازیگر نتواند آن را اجرا کند.
امینی درباره حضورش در جشنواره برلین گفت که این جایزه بخشهای متفاوتی دارد که من داور بخش جنریشن آنم.
امیرحسین فتحی درباره تیپ شخصیتی امیر که در فیلم های متعدد حضور دارد و با بازی او متفاوت شده است گفت که متشکرم از این دیدگاه. هنگام شروع کار با امینی کارگردان فیلم به تیپ شناسی و پرداخت بازی به جمع بندی رسیدیم و نتیجه کار بازی من در این فیلم به این صورتی که دیدید شد درآمد.
فتحی اشاره کرد که از این که در کار پدرش بازی کرده است افتخار میکند و اگر باز هم فرصتی ایجاد شود که باز در فیلمی بازی کنم قبول میکنم.
امینی درباره باورپذیری کاراکتر منفی فیلم گفت که تشخیص من از نوع روایت همین شیوه روایتی است که گفتم و اگر تشخیصم اشتباه باشد موقع اکران معلوم می شود.
ملکوتی درباره صداگذاری فیلم به خبرنگار تسنیم گفت اگر میزان صدا بد باشد این به خاطر بلندگوهای سالن است که به آن منتقدم و مخاطب را آزار میدهد. سالن زیربار خواسته های ما برای صدا نمیرود و مخاطبان سینما عموماً در سالن اذیت میشوند. اما منظور ما از شیوه و نوع صداگذاری این بود که شنونده و بیننده را تحت فشار قرار بدهیم تا سختی موقعیت برای بیننده ایجاد شود
امینی درباره لوکیشن فیلم گفت گه چون اهل آبادنم دوست داشتم که فیلم در آنجا باشد و البته عموم قصه تخیل نبود.
همینطور وی در پایان درباره تکراری بودن فضای فیلمش گفت که فضای این فیلم تکراری نیست.
*کاش در سینمای افغانستان تولید و اکران میشد
لوگوی فیلم «مردن در آب مطهر» که بر روی تیتراژ نقش میبندد پایان داستان را لو میدهد. از همان ابتدا متوجه میشویم که مردن در آب اتفاق میافتد و داستان ارتباطی با صلیب مسیحی دارد. فیلم در خوشبینانهترین حالت شاید برای مخاطبان افغان جالب باشد. فیلمنامهنویس در جایی از داستان در قالب یک دیالوگ اعتراف میکند: «هیچ جای دنیا برای پناهندهها فرش قرمز پهن نمیکنند.» وقتی در جهانبینی فیلم، پناهندگی به عنوان یک رفتار خارج عرف و پردردسر پذیرفته شد، پس مخاطب نباید نمیتواند کسی را مقصر بداند. اینکه قاچاقبرهای ایرانی آدمهای منصف و اخلاقمداری نیستند هم اصلا چیز عجیبی نیست. چون کسی از قاچاقبرهای خلافکار انتظار رفتاری جز این را ندارد. قصه فیلم درباره اختلاف درونگروهی شخصیتهای افغان است که بیجهت به کشور و مردمان ایران مرتبط شده است. هم کسی که قتل را انجام میدهد اهل افغانستان است و هم آنکه قربانی میشود. بقیه شخصیتهای اصلی هم افغانی هستند و گره داستان هم حول مشکلات این عزیزان شکل میگیرد. بهتر بود که فیلم در همان سینمای افغانستان تولید و اکران میشد. عدهای از جوانان افغان میخواهند در کشورهای اروپایی پناهنده شوند و مسیرشان از ایران میگذرد. واقعا این فیلم چه ارتباطی به سینمای ایران دارد که داریم آن را در بخش ملی و نه بینالمللی جشنواره فیلم فجر خودمان نمایش میدهیم؟
*منتقدانی که با پرچم و بوق به پرده نقرهای خیره شدند
دیروز فیلم «کشتارگاه» نیم ساعت زودتر اکران شد؛ ولی باز هم نشست خبریاش با پخش فوتبال همزمان شد. تعدادی از خبرنگاران و منتقدان دیروز با خودشان پرچمهای آبی و قرمز آورده بودند و در هنگام پخش بازی «شهرآورد» پرچمها را در سالن سینما تکان میدادند. در کنار رقص پرچمها صدای بوق و شیپور هم در سالنها به گوش میرسید. تعدادی از خبرگزاریها همزمان با پخش بازی فوتبال گزارش تصویری تولید کردند و در آن از منتقدان پرسیدند که به نظر شما بازی با چه نتیجهای به اتمام میرسد.
نشست خبری فیلم مردن در آب مطهر
نشست خبری فیلم «مردن در آب مطهر» به نویسندگی و کارگردانی نوید محمودی با حضور کارگردان، جمشید محمودی (تهیهکننده)، علی شادمان، ندا جبرئیلی، سوگل خلیق، علیرضا آراء، متین حیدرینیا، پیمان مقدمی (بازیگران)، نیما جعفری جوزانی (تدوینگر) و جمعی از عوامل فیلم در پردیس سینمایی ملت برگزار شد.
نوید محمودی کارگردان فیلم مردن در آب مطهر درباره ادعای اهانت به ایرانیان در فیلمش توضیحاتی ارائه داد.
او همچنین در پاسخ به این سوال که آیا قصد دارد باز هم به ساخت فیلم درباره افغانها ادامه دهد یا نه، بیان داشت: شاید در تلویزیون برای کسی تماشای فیلم یا سریال درباره افغانها جذاب نباشد؛ اما در سینما مخاطب هر تصمیمی که بخواهد میگیرد و میتواند این فیلم را برای تماشا انتخاب کند یا نکند. تا روزی که احساس کنم هنوز قصه درباره افغانها وجود دارد و جذاب است به ساخت فیلم درباره آنها ادامه خواهم داد.
در بخش دیگر نشست بخش مسیحیت فیلم حاشیه ساز شد، شما می توانید فیلم آن را مشاهده کنید.
محمودی همچنین در پاسخ به این سوال که آیا در آینده فیلمی با موضوع مدافعان حرم خواهد ساخت گفت: مدافعان حرم نسل دیگری از مهاجران هستند. هرکسی که از کشورش دور باشد مهاجر است. به معنای واقعی نباید به افغانها فقط به چشم کارگر نگاه کرد. دختر من ۹ سال دارد و هنوز شناسنامه ندارد. بعد از کلی رفت و آمد به شرط ترک تابعیت قبلی به او شناسنامه خواهند داد. نمیشود دختر من را نادیده گرفت، فرشته محسنی در ایران به دنیا آمده حتی اگر ایرانی نباشد. در آینده فیلمی درباره مدافعان حرم خارج از بحث شعاری خواهیم ساخت.
*شایعه گزارش اختصاصی فردوسیپور
مهراوه شریفینیا که طرفدار پرسپولیس است، دیروز با شال سرخ در سالن حضور پیدا کرده بود و همراه با اهالی رسانه بازی را تماشا میکرد. همچنین شایعه شده بود که عادل فردوسیپور در پردیس ملت حاضر میشود و به صورت اختصاصی بازی را برای اهالی رسانه گزارش میکند!
آخرین باری که بازی شهرآورد با جشنواره فیلم فجر همزمان شد، پرسپولیس با نتیجه سه بر دو برابر استقلال پیروز شد. آن بازی حدود ده سال پیش در سالن همایشهای برج میلاد به صورت زنده پخش شد . آن بازی بار دراماتیک بالایی داشت و پرسپولیس توانست در دقایق پایانی با دو گل ایمون زاید شکست را به پیروزی بدل کند. برای همین امسال بعد از گل دقیقه 88 خیلیها امیدوار به تکرار تاریخ بودند که این اتفاق نیفتاد.
*شهردار تهران درپردیس ملت
پیروز حناچی، شهردار تهران همراه با تعدادی از مدیرانش در اکران فیلم «زمستان است» در پردیس سینمایی ملت شرکت کرد. حناچی تهیه کننده این فیلم محسوب میشود. فیلم به تاریخچه خیابان «لالهزار» و رویدادهای تاریخی آن میپردازد.
*پیتزا جشنواره؛ قطر کمتر، پنیر بیشتر
داخل کارت خبرنگاران و عکاسان و منتقدان پردیس سینمایی ملت روزانه 40 هزار تومان برای صرف ناهار و شام واریز میشود. با توجه به قیمتهای نجومی خوراکیهای فودکورت پردیس ملت با این مبلغ فقط میشود یک وعده غذای مختصر خریداری کرد. واحد شکایات مردمی 124 بد نیست سری هم به واحدهای این طبقه بزند و از نزدیک ببیند که قیمت کبابها و پیتزاها و ساندویچهایشان حدود دو برابر نرخ معمول است. یکی از واحدها برای حل مشکل قشر مظلوم خبرنگار پیتزاهایی با عنوان «پیتزا جشنواره» تولید کرده که قیمتش همراه با یک قوطی نوشابه حدود 40 هزار تومان میشود. ویژگی بارز «پیتزا جشنواره» زیاد بودن پنیر و کم بودن قطر آن است. قطره دایرهاش نسبت به دیگر پیتزاها چند سانتیمتری کوتاهتر است. همچنین به جای مصرف گوشت و قارچ، حجم پنیر را بیشتر کردهاند تا قیمت پایین بیاید.خلاصه دوستان بازرسی و نظارت اتاق اصناف ایران اگر این روزها در پردیس ملت مستقر شوند، هم به اندازه چند ماه سوژه گرانفروشی شکار میکنند و هم از نعمت تماشای فیلمهای جشنواره بهرهمند میشوند.
منبع:
1.باشگاه خبرنگاران
2. خبرگزاری ایسنا
3. خبرگزاری تسنیم