در این رابطه بهمن دارالشفایی، خبرنگار سابق بیبیسی با طرح این سوال که چرا مدیران ایراناینترنشنال بهرغم اطلاع از نفرت مردم ایران از مجاهدین خلق چنین تریبون غیرمعمولی به آنها میدهند، نوشت: «دو توضیح به ذهنم میرسد؛ یا حامی مالیشان (که ظاهرا عربستان است و از حامیان مالی مجاهدین) بهشان دستور میدهد، یا مستقیما پول کلانی از مجاهدین میگیرند.» میثم بهروش هم که سابقه فعالیت در ایراناینترنشنال را دارد، نوشت: «ایراناینترنشنال بالاخره ویترین وطنپرستی و اینها را که خیلی ادعایش را میکنند کنار گذاشت و رفت سراغ ارتقای مجاهدین. البته جای تعجب نداره و دیر یا زود اتفاق میافتاد. پخش زنده گردهمایی مجاهدین با دستورکار سیاسی شبکه و خط فکری سرمایهگذاران سعودی آن همخوانی کامل داره.» این اتفاق البته درمیان خبرنگاران کنونی ایراناینترنشنال نیز بازخوردهایی داشت، اما آنطور که باید و شاید، چندان علنی نشد. اتفاقی که ریشه آن را میتوان در برخورد این شبکه با خبرنگاران معترض خود به پوشش نشست سال گذشته منافقین جستوجو کرد. سال گذشته نخستینباری بود که ایراناینترنشنال گردهمایی منافقین در پاریس را بهطور زنده پوشش میداد و همین موضوع اعتراضات زیادی را در میان خبرنگاران این شبکه بهدنبال داشت.
برخورد مدیران شبکه با این اعتراضات اما خیلی روشن و صریح بود؛ اخراج! همین موضوع باعث شد بسیاری از همکاران این شبکه این بار دمبرنیاورند، چراکه آنطور که لیلی بازرگان روایت میکند، خیلی از آنها اساسا راهی جز ماندن در ایراناینترنشنال ندارند و درصورت جدایی از این شبکه بهدلیل داشتن پاسپورت ایرانی، نه امکانی برای بازگشت به ایران دارند و نه ویزای کاری برای ماندن. مضافبر آنکه پیدا کردن شغل مناسب در شرایط کرونایی نیز حکم قوز بالای قوز را دارد. با این توضیحات مناسب دیدیم به سوابق کاری برخی از کارکنان این تلویزیون فارسیزبان نگاهی مجدد بیندازیم؛ خبرنگارانی که فعلا ترجیح دادهاند درباره نسبت رسانه متبوع خود و گروهک تروریستی منافقین سکوت کنند.
علیاصغر رمضانپور
علیاصغر رمضانپور هماکنون سردبیر و مدیر اجرایی خبر و امور جاری ایران تلویزیون ایراناینترنشنال است و پیش از این نیز سابقه کار در بخش خبر بیبیسی فارسی و تلویزیون رها را نیز در کارنامه خود داشت. رمضانپور در دوره وزارت احمد مسجدجامعی در دولت اصلاحات، معاون فرهنگی وزیر فرهنگ و ارشاد (82-79) و رئیس نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران (82-80) بود. او همچنین مدتی سردبیری روزنامه آفتاب امروز را بهعهده داشت. رمضانپور علاوهبر اینها همکاری با نشریاتی چون روزنامه همشهری، روزنامه صبح امروز، عضو شورای سردبیری روزنامه آینده نو و... را نیز در کارنامه داشت. این عضو شورای سردبیری ایراناینترنشنال چند صباحی نیز بهعنوان پژوهشگر در دفتر سیاسی وزارت کشور، مرکز مطالعات استراتژیک ریاستجمهوری و مرکز مطالعات بنیادی وزارت ارشاد فعالیت میکرد.رمضانپور پس از خروج از ایران بهعنوان تهیهکننده و مفسر مسائل ایران در بخش فارسی بیبیسی مشغول فعالیت شد. او پس از کنارهگیری از بیبیسی، بهعنوان نخستین ناشر کتابهای اینترنتی و شبکه تلویزیونی رها انتشارات «مردمک» را راهاندازی کرد. کار رمضانپور البته خیلی زود با سرمایهگذاران شبکه رها به اختلاف کشیده شد؛ اختلافاتی که درنهایت باعث استعفای او شد و این شبکه را به تعطیلی کشاند. رمضانپور در متن استعفای خود ضمن اشاره به درگیری میان سرمایهگذار و هیاتامنای شبکه، نسبتبه تحقیر خود و دوستانش و نیز سانسور خبری در شبکه بهشدت اعتراض کرد. رمضانپور دو سال پیش و پس از حادثه تروریستی حمله خونین به مراسم رژه نیروهای مسلح، در توجیه اقدام عجیب ایراناینترنشنال برای گفتوگو با یعقوب حر التسطری، سخنگوی گروهک تروریستی الاحوازیه و در واکنشها به انتقادات گسترده در افکار عمومی، مصاحبه یادشده را کاری منطبقبر قواعد حرفهای و قانونی تلقی کرد و مدعی شد دیگر رسانهها نیز همین کار را میکنند.
احمد صمدی
صمدی پیش از این خبرنگار اعزامی صداوسیما به برلین بود. او که بهرغم تجارب نهچندان طولانیاش در تهران برای ماموریتی سهساله به برلین آلمان اعزام شده بود، درنهایت عطای بازگشت به ایران و ادامه فعالیت در سامانی که در آن رشد کرده بود را به لقایش بخشید و مهاجرت را به بازگشت به ایران ترجیح داد و با مراجعه به لندن، تصمیم گرفت ادامه فعالیت رسانهای خود را در همکاری با این شبکه سعودی سپری کند. خبر پیوستن صمدی به شبکه تلویزیونی ایراناینترنشنال بهمنماه ۱۳۹۸ منتشر شد؛ جاییکه او بعد از مدتها سکوت رسانهای در تلویزیون ایراناینترنشنال حضور یافت و درباره روابط ایران و ناتو سخن گفت.پیشتر البته خبر امتناع او از بازگشت به ایران بعد از مرخصی یکساله بدون حقوق پس از اتمام ماموریتش منتشر شده بود و همین مساله درکنار تجربه ملحق شدن تعدادی دیگر از خبرنگاران صداوسیما به رسانههای فارسیزبان معارض، شائبههایی را درخصوص احتمال تلاش او برای پیوستن به رسانههای آنسوی آبی را پدید آورده بود. ظاهرشدن مقابل دوربین تلویزیون ایراناینترنشنال اما مهر پایانی بود بر شائبهها در اینباره.
آنطور که رسانهها همان روزها درباره صمدی نوشتند، او در زمان حضور در برلین، یک شرکت تجاری در ایران و آلمان ثبت کرد، اما بعد از پایان ماموریتش به ایران برنگشت و مشغول انجام کارهای اقامتش شد. کمی بعد نیز که حکم اخراجش از صداوسیما صادر شد، صمدی که گویا ۳۰هزار یورو نیز به صداوسیما بدهکار بود، بدون پرداخت بدهیاش به لندن رفت و همکاری با ایراناینترنشنال را آغاز کرد.
مزدک میرزایی
مزدک میرزایی را میتوان سرشناسترین خبرنگاری دانست که در سالهای اخیر به رسانههای فارسیزبان خارجی ملحق شده است. او که پیش از این در بازی افتتاحیه جامجهانی 2018 روسیه در خلال گزارش بازی عربستان و روسیه به حمایت این تیم عربی از تروریستهای تکفیری در سوریه اشاره کرده بود، بعد از سالها همکاری با صداوسیما، تصمیم گرفت به لندن مهاجرت کرده و جذب همان شبکهای شود که ازجانب حامیان همان تروریستها تامین مالی میشود.میرزایی از سال 76 و با گزارشی 10 دقیقهای (در کنار جواد خیابانی) از بازی نانت و موناکو رسما در صداوسیما آغاز بهکار کرد و به گروه گزارشگران فوتبال شبکه3 تلویزیون پیوست و بهمدت 22 سال به این همکاری ادامه داد. او در سال ۱۳۸۴ نیز موفق شد جایزه بهترین گزارشگر صداوسیمای جمهوریاسلامی ایران را از آن خود کند.
تشابه چهره جالب میرزایی به نیکلاس کیج، بازیگر و کارگردان آمریکایی بارها سوژه کاربران فضای مجازی شده بود. او در دوره حضور در ایران به جز گزارشگری در دیگر حوزههای رسانهای نیز مشغولیتهای دیگری نیز داشت و در روزنامه جامجم و سایت خبرآنلاین عمدتا گزارش لیگ قهرمانان اروپا و ترجمه مقالات ورزشی مجلات اروپایی را بهعهده داشت.
در روزهایی که خبر آغاز همکاری مزدک میرزایی با ایراناینترنشنال دهانبهدهان میچرخید، روزنامه جامجم در گزارشی مدعی شد او برای حضور در این شبکه ماهانه حقوقی معادل ۹۳میلیون تومان دریافت خواهد کرد.
میرزایی که حضورش در تلویزیون در ماههای پایانی قدری نسبتبه گذشته کمرنگتر نیز شده بود، بعدها در یک مصاحبه لایو اینستاگرامی از دلایل رفتنش از تلویزیون و ایران گفت و توضیح داد: «اگر میخواهید دلایل رفتنم را بدانید، همان دلایلی است که رضا جاودانی و جواد خیابانی در مصاحبهشان گفتند.» اشارهای که بهنظر میرسد ناظر به گفتوگویی از رضا جاودانی و جواد خیابانی بود؛ مصاحبهای که این دو در آن از انحصار و توجه زیاد صداوسیما به یک شخص خاص گله کرده بودند. او هماکنون برنامه هتتریک را با موضوع بررسی مسابقات فوتبال داخلی و مسائل فنی و حاشیهای فوتبال ایران روی آنتن میبرد.
مزدک میرزایی چندی پیش نیز در یک میزگرد فوتبالی درباره چالشهای پیشروی گزارشگران ایرانی گفته بود: «در ایران هم مشکلات زیاد است. اگر قرار باشد کمی فضای کار بازتر باشد و دوستان گزارشگر بتوانند راحتتر کار خود را انجام بدهند، خیلی بهتر خواهد شد. برخلاف بازیهای داخلی که در ورزشگاه حضور دارند، در سایر بازیها این امکان برای گزارشگران ایرانی فراهم نیست و بهخوبی نمیتوانند در رویدادهای بزرگ مثل جامجهانی و جام ملتها از ورزشگاه مسابقات را پوشش بدهند.» گفتههای میرزایی البته درحالی است که او خود در دوره حضور در ایران بهعنوان خبرنگار اعزامی صداوسیما به جامجهانی برزیل اعزام شد و پیش از آن نیز در پارالمپیک لندن حضور داشت.
کامیار بهرنگ
بهرنگ سال 2002 از ایران خارج شد و فعالیت خود را بهعنوان تهیهکننده تلویزیونی نیز در سال 2012 در لندن آغاز کرد. او مدتی را هم به همکاری با کیهانلندن گذراند. بهرنگ هماکنون دبیر ارشد خبر ایران اینترنشنال است. دو سال پیش در جریان نشست منافقین در پاریس بسیاری از رسانهها تعداد شرکتکنندگان در این نشست را بزرگنمایی و غیرواقعی خواندند و فاش کردند که بخش زیادی از افراد حاضر در این گردهمایی، توریستهایی بودند که با وعده سفر رایگان به فرانسه به این تجمع آورده شده بودند. همین موضوع به ابزاری برای تمسخر این گروهک از سوی خبرنگاران رسانههای فارسی زبان تبدیل شد. کامیار بهرنگ نیز از این دسته بود. بهرنگ در توئیتی در اینباره نوشت: «اینجا بسیاری هستند که فارسی نمیدانند، این هیچ حتی نمیدانند آن سازمان چیست و...»بهرنگ در توضیح شرایط این گردهمایی با انتشار تصویری از محل نشست منافقین ادامه داد: «این سالن برای نشست «مجاهدین» (منافقین) اینگونه پر میشود. سمت راست خبرنگاران، سمت چپ میهمانان (تماما غیرایرانی) دو ردیف اول اعضای سازمان و میهمانان ویژه و بعد غیرایرانیانی که با اتوبوسهای بیشمار به پاریس آمدهاند... اینجا یکی از پارکینگهاست. پارکینگهایی که از پلاک بسیاری کشورهای اروپایی پر بود. اینجا از پرچم مخالفان اسد و رقص با نشان فلسطین بود تا حتی افغانهایی که از شمال سوئد به عشق یک روز گشتوگذار پاریس آمده بودند. خیلی از اینها با نزدیک به ۲۵ یورو در دسترس است... نهار و قلیان دو سیب هم به راه بود.»
محمد منظرپور
منظرپور فعالیتهای رسانهای خود را از سال ۱۳۷۲ بهعنوان خبرنگار اجتماعی در هفتهنامه پیک آزادی آغاز کرد. او قبل از پیوستن به رادیو بیبیسی در سال ۲۰۰۲، دبیر سرویس اقتصادی روزنامه تهرانتایمز بود. منظرپور از سال ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۱ بهعنوان خبرنگار خاورمیانه شبکه بیبیسیفارسی در رژیم صهیونیستی مشغول فعالیت بود و یکی از مهمترین ماموریتهایش در این دوره پوشش خبری جنگ غزه (۲۰۰۸–۲۰۰۹) برای شبکه بیبیسی فارسی به شمار میآمد. منظرپور در سال ۲۰۱۳ همزمان با مذاکرات هستهای ایران و 1+5 سردبیر بخش فارسی صدای آمریکا شد. حضوری که تضعیف تبلیغات ضدایرانی صدای آمریکا علیه مذاکرات هستهای را تا حدی کاهش داد و این رسانه را به یکی از حامیان مذاکرات تبدیل کرد. در دوران سردبیری منظرپور به نیروهای موردحمایت شورای ملی ایرانیان آمریکا (نایاک) در صدای آمریکا تریبون بیشتری اختصاص یافت و خیلیها رویکرد صدای آمریکا در این دوره را به منزله حذف منتقدان ایجاد رابطه بین تهران و واشنگتن قلمداد میکردند. هرچه بود منظرپور به فاصله کوتاهی بعد از پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا، به فعالیتهای خود در صدای آمریکا خاتمه داد؛ پایانی که البته در بسیاری از محافل تحتعنوان اخراج سردبیر صدای آمریکا از آن یاد شد. به بیان دقیقتر سردبیر بخش فارسی صدای آمریکا 28 مارس 2017 از کار برای این شبکه خبری وابسته دولت فدرال تعلیق شده و از وی خواسته شد تا ساختمان کوهن مرکز استقرار صدای آمریکا را ترک کند. او هماکنون سردبیر بخش شمال آمریکای ایراناینترنشنال است.حسین رسام
رسام تحلیلگر ارشد سفارت انگلیس در تهران بود که در جریان حوادث پس از انتخابات ریاستجمهوری ۱۳۸۸ به اتهام جاسوسی و تحریک مردم به ناآرامی بازداشت و زندانی شد. این اتفاق اعتراض شدید وزارت خارجه انگلیس را به همراه داشت. در این ماجرا رسام به یک سال حبس تعلیقی و پنج سال محرومیت از اشتغال در سفارتخانههای خارجی محکوم شد. محکومیت رسام در این مقطع واکنشهای بینالمللی قابلتوجهی را به همراه داشت.اتحادیه اروپا از محکوم شدن این کارمند سفارت انگلیس در تهران به حبس ابراز نگرانی کرد و خواستار تغییر فوری حکم او شد. دولت سوئد نیز که ریاست دورهای اتحادیه اروپا را به عهده داشت پیامی را از طریق سفیر ایران در استکهلم برای تهران فرستاد که در آن صدور حکم زندان برای حسین رسام، بهعنوان «اقدام علیه فعالیتهای عادی دیپلماتیک» توصیف شده بود. دیوید میلیبند، وزیر خارجه وقت انگلیس هم از مقامات ایران درخواست کرد حکم محکومیت رسام لغو شود.
رسام پس از آزادی، از ایران خارج شد و به بیبیسی فارسی پیوست. با آغاز کار ایران اینترنشنال رسام نیز مانند بسیاری دیگر از نیروهای رسانهای خارج از کشور همچون صادق صبا، نوشابه امیری، محمد منظرپور، علیاصغر رمضانپور و... به استخدام این شبکه درآمد. او هماکنون سردبیر و مدیراجرایی برنامههای غیرخبری ایراناینترنشنال است.
روایت لیلی بازرگان همکار سابق شبکه جلادها
لیلی بازرگان، نوه مرحوم مهدی بازرگان نخستوزیر دولت موقت پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، از کسانی بود که بعد از آغاز به کار تلویزیون ماهوارهای ایران اینترنشنال (29 اردیبهشت 1396) بهعنوان مجری در آن فعالیت داشت و مدتی ارتباطش با شاهین نجفی (خواننده هتاک به یکی از ائمهمعصومین علیهمالسلام) خبرساز شده بود. البته دوران به اصطلاح ماه عسل همکاری خبرنگاران و روزنامهنگارانی که گفته میشد با چندبرابر حقوق سایر رسانههای اپوزیسیون به ایراناینترنشنال پیوستهاند دوام چندانی نداشت و در این میان لیلی بازرگان نیز از این قاعده مستثنی نبود.9تیر 1397، این ارگان رسانهای وابسته به رژیم سعودی (ایراناینترنشنال) برای اولینبار اقدام به پخش مستقیم همایش سالانه گروهک تروریستی منافقین کرد و رپورتاژهای خبرفوری آن برای این مراسم حتی صدای ضدانقلاب را نیز درآورد و تا مدتها واکنشهای منفی زیادی را برانگیخت. البته این اقدام پایان اقدامات رادیکال این رسانه که حتی صدای ضدانقلاب را هم درآورد، نبود. با حمله 30 تیر گروهک تروریستی پژاک به پاسگاه مرزی مریوان که منجر به شهادت 11 تن از هموطنانمان شد، ایراناینترنشنال تریبون را در اختیار این گروهک تروریستی گذاشت و در اقدامی بیسابقهتر 31 شهریور 1397، در پی حمله گروهک تروریستی الاحوازیه به رژه نیروهای مسلح به مناسبت آغاز هفته دفاع مقدس در اهواز و شهادت جمعی از هموطنان بیدفاعمان ازجمله چند کودک، تلویزیون ایراناینترنشنال در اقدامی بیشرمانه تریبون را در اختیار سخنگوی این گروهک تروریستی قرار داد؛ اقدامی که حتی در معاندترین رسانهها نیز بهلحاظ حرفهای ممنوع است و مصداق بارز ترویج تروریسم محسوب میشود.
این اقدام طاقت اولین خبرنگار مشغول کار در این تلویزیون یعنی نگار مرتضوی را طاق کرد و وی در اولین روز مهر ماه سال 1397، قطع همکاری خود با این شبکه را اعلام کرد و در توئیتر نوشت: «از امروز دیگر خبرنگار تلویزیون ایراناینترنشنال نخواهم بود.» البته این استعفا به معنی خروج وی از صف مخالفان نظام نبود و به عبارتی دیگر آش ایراناینترنشنال آنقدر شور شده بود که دیگر جایی برای حضور نگذاشته بود، از اینرو مرتضوی تاکید داشت که از واشنگتن بهعنوان تحلیلگر مستقل میهمان همه شبکههای فارسی و انگلیسی خواهد بود.»
یازده روز بعد (11 مهر 1397؛ 3 اکتبر 2018) نیز لیلی بازرگان راه نگار مرتضوی را در پیش گرفت و استعفا و قطع همکاری خود با ایران اینترنشنال را بهصورت رسمی اعلام کرد. حالا طی چند روز اخیر با پخش مستقیم همایش سالانه گروهک تروریستی منافقین توسط تلویزیون ایراناینترنشنال، لیلی بازرگان بار دیگر خود را بر سر زبانها انداخته و این بار با افشاگری علیه این شبکه و وضعیت خبرنگارانش. افشارگریهایی که میگوید مهر پایانی بر سکوت دوسالهاش محسوب میشود. لیلی بازرگان با بازتوئیت ماریا سرسالاری، خبرنگار سابق یورونیوز و بیبیسی که نوشته بود «بار اول که پخش زنده مراسم گروه تروریستی خمر سرخی مجاهدین خلق از #ایران_اینترنشنال پخش شد، خبرنگاران واقعی که اعتراض کردند، اخراج شدند. چند خبرنگار هم گفتند اشتباه شده و روز تعطیل بوده! ببینیم این بار چه توجیهی میآورند.
پولهای عربستان همهچیز را میخرد. مبارک است آقای رمضانپور» در توئیتی کنایهآمیز نوشت: «همینی که هست، هرکی اعتراض داره میتونه استعفا بده # مناسبتی» و در توئیتی دیگر یادآور شده «ایراناینترنشنال سال ۲۰۱8 - البته ابتدا به اشتباه سال را 2017 نوشته بود و بعد از آن تصحیح کرد- هم همایش مجاهدین را زنده پوشش داد. اکثر کارکنان اعتراض کردند و برخی هزینه اعتراضشان را هم پرداخت کردند. چند وقت بعد هم جهت تلطیف و تحریف اذهان عمومی، در واشنگتن نشستی با رضا پهلوی ترتیب داد و بعد از مدتی هم موضوع فراموش شد.»
وی تاکید کرد: «فکر کنم الان بعد از تقریبا دو سال وقتشه که اینو بگم؛ عزیزان، خیلی از کارکنان اینترنشنال نمیتونن استعفا کنن چون پاسپورت ایرانی دارن و اگر استعفا کنن ویزای کارشون باطل میشه و امکان بازگشت به ایران رو هم طبیعتا ندارن. ضمن اینکه اگر کسی استعفا میکرد باید هزینههای استخدام رو بهعنوان خسارت به شبکه پرداخت میکرد، هزینههایی مثل وکیل، ویزای کار، بلیت هواپیما، هتل، هزینه نقلمکان و... که خب میتونست تا سقف ۱۰- ۱۵ هزار پوند بشه.» افشاگریای که کاربران توئیتر به واسطه آن خبرنگاران ایراناینترنشنال را #نیروی_کار_اجباری خواندند. بازرگان همچنین در واکنش به کاربرانی که پیشنهاد داده بودند خبرنگاران برای رهایی از این خفت پناهنده شوند، تصریح کرده بود: «این هم گزینهای است که بعضی از کارکنان انجام دادن، علیرغم فشارهای مالی ناشی از بیکاری (پیدا کردن کار در لندن راحت نیست. خصوصا در شرایط کرونایی) ضمن اینکه پروسه پناهجویی، هم هزینهبر هست، هم تضمینی نیست برای جواب گرفتن» و اینکه «پرداخت چنین هزینه بالایی برای کسی که قراره کارش رو هم از دست بده اصلا راحت نیست. پ. ن: امیدوارم مدیران شبکه این قانونِ غیرقانونی و غیراخلاقی رو عوض کرده باشن.»
حانیه موحدین و محمد جعفری/فرهیختگان